«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]‏».

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

خطبه اوّل

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». شما اُمّت توحیدی، شما میهمانان مائده‌ی نماز جمعه‌ی مَعنویت‌ساز و نَفس ضعیف خودم را به رعایت رضای خداوند متعال و پَرهیز از سَخط و غَضب پروردگار متعال توصیه می‌کنم. وجود مُقدّس حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خُطبه‌ی دلنشینِ تحوّل‌ آفرینِ «هَمام[۳]» فرمودند: «فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ[۴]»؛ پارسایان، پَرواپیشگان اهل فَضائل هستند. این‌ها آراسته‌ی به صفات پَسندیده‌ی انسانی هستند. اهل تقوا آدم‌های خوبی هستند، دلنشین هستند. برای انسان اَمن و اَمان هستند، خیر و بَرکت هستند و این سَنگر و دِژ مُحکم آدمی را هم در دنیا نسبت به نعمت‌های الهی قَدردان می‌سازد و انسان به آنچه که خداوند متعال برای او تَقدیر کرده است، راضی می‌شود، در نهایت رضا زندگی می‌کند و هم در آخرت «إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا * حَدَائِقَ وَ أَعْنَابًا[۵]»، آن روزی که هیچ‌کسی پَناه ندارد، مُتقین در پَناهگاه هستند و بهشت سُفره‌ی پذیرایی آن‌هاست.

ادامه‌ی تفسیر سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحه الکتاب

در خُطبه‌ی اوّل توفیق داریم به مَحضر شما میهمانان خداوند و جَمع دشمن ‌شکنِ دوست‌داشتنی در مَحضر سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحه الکتاب هستیم. «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ[۶]»؛ نعمت در لُغت به مَعنی خوشگواری زندگی است. هر آن‌چیزی که بَشر به وسیله‌ی آن زندگی برایش مَرغوب می‌شود و انسان احساس گُوارایی می‌کند، آن نعمت است. فرمودند: «طیب الحَیاه و حُسنُ الحال»؛ دلنشین‌شدن زندگی و خوشحال‌بودن. برای انسان یک چیزهایی پیش می‌آید که حالش خوب می‌شود. آن چیزی که موجب این می‌شود که حال آدم خوب بشود، آن نعمت است. و با دیدی همه‌ی موجودات نعمت هستند. «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا[۷]»؛ اما نعمتی که در این آیه‌ی کریمه پروردگار متعال خوراکِ نمازهای ما قرار داده است و غذای قلب پاک و جان نمازگزار است، این نعمت، نعمت ویژه‌ای است. لذا مصادیق این «مُنعم علیهم» کسانی که نعمت خاصّ الهی به آن‌ها رسیده است، آن‌ها ۴ گروه هستند و ما که مسافر اِلی‌الله هستیم و دنیا را مَعبر می‌دانیم، پُل عُبور می‌دانیم، خداوند متعال به ما با آموختن این سوره و اِلزام آن در نمازها در هر نمازی از پروردگار متعال می‌خواهیم در این سفر اَبد که پایان ندارد، ما را تنها نگذار. رفیق برای انسان در مسافرت هم اَنیسی است که احساس غُربت نمی‌کند و هم اگر رفیق اطّلاعات کافی نسبت به لوازم سفر داشته باشد، انسان در سفر مُبتلا به تلخی‌ها نمی‌شود. خداوند وَدودِ شَکور در این آیه‌ی کریمه به طور وُجوبی از ما خواسته است که این دعای قرآنی را در هر نمازی از خداوند متعال مَسألت کنیم. «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»؛ خدایا! ما را در صِراط مُستقیم همراهی کُن، دست ما را بگیر و در صِراط مُستقیم ما را راه ببَر. «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»؛ صِراط کسانی که به آن‌ها اِنعام کردی، ولی‌نعمت آن‌ها شدی. در آیه‌ی ۶۹ سوره‌ی مبارکه‌ی نساء می‌فرماید: «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا[۸]»؛ چه کاروان‌هایی! چه کانون‌هایی! چه همراهانی! آدم برای یک لحظه بودن با آن‌ها جانش را هم بدهد، کم است. لحظه‌ای با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بودن، با حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودن، با شهدای کربلا بودن، با شهدای مِحراب بودن، با «شهید سلیمانی» بودن، یک لحظه‌ی آن هم با همه‌ی عُمر دنیا واقعاً قابل مقایسه نیست. انسان بالاترین چیز را در بهترین حالت که نماز است، با راهنمایی خداوند از خداوند متعال درخواست می‌کند. اما مَعیّت انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) این جمله‌ای را که شهید عزّت‌ساز ما، عزیزکرده‌ی خداوند متعال، سردار دلها شهید سلیمانی می‌گفتند: تا کسی شهید نباشد، شهید نمی‌شود؛ مَعنایش این است شهید که به مقام شُهود می‌رسد، شهید که نظر به وَجه‌الله می‌کند، شهید که رنگ خدا می‌گیرد، «صِبْغَهَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً[۹]»، کسانی که در زندگی الهی نَفَس می‌کِشند، الهی کار می‌کنند، وقتی آدم کار آن‌ها را می‌بیند، می‌گوید که این کار خداست. کار به این خوبی، آدم به این خوبی، نَفَس به این خوبی، نگاه به این تمیزی، این کارِ خداست. این است که تا انسان آن مَعیّتی را که با پیامبران و با امامان (سلام الله علیهم اجمعین) بعد از مرگش خواهد یافت، باید قبل از مرگ این را تجربه کند. راهی را که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رفته است، «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ[۱۰]»، باید او را اُلگوی خودتان قرار بدهید و به طرف قُلّه راهی بشوید و خودتان را آماده کنید تا به قُلّه‌ی کَمالات انسانی و خَصائص بندگی برسید.

بَرکات و چشمه‌های جوشان ماه رجب

ماه رجب فُرصتی برای دستیابی به کاروان‌های دل، دلبران به مقصد رسیده، راهیان رَه‌یافته است که خود هم صِراط هستند، هم راهنمای صِراط هستند و هم جَذبه و محبّت‌شان آدمی را مانند مِغناطیس در مسیر درست و مسیر خدا می‌بَرد تا زندگی برای انسان خوشگوار می‌شود.

«در بلا هم می‌چشم لذات او     *****     مات اویم مات اویم مات او[۱۱]»

برای اولیای الهی «أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یَحْزَنُونَ[۱۲]»؛ ماه رجب ماه ویژه است. مقام مُعظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی)، مُقتدای ما، نور جامعه‌ی ما و نور دل‌های ما در جمع ائمه‌ی جمعه تذکّر به ماه رجب را لازم دیدند و در ماه رجب یکی از چشمه‌هایی که می‌جوشد، دل آدم را جَلا می‌دهد و روح انسان را تمیز می‌کند، استغفار است. استغفار که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: استغفار را لَقلقه‌ی زبان قرار ندهید؛ استغفار یک تحوّل است، استغفار یک انقلاب باطنی است، استغفار تغییر جهت زندگی از هوی به خداست، استغفار رسیدن به نور است، استغفار عاقبت به خیری است، استغفار خودیابی است، استغفار آسیب‌شناسی است، استغفار اُمید است، اُمید به رحمت پروردگار متعال است. یکی استغفار است. این‌ استغفار‌هایی که در کتاب شریف «مفاتیح الجنان» آمده است را غَنیمت بشُمارید. در یک مورد دارد که اگر ۴۰۰ مورد گفته شود، خداوند متعال مقام چندین شهید را از خَزائن کَرَم خودش زمینه پیدا می‌کند که ظرفیّت این را پیدا می‌کند که نه یک بار شهید بشود؛ بلکه هزاران بار شهید شود.

دوّم مسأله‌ی روزه است. روزه اِکسیر اخلاص است. کسانی که روزه می‌گیرند، روزه عبادت بی‌صداست، عبادتی است که هَیاهو ندارد. نه در حرکات و نه در گُفتار خودش را نشان نمی‌دهد. روزه اَمر باطنی است، رابطه‌ای بین عَبد و مولاست. روزه‌ی ماه رجب جایگاه ویژه در سازندگی انسان دارد.

سوّم مسأله‌ی زیارت رَجبیه است. زیارت رَجبیه یعنی توجّه به قُلّه، یعنی احساس جَذبه‌ی ولایت ائمه‌ی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین). ائمه‌ی هدی (سلام الله علیهم اجمعین) همیشه احسان دارند، ولی سُفره‌ی رَجبیه‌شان سُفره‌ی خاصّ الخاص است. «الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِى أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِیائِهِ فِى رَجَبٍ، وَ أَوْجَبَ عَلَیْنا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ[۱۳]»؛ انسان در ماه رجب هم می‌تواند معرفت به ولایت حضرت علی (علیه السلام) و اولاد علی (علیه السلام) را به صورت چشمه‌ای در وجود خودش «یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا[۱۴]» باشد و هم حقّ آن‌ها را بدانیم که ما چه بدهکاری به حضرت علی (علیه السلام) و اولاد علی (علیه السلام) داریم. همه‌ی زندگی‌مان بدهی به ولایت است. اگر انسان «أَوْجَبَ عَلَیْنا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ» را دَرک کند، آن‌گاه در خِلال این زیارت آثار و بَرکات عجیبی از ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) آمده است. نکته‌ی دیگر دعاست. دعا راه انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) است، مِنهاج اولیای الهی است. «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ[۱۵]» است. «أَوَّاهٌ» به مَعنای «دَعّاه» است. یعنی حضرت ابراهیم (علیه السلام) دائماً آه سوزان داشت، سیم مُتّصل داشت، فقرش را به غِنای مَحض مُتّصل می‌کرد. ما هم باید «أَوَّاهٌ» باشیم و همیشه اهل دعا باشیم. این چند راه، راهِ حضراتی است که ما در نمازهایمان می‌خواهیم با آن‌ها همراه باشیم.

ماجرای مُلاقات «محمّد رَواسی» و امام زمان (ارواحنا فداه)

در دعاهای رَجبیه که مقدار کَثیری از آن را مرحوم «سیّد بن طاووس» (اعلی الله مقامه الشریف) در کتاب «اقبال الاعمال[۱۶]» آورده است؛ بخشی دیگر در کتاب «زاد المعاد[۱۷]» مرحوم «مجلسی» (اعلی الله مقامه الشریف)‌ آمده است؛ مرحوم «حاج شیخ عبّاس قُمی» (رضوان الله تعالی علیه) هم در این کتاب نورانی «مفاتیح»‌ خود چند دعا آورده‌اند که تعدادی از این دعاها از مولایمان حضرت حُجّت امام زمان (ارواحنا فداه) است. دعاهایی که از وجود نازنین حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) آمده است، متفاوت است. نه دلبری نهایی برای امام زمان ما (ارواحنا فداه) است و این نمازهای جمعه هم مانور استقبال از ایشان است، یک روز جمعه‌ای بَناست تا ان‌شاءالله شما پُشت سر حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) نماز بخوانید. در هر نماز جمعه‌ای که می‌آیید مقداری نُدبه کنید و بگویید: آقا جان! ما آمده بودیم تا با شما نماز بخوانیم؛ چه زمانی نوبت این می‌رسد که شما خودتان امامت جمعه را بر عُهده بگیرید؟! و این جایگاه، جایگاه امام است. نماز جمعه برای امام است که الحمدلله امام جمعه تهران هم نایب امام زمان (ارواحنا فداه) است. مرحوم سیّد بن طاووس (اعلی الله مقامه الشریف) در کتاب شریف اقبال‌شان آورده‌اند از «محمّد رَواسی» همراه «محمّد بن جعفر دَهّان» در «مسجد سَهله» رفتند و در آن‌جا مقامات را تجربه کردند و از آن سُفره‌ها لُقمه‌های شیرین و گُوارایی را نوش جان کردند. بعد که بیرون آمدند، گفتند به «مسجد صَعصَعه» هم برویم و در آن‌جا هم نماز بخوانیم. مسجد صَعصَعه اَسرارآمیز است و ان‌شاءالله مُشرّف شدید، غفلت نکنید. می‌گویند: به مسجد صَعصَعه رفتیم و دیدیم که یک شُترسواری آمد و شُتر خود را در یک نقطه‌ای عِقال کرد و وارد مسجد شد. اما چه قد و بالایی داشت، چه چشم و ابرویی داشت، چه نوری داشت، چه جَلالی داشت، چه مَعنویّتی داشت. اوضاع و احوال این آقا دل انسان را آب می‌کرد. مشغول نماز شد و بعد از نماز این دعایی را که در مفاتیح هم آمده است که می‌خوانیم: «یا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَهِ وَ الْآلَاءِ الْوَازِعَهِ[۱۸]»؛ این نکات توحیدی مَحض در آغاز این دعا در آن بخش اوّل، امام زمان (ارواحنا فداه) خیلی مطالب بلند توحیدی را بر زبان آورده است. بعد ادامه دادند و ان‌شاءالله این دو سه جمله توشه‌ی این نماز جمعه‌ی ما باشد. باید در این ماه از خداوند متعال این‌ها را از زبان آقای خودمان، دلبر خودمان، اُمید خودمان، همه‌کَس خودمان، امام زمان خودمان (ارواحنا فداه) بخواهیم: «صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ وَ اقْسِمْ لِی فِی شَهْرِنَا هَذَا خَیْرَ مَا قَسَمْتَ[۱۹]»؛ بارالها! میهمان‌هایی که در ماه رجب بر سر سُفره‌ی تو نشسته‌اند، به این‌ها رزق مَعنوی تقسیم می‌کنی. خدایا! من هم آمده‌ام و برای من نیز کم نگذار. «خَیْرَ مَا قَسَمْتَ»؛ من هم خیلی توقّع دارم، میهمان تو هستم؛ «خَیْرَ مَا قَسَمْتَ». «وَ احْتِمْ لِى فِى قَضَائِکَ خَیْرَ مَا حَتَمْتَ[۲۰]»؛ خدایا! تنها در این‌جا نمی‌خواهم. می‌خواهم عاقبت کار زیبا از این دنیا بروم. عاقبت به خیری را در ماه رجب برای خودتان از خداوند متعال بخواهید. «وَ احْتِمْ لِى فِى قَضَائِکَ خَیْرَ مَا حَتَمْتَ»؛ پایان هرکاری خوب در بیاید و پایان عُمرمان خیلی خوب در بیاید. «وَ احْتِمْ لِى فِى قَضَائِکَ خَیْرَ مَا حَتَمْتَ»؛ خدایا! قَضای تو قَطعی است. آن اَمری که فرمان قَطعی تو تغییرناپذیر خواهد شد، بیا و در این ماه یک چیزی را برای من هم حَتمی کُن و آن عاقبت به خیری من جُزء اُمور مُراعا نباشد. خیلی‌ها الآن خوب هستند و عاقبت کارهایشان خوب است، ولی بعد سُقوط می‌کنند. اما خدایا! من در این ماه رجب آمده‌ام تا از درگاه تو بخواهم که عاقبت به خیری من را حَتمی کُنی. این دعا بسیار زیباست؛ ان‌شاءالله به خانه که رفتید با این مفاتیح‌هایی که ترجمه دارند، یک مَزه‌مَزه‌ای بکنید. شَرابی است که انسان را از خود بی‌خود می‌کند. «وَ أَحْیِنِى مَا أَحْیَیْتَنِى مَوْفُوراً[۲۱]»؛ خدای من! تا هستم من را گرفتار تَنگنا نکُن. خدایا! تَنگناهای زندگی حَواسم را پَرت نکند. تا هستم، در وُفور نعمت باشم. مُحتاج خَلق نشوم، مُحتاج بیگانه نشوم. می‌خواهم به وُفور نعمت زندگی کنم. «وَ أمِتْنِى[۲۲]»؛ اما هرجا آبادی دنیا را می‌خواهد، مهمّ آخرت است. «وَ أمِتْنِى مَسْرُوراً وَ مَغْفُوراً»؛ خدای من! هنگام مرگ خندان بمیرم، مَسرور بمیرم. «وَ مَغْفُوراً»؛ همه‌ی گناهانم بخشیده شده باشد. این دو بزرگوار می‌گویند ما هم آن جَمال را، آن جَلال را، آن وجاهت را و خُضوع در نماز را و هم این نیایشی که مثل و نَظیر آن را در جایی ندیده بودیم، مشاهده کردیم. گفتیم که این فرد عادی نیست. برویم و ببینیم که این آقا چه کسی است. جلو رفتیم و سلام کردیم. گفتیم: «ناشَتُّکَ بِالله»؛ تو را به آن خدا قَسم می‌دهیم به ما بفرمایید شما چه کسی هستید؟ به تَعبیر بنده ما را بیچاره کردید، دل ما را اَسیر کردید، شما چه کسی هستید؟ ایشان فرمودند: «ناشَتُّکُما بِالله»؛ من هم به شما قَسم می‌دهیم که نظر خودتان را در مورد من بگویید که به نظر شما من چه کسی هستم؟ محمّد رَواسی می‌گوید: من گفتم که شما حضرت خِضر (علیه السلام) هستید. امام زمان (ارواحنا فداه) رو به ابن جعفر دهّان کردند و فرمودند: تو هم به این‌گونه فکر می‌کنی؟ جواب داد: آری، من هم فکر می‌کنم شما حضرت خِضر (علیه السلام) هستید. فرمود: «مَا أنا بِخِضر»؛ من خِضر نیستم. «إِنِّی لَمَنِ الْخَضِرُ مُفْتَقِرٌ إِلَى رُؤْیتِهِ»؛ من کسی هستم که خِضر (علیه السلام) هم دَربه‌دَر من است. من گُشمده‌ی خِضر هستم. خدایا! می‌شود ما را هم دَربه‌دَر آقایمان بکُنی؟ «لَمَنِ الْخَضِرُ مُفْتَقِرٌ إِلَى رُؤْیتِهِ».

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ[۲۳]».

خطبه دوّم

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ ‏وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».

«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». شما خوبان و خودم را به تقوای الهی، به یادِ خدا، به محبّت خداوند، به اطاعت خداوند متعال، پَرهیز از مَعصیت خداوند توصیه می‌کنم.

تَعظیم شعائر دینی و وِلایی در ایّام‌الله ماه رجب

در خُطبه‌ی دوّم مناسبت‌هایی که برای سخن گفتن ایجاد زمینه می‌کند، یکی مسأله‌ی ماه رجب و مُراقبات ماه رجب است که برادر بسیار عزیز ما، دبیر ستاد اعتکاف کُل کشور جناب مُستطاب سُلاله السّادت «حجت الاسلام و المسلمین آقای تکیه‌ای» عزیزمان در حدّ فُرصت مطلب را تامّ بیان کردند. اعتکاف یک فُرصت استثنائی است و هیچ‌چیزی جای اعتکاف را نمی‌گیرد. اعتکاف خاصیّت چندین عبادت خاصّ برای اهل مُراقبه و اهل‌الله است. از حالا باید برای اعتکاف آماده شد، از حالا باید جان را پاک کرد تا به آن محلّ نورانیِ مُقدّس همراه همه‌ی دلشُدگان در آن کانون «بیا سوته دلان گردهم آئیم[۲۴]». آن‌جا خیلی زیباست. دلسوخته‌ها، دل پاک‌ها و عاشقان چه صَفایی می‌کنند و چه توشه‌هایی در اعتکاف برایشان پیش می‌آید.‌ این ایّام‌الله میلاد نور که از روز میلاد حضرت جوادالائمه (علیه السلام) تا ولادت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است، بُنیاد بین‌المللی غدیر یکی دو دهه بر روی غدیر هر هفته جلساتی را با قِشرهای مختلف، با مسئولین و با کانون‌های فرهنگ‌ساز برگزار کرده است. بحمدالله غدیر یک غدیر متفاوتی شد. حالا دهه‌ی ولایت که جای خودش را پیدا کرد، اُمیدواریم این ایّام‌الله میلاد نور هم در میان همه‌ی مؤمنانِ دلشُده‌ی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) که این ماه به دو امام اختصاص دارد. از دعاهای امام زمان (ارواحنا فداه) در این ماه «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ[۲۵]» است. این دو امام یعنی امام محمّد تقی (علیه السلام) و امام علی النقی (علیه السلام) چه خُصوصیّتی دارند؟ آن چیزی که به نظر این بی‌بضاعت می‌رسد، این است که چون این دو امام در دوران طُفولیت به مقام مُطلقه‌ی کُلیّه‌ی الهیّه رسیده‌اند، لذا ماه رجب که دالان ورودی بهشت لِقاء پروردگار متعال در شب‌قَدر است، این پذیرایی ورودی بر عُهده‌ی این دو امامِ بزرگوار است که مسأله‌ی ولایت در وجود این‌ها به گونه‌ای تجلّی کرده است که قطعی می‌کند که مسأله‌ی نبوّت در کنار مسأله‌‌ی ولایت هر دو از یک آبشخور آب می‌خورند.‌ دانشگاه ندارد، آموزش ندارد؛ «ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ[۲۶]». لذا ان‌شاءالله این ایّام‌الله میلاد نور را هم تَعظیم شَعائر بکنید و هم ان‌شاءالله توجّه خاصّ به امامت امام محمّد تقی (علیه السلام) و حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) داشته باشید.

جنایات وحشیانه‌ی رژیم غاصب صهیونیستی در منطقه غَزّه

اما مسأله‌ای که همیشه مسأله‌ی اوّل جهان اسلام است، مسأله‌ی فلسطین است. مُلاحظه فرمودید طیّ این بیش از ۱۰۰ روزی که رژیم سَفّاکِ وحشیِ بی‌قانونِ بی‌دینِ بی‌وجدانِ بی‌رَحمِ بی‌عاطفه خودش را به دنیا نشان داد، نفرت جهانی را برای خودش ذخیره کرد، این با بُمب‌های سنگرشکَن خانه‌ها را ویران کرد، کودکان را در سطح وسیعی به خاک و خون کشید، به زنان رَحم نکرد، به کادر دَرمانی بیمارستان‌ها تهُاجم کرد و بیش از ۳۰۰ نفر از آن‌ها را به خاک و خون کشید، خبرنگاران را کُشت و به تمام قَوانین بین‌المللی پُشت پا زد. اما در سه مرحله‌ای ابتدائاً می‌گفت باید «حَماس» نابود بشود، باید سَکَنه‌ی غَزّه این منطقه را تخلیه کنند و باید اُسرای ما را آزاد کنند. در مرحله‌ی اوّل سرش به سنگ خورد، تَلفات فراوانی داد که آن هم از فرماندهان دست اوّل‌شان بودند که به جهنّم واصل شدند و ضررهای سیاسی، عاطفی، اقتصادی و اُخروی دامن‌گیر آن‌ها شد که به نابودی او خواهد اَنجامید. در مرحله‌ی دوّم مقداری عقب‌نشینی کرد. در مرحله‌ی سوّم قصد او از این همه جنایات و ریختن بُمب‌های خطرناک که در قوانین بین‌المللی هم تَجویز نشده است، حمله‌ی به مردم بی‌دفاع و کودکان در مرحله‌ی سوّم گفت که قصد ما شناسایی و اِشراف اطّلاعاتی به تونل‌ها و فرماندهان حَماس است. مُلاحظه کردید که از ابتدای جنایاتش تا به امروز به هیچ‌یک از اَهدافش نرسید و تا اَبد نخواهد رسید و زَوال آن هم به برکت این همه خون‌های پاکی که از کودکان و زنان ریخته شده است، ان‌شاءالله به همین زودی دست انتقام الهی را خواهد چشید.

حضور دشمن شِکَن مردم در انتخابات آینده‌ی کشور

نکته‌ی بعدی مسأله‌ی انتخابات است. انتخابات‌ را بحمدالله مردم عزیز ما که هم امام (رضوان الله تعالی علیه) راضی بود و می‌فرمودند: ایمان مردم ما نسبت به مردم صدر اسلام بهتر است. امام (رضوان الله تعالی علیه) به مردم خودش، به ملّت خودش یک دلبستگی مَعنوی داشت و مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای (مُدّ ظلّه العالی) در جمع ائمه‌ی جمعه خطاب به امامان جمعه مطالب بسیار راهبُردی، سازنده، به‌ جا و به موقع بیان فرمودند. هم درسی بود برای ائمه‌ی جمعه و هم اهمیّت نماز جمعه و جایگاه نماز جمعه و وظایف خُطبای جمعه را بیان کردند که باید با چه لَحن و زبانی هم در مقام مُعاشرت با مردم، هم در مقام سخن گفتن با مردم باشند. یکی از ظرفیّت‌هایی که خداوند متعال برای مردم مؤمن منظور فرموده است، یکی حجّ است که خداوند متعال در آن‌جا فرمود: «لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ[۲۷]»؛ اصلاً خداوند متعال حجّ را بر توده‌ی مردم واجب فرموده است تا ناس در آن‌جا، این عظمت مردم را در آن‌جا به عالَم نشان بدهد. در ارتباط با نماز جمعه هم فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ[۲۸]»؛ خیلی تَعبیر لطیفی است. نمی‌فرمایند که برای نماز بروید؛ بلکه می‌فرمایند: این‌جا محلّ دل دادن به خداست. بروید و دل به خدا بدهید. خداوند متعال عبادت جَمعی را خیلی دوست دارد و هرچه جمع، جمع‌تر باشد، برای خداوند متعال محبوب‌تر است. «فَاسْعَوْا»؛ یعنی بدَوید، یعنی با شتاب به استقبال یاد خدا و ارتباط با خدا بروید. بنابراین نماز جمعه یکی از ظرفیّت‌هایی است که خداوند متعال خواسته است تا مردم خودشان را نشان بدهند، در جمع نشان بدهند، با عظمت و جَلال دیده بشوند. قطره‌ها اثری ندارند، ولی وقتی قطرات جمع می‌شود، یک رودخانه می‌شود و وقتی رودخانه‌های بهم می‌پیوندند، یک دریا می‌شود. خداوند متعال دوست دارد تا شما را دریا ببیند تا بتوانید کشتی‌های غول‌پیکر را بر روی دوش خودتان عُبور بدهید و به ساحل عزّت و کَرامت برسید. لذا مسأله‌ی نماز جمعه خیلی عجیب است. در جمله‌ی سفارشات مقام نورانی ولایت بر آقایان ائمه‌ی جمعه این بود: مردم مردمی بسیار خوب و مؤمن هستند. وقتی کسانی که از نظر برخی از ظواهر مُلتزم عملی نیستند، این‌ها هم دلشان با خداست و مَعانی و مَفاهیم مَعنوی در این‌ها هم به چشم می‌خورد. مقام معظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) مردم را مردمی بسیار خوب و مؤمن می‌دانند. همین توده‌هایی که گاهی ما فکر می‌کنیم مثلاً در انجام بعضی از فَرائض کوتاهی دارند یا حرف‌هایشان خیلی حساب‌شده نیست، ولی دیدگاه مقام معظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) این است که همین‌ها یک دلی دارند که شما از این دل خبر ندارید. لذا هر موقع وفاداری و آمادگی برای آمادگی حضور در میدان‌های گوناگون، دفاع از ایران و نظام اسلامی و در عَرصه‌های مقابله‌ی با انواع تَهاجُم‌های تبلیغاتی، عملی، سیاسی و اقتصادی که بدخواهان می‌خواهند مُقابله کنند، مردم ما در مُقابله‌ی با همه‌ی این دَدمنشان ویژگی دارند و مُمتاز هستند. مردم ایران در این جهت مُمتاز هستند.‌ لذا مردمی که امتحان خودشان را همه ساله چندین بار پای صندوق‌ها آمده‌اند، باید دشمنان بدانند، بدخواهان بدانند، ویروس‌های نااُمید‌کننده و یأس‌آور و تَعضیف ایمان‌کننده باید بدانند این مردم امتحان خودشان را داده‌اند. این انقلاب با این مردم خداجویِ وِلاییِ ولایت‌مِحورِ شهیدداده‌ی قُربانی‌ها را به مَسلخ عشق بدرقه‌کرده‌ی آماده‌ی شهادت، این مردم برای انتخابات هم بهتر از گذشته مایه‌ی آبرو و عزّت کشورشان و نظام‌شان و شهدان‌شان خواهند شد.

حمله‌ی شُجاعانه‌ی سپاه پاسداران به مواضع تکفیری‌ها و پیام این حملات برای رژیم غاصب صهیونیستی

اما دوشنبه شب هفته‌ای که گذشت، سپاهِ قَهرمانِ همیشه بیدارِ ما در مُقابل ترورهایی که در این ایّام انجام شد و حرکت‌های کوری که داعش انجام داد و اسرائیلِ غاصبِ جانور وحشی اقدام به ترورهایی از افراد ارزشمند مانند شهید «سیّد رضی شیرازی» انجام داد، سپاه پاسداران انتقام خودش را با فرستادن موشک‌ها همزمان در دو کشور مختلف، در ادلب سوریه مواضع تروریست‌ها را مورد هَجمه قرار داد و در اَربیل عراق مواضع صهیونیست‌ها و مُزدوران‌شان و محلّ جاسوسی آن‌ها را با موشک مورد هدف قرار داد. در این حمله‌ی قهرمانانه‌ی بسیار دَقیق بَرگ زَرینی بر اوراق طلایی دوران حیاتِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای مُسلّح اضافه کرد. در این رابطه چند نکته شایان توجّه است. یکی این است که سپاه پاسداران دو مُقرّ را در دو کشور همزمان مورد هدف قرار داد و آغاز انتقامش را از یک زمان مناسبی شروع کرد و همزمان دو پایگاه را مورد هدف قرار داد. دوّم از موشکی که برای زدن تَکفیری‌های تروریست ساکن در ادلب سوریه استفاده شد، می‌توانستند از شهر کرمانشاه انجام بدهند و مسیر نزدیک‌تری بود که مواضع آن‌ها را بزنند؛ اما از فاصله‌ی ۱۲۰۰ کیلومتری از خوزستان شروع کردند تا برای اسرائیلِ وحشیِ بی‌هدف خود گُم‌کرده‌ی ضعیفِ شکست‌خورده‌ی مُبتلای به اَنواع بدبختی‌ها هُشدار لازمی باشد که این موشک‌های ما در حدّی است که اسرائیل هم همین فاصله را با ما دارد. برای هُشدار و برای این‌که بازدارنده باشد و اسرائیل غاصب به خودش جُرأت ندهد که این کارهای تروریستی خودش را ادامه بدهد، اوّلین بار ضرب شَصتی را از این منطقه شروع کردند تا این حیوانِ چَموشِ خطرناک در لاک خودش برود و جُرأت نگاه به ما را نداشته باشد. نکته‌ی دیگر هم این بود که سپاه بازوی مردم است. این حرکت سپاه به نمایندگی از آحادِ مردم غَیور و شرافتمند ایران بود. نکته‌ی آخر هم این است که این هُشداری برای همه‌ی بدخواهان بود. کسانی که طَمع به کُشتن سنگرنشینان ما، نقش‌آفرینان ما و مردم مظلوم ما در کنار مَزار شهیدان دوخته‌اند، باید بفهمند که اگر از این جنایت‌ها مُرتکب شدند، جای اَمنی زیر این آسمان در هیچ نقطه‌ی جهان برای آن‌ها نیست.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۲۹]».

دعا

خدایا! امام زمان ما (ارواحنا فداه) را برسان.

خدایا! سلام و آمادگی جانفشانی برای استقبال حضرت امام زمان (ارواحنا فداه) را به مَحضر مبارک ایشان ابلاغ بفرما.

خدایا! نایب آن بزرگوار، عَلمدار جبهه‌ی مقاومت، اُمید مُستضعفان در دوره‌ی غیبت، عَمود خیمه‌ی عزّت و اقتدار و استقلال کشور ما، رهبر فرزانه و رهبر الهی ما را تا صبح ظُهور امام زمان (ارواحنا فداه) و در کنار حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) مُستدام بفرما.

خدایا! این مردم شرافتمند، غیرتمند، باوفا و مؤمن ما را از همه‌ی مشکلات به آسانی و با آبرو عُبور عنایت بفرما.

خدایا! مریض‌ها عُموماً، مریض مورد نظر که در حال کُما است و دیشب یکی از عزیزان بسیار نزدیک ما توصیه می‌کردند که در حقّ‌شان دعا کنیم، مریض‌هایی را سفارش کرده‌اند که مؤمنه بوده‌اند، در تبلیغ دین نقش‌آفرین بوده‌اند و مریض‌های مورد نظر، به حضرت موسی‌بن‌جعفر (علیه السلام) که این ماه، ماه شهادتِ آن بزرگوار است، شِفای عاجل عنایت بفرما.

خدایا! نَسل جوان ما را به ساحل عزّت و سامان برسان.

خدایا! امام (رضوان الله تعالی علیه) و شهدا و گذشتگان‌مان را بر سر سُفره‌ی ولایت عَلوی مُتنعّم و اَرواح طیّبه‌شان را از ما و از ملّت عزیز ما راضی بدار.

خدایا! دولت ولایتمدار و پُرتلاش ما و مسئولین مُتدیّن ما را در بازکردن گِره‌های این جامعه نُصرت عنایت بفرما.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫

[۲] الکافی (ط الإسلامیه)، جلد‏ ۳، صفحه ۴۲۲.

[۳] خُطبه مُتّقین یا خطبه هَمّام از خطبه‌های مشهور نهج البلاغه درباره صفات پرهیزکاران است. امام علی (علیه السلام) به درخواست یکی از شیعیان به نام هَمّام این خطبه را ایراد کرد. در خطبه متقین، رفتارهای فردی، اجتماعی و عبادی متقین به‌گونه‌ای تصویر شده است که گویند همام، پس از شنیدن آن صفات، مدهوش شد و جان داد. نیک‌گفتاری، میانه‌روی، فروتنی، گوش‌دادن به علم سودمند، حریص در طلب دانش، شکیبایی در سختی، بخشیدن کسی که بدو ستم کرده، دوری از سخن زشت و فروبردن خشم ازجمله اوصاف اجتماعی افراد باتقوا است که در این خطبه بدان اشاره شده است. حضرت علی (علیه السلام) درباره اوصاف فردی متقین به مواردی چون بدگمانی به خویشتن، ترس از ستوده شدن توسط دیگران، ایمان همراه با یقین و بردباری اشاره کرده است. در خطبه متقین رابطه انسان متقی با خالق هستی، در قالب نمازهای شبانه همراه با تلاوت قرآن، دواجویی از قرآن، اثرگذاری آیات قرآن بر جان آنها، خشوع در عبادت و یاد و سپاس خدا در طول شبانه روز تصویر شده است. خطبه متقین توسط افراد متعددی چون محمدتقی مجلسی در کتاب شرح حدیث همام، محمدجواد تستری در کتاب تنبیه العباد، میر آصف قزوینی در کتاب شرح خطبه همام و عبدالکریم سروش در کتاب اوصاف‌ پارسایان‌ شرح شده است. ترجمه‌ها و شرح‌های منظوم نیز از این خطبه ارائه شده است.

[۴] نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳؛ خطبه متقین.

«و من خطبه له (علیه السلام) یَصِفُ فیها المتقین‏: رُوِیَ أَنَّ صَاحِباً لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ کَانَ رَجُلًا عَابِداً فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صِفْ لِیَ الْمُتَّقِینَ حَتَّى کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ فَتَثَاقَلَ (علیه السلام) عَنْ جَوَابِهِ ثُمَّ قَالَ یَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ، فَ«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ». فَلَمْ یَقْنَعْ هَمَّامٌ بِهَذَا الْقَوْلِ حَتَّى عَزَمَ عَلَیْهِ. فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِیِّ (صلی الله علیه وآله) ثُمَّ قَالَ (علیه السلام): أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِینَ خَلَقَهُمْ غَنِیّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِیَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِیَهُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَهُ مَنْ أَطَاعَهُ. فَقَسَمَ بَیْنَهُمْ مَعَایِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْیَا مَوَاضِعَهُمْ. فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ؛ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْیُهُمُ التَّوَاضُعُ، غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ، نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی الْبَلَاءِ کَالَّتِی نُزِّلَتْ فِی الرَّخَاءِ وَ لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللَّهُ [لَهُمْ‏] عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَهَ عَیْنٍ شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ، عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ، فَهُمْ وَ الْجَنَّهُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ، قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَهٌ وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَهٌ وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِیفَهٌ وَ حَاجَاتُهُمْ‏ خَفِیفَهٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفِیفَهٌ، صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَهً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَهً طَوِیلَهً تِجَارَهٌ مُرْبِحَهٌ یَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ، أَرَادَتْهُمُ الدُّنْیَا فَلَمْ یُرِیدُوهَا وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا. أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ فَإِذَا مَرُّوا بِآیَهٍ فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآیَهٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَکُفِّهِمْ وَ رُکَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ یَطْلُبُونَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِی فَکَاکِ رِقَابِهِمْ. وَ أَمَّا النَّهَارَ فَحُلَمَاءُ عُلَمَاءُ أَبْرَارٌ أَتْقِیَاءُ قَدْ بَرَاهُمُ الْخَوْفُ بَرْیَ الْقِدَاحِ یَنْظُرُ إِلَیْهِمُ النَّاظِرُ فَیَحْسَبُهُمْ مَرْضَى وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ وَ یَقُولُ لَقَدْ خُولِطُوا وَ لَقَدْ خَالَطَهُمْ أَمْرٌ عَظِیمٌ لَا یَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ الْقَلِیلَ وَ لَا یَسْتَکْثِرُونَ الْکَثِیرَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ إِذَا زُکِّیَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا یُقَالُ لَهُ فَیَقُولُ أَنَا أعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْ غَیْرِی وَ رَبِّی أَعْلَمُ بِی مِنِّی بِنَفْسِی اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِی بِمَا یَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِی أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِی مَا لَا یَعْلَمُونَ. فَمِنْ عَلَامَهِ أَحَدِهِمْ أَنَّکَ تَرَى لَهُ قُوَّهً فِی دِینٍ وَ حَزْماً فِی لِینٍ وَ إِیمَاناً فِی یَقِینٍ وَ حِرْصاً فِی عِلْمٍ وَ عِلْماً فِی حِلْمٍ وَ قَصْداً فِی غِنًى وَ خُشُوعاً فِی عِبَادَهٍ وَ تَجَمُّلًا فِی فَاقَهٍ وَ صَبْراً فِی شِدَّهٍ وَ طَلَباً فِی حَلَالٍ وَ نَشَاطاً فِی هُدًى وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمَعٍ یَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَهَ وَ هُوَ عَلَى وَجَلٍ یُمْسِی وَ هَمُّهُ الشُّکْرُ وَ یُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّکْرُ یَبِیتُ حَذِراً وَ یُصْبِحُ فَرِحاً حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَهِ وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الرَّحْمَهِ إِنِ اسْتَصْعَبَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فِیمَا تَکْرَهُ لَمْ یُعْطِهَا سُؤْلَهَا فِیمَا تُحِبُّ قُرَّهُ عَیْنِهِ فِیمَا لَا یَزُولُ وَ زَهَادَتُهُ فِیمَا لَا یَبْقَى یَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ وَ الْقَوْلَ بِالْعَمَلِ تَرَاهُ قَرِیباً أَمَلُهُ قَلِیلًا زَلَـلُه خَاشِعاً قَلْبُهُ قَانِعَهً نَفْسُهُ مَنْزُوراً أَکْلُهُ سَهْلًا أَمْرُهُ حَرِیزاً دِینُهُ مَیِّتَهً شَهْوَتُهُ مَکْظُوماً غَیْظُهُ الْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ إِنْ کَانَ فِی الْغَافِلِینَ کُتِبَ فِی الذَّاکِرِینَ وَ إِنْ کَانَ فِی الذَّاکِرِینَ لَمْ یُکْتَبْ مِنَ الْغَافِلِینَ. یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یُعْطِی مَنْ حَرَمَهُ وَ یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ؛ بَعِیداً فُحْشُهُ لَیِّناً قَوْلُهُ غَائِباً مُنْکَرُهُ حَاضِراً مَعْرُوفُهُ مُقْبِلًا خَیْرُهُ مُدْبِراً شَرُّهُ؛ فِی الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِی الْمَکَارِهِ صَبُورٌ وَ فِی الرَّخَاءِ شَکُورٌ؛ لَا یَحِیفُ عَلَى مَنْ یُبْغِضُ وَ لَا یَأْثَمُ فِیمَنْ یُحِبُّ؛ یَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ یُشْهَدَ عَلَیْهِ لَا یُضِیعُ مَا اسْتُحْفِظَ وَ لَا یَنْسَى مَا ذُکِّرَ وَ لَا یُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ وَ لَا یُضَارُّ بِالْجَارِ وَ لَا یَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ وَ لَا یَدْخُلُ فِی الْبَاطِلِ وَ لَا یَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ؛ إِنْ صَمَتَ لَمْ یَغُمَّهُ صَمْتُهُ وَ إِنْ ضَحِکَ لَمْ یَعْلُ صَوْتُهُ وَ إِنْ بُغِیَ عَلَیْهِ صَبَرَ حَتَّى یَکُونَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی یَنْتَقِمُ لَهُ؛ نَفْسُهُ مِنْهُ فِی عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَهٍ أَتْعَبَ نَفْسَهُ لِآخِرَتِهِ وَ أَرَاحَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ؛ بُعْدُهُ عَمَّنْ تَبَاعَدَ عَنْهُ زُهْدٌ وَ نَزَاهَهٌ وَ دُنُوُّهُ مِمَّنْ دَنَا مِنْهُ لِینٌ وَ رَحْمَهٌ لَیْسَ تَبَاعُدُهُ بِکِبْرٍ وَ عَظَمَهٍ وَ لَا دُنُوُّهُ بِمَکْرٍ وَ خَدِیعَهٍ. قَالَ: فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَهً کَانَتْ نَفْسُهُ فِیهَا فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَخَافُهَا عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ أَهَکَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَهُ بِأَهْلِهَا. فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ: فَمَا بَالُکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟ فَقَالَ (علیه السلام) وَیْحَکَ، إِنَّ لِکُلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لَا یَعْدُوهُ وَ سَبَباً لَا یَتَجَاوَزُهُ فَمَهْلًا لَا تَعُدْ لِمِثْلِهَا فَإِنَّمَا نَفَثَ الشَّیْطَانُ عَلَى لِسَانِک».

[۵] سوره مبارکه نبأ، آیات ۳۱ و ۳۲٫

[۶] سوره مبارکه فاتحه، آیات ۶ و ۷٫

[۷] سوره مبارکه نحل، آیه ۱۸٫

«وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ».

[۸] سوره مبارکه نساء، آیه ۶۹٫

[۹] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۳۸٫

«صِبْغَهَ اللَّهِ ۖ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً ۖ وَ نَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ».

[۱۰] سوره مبارکه احزاب، آیه ۲۱٫

«لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا».

[۱۱] مولانا، مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۶۴.

[۱۲] سوره مبارکه یونس، آیه ۶۲٫

[۱۳] مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت رجبیه.

«الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِیائِهِ فِى رَجَبٍ، وَ أَوْجَبَ عَلَیْنا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ، وَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ، وَ عَلَىٰ أَوْصِیائِهِ الْحُجُبِ . اللّٰهُمَّ فَکَما أَشْهَدْتَنا مَشْهَدَهُمْ فَأَ نْجِزْ لَنا مَوْعِدَهُمْ، وَ أَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ، غَیْرَ مُحَلَّئِینَ عَنْ وِرْدٍ فِى دارِ الْمُقامَهِ وَ الْخُلْدِ، وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ، إِنِّى قَدْ قَصَدْتُکُمْ وَ اعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْأَلَتِى وَ حَاجَتِى وَ هِىَ فَکَاکُ رَقَبَتِى مِنَ النَّارِ، وَ الْمَقَرُّ مَعَکُمْ فِى دَارِ الْقَرارِ، مَعَ شِیعَتِکُمُ الْأَبْرَارِ، وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ…».

[۱۴] سوره مبارکه انسان، آیه ۶٫

«عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا».

[۱۵] سوره مبارکه هود، آیه ۷۵٫

[۱۶] دو مجلّد اقبال الاعمال دو جزء از مجموعه ده جزئی دعا و زیارات و عبادات است که به عنوان تتمه و تکمیل کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی (رحمه الله علیه) تنظیم شده است. اقبال الاعمال که در سه مجلّد توسط انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی و به تحقیق آقای جواد قیّومی اصفهانی منتشر شده، به ترتیب جزء ششم، هفتم، هشتم و نهم مجموعه فوق است که اعمال و عبادات کل ماههای سال را در بردارد. بخش اوّل کتاب که به ماه رمضان اختصاص دارد، مشتمل بر فضیلت و اهمیّت این ماه، آمادگی برای ورود به آن و اعمال هریک از روزها و شبهای آن است و با وظایف روز عید فطر پایان می پذیرد. بخش دوّم کتاب در فصل کوتاهی به بیان ادعیه و اعمال ماههای شوال، ذیقعده و ذی الحجه پرداخته است. در بخش سوّم اعمال و وظایف بقیه ماههای سال آمده است. در لابلای اعمال ماه محرم، ابن طاووس رساله کوچکی در توصیف وقایع روز عاشورا نگاشته و آن را اللطیف نام نهاده است. مؤلّف چون گنجینه عظیمی از منابع روایی و کتابخانه ای منحصر به فرد در اختیار داشته، در گردآوری این مجموعه بسیار موفق بوده و با ذوق سلیم خود در ترتیب کتاب اثر بدیعی به یادگار گذاشته است. بعضی از علما اقبال را بالاترین مرتبه عرفان معرفی می کنند. نام کامل کتاب الاقبال بالاعمال الحسنه فیما یعمل مره فی السنه است. ابن طاووس این کتاب را همراه با ۸ جلد دیگر به عنوان تتمۀ «مصباح المتهجد» شیخ طوسی نوشته است. او در مقدمه کتاب «فلاح السائل»، که جلد اول از تتمات مصباح المتهجد است اسامی ۱۰ جلد کتاب را آورده است. کتاب حاضر شامل اعمال یازده ماه از سال است. اعمال ماه رمضان نیز، به خاطر اهمیت این ماه، در کتابی دیگر با نام «المضمار» آمده که توسط مصنف همراه با اقبال در یک مجموعه عرضه شده است. کتاب اقبال الاعمال مانند دیگر کتابهای سید ابن طاووس از اعتبار و ارزش ویژه‌ای بین علمای شیعه برخوردار است. سید با تالیف این کتاب خدمت بزرگی به جهان اسلام نموده، به قسمی که تمام مؤلفان پس از سید در موضوع ادعیه و زیارات، خوشه چین خرمن پر برکت او هستند. از جمله شیخ عباس قمی در «مفاتیح الجنان» بسیاری مطالب را از این کتاب نقل می‌کند. علامه آقا بزرگ تهرانی نیز در الذریعه این مطلب را تایید کرده که سید با تالیف این کتاب حق بزرگی به گردن تمام شیعیان و هم دانشمندانی که در موضوع دعا و نیایش کتابی نوشته‌اند دارد و در حقیقت همه آنها سر سفرۀ این دانشمند بزرگ نشسته‌اند و از ثمرات آن عارف اندیشمند بهره برده‌اند و بر ما لازم است که از خدمت بزرگ ایشان تقدیر کنیم.

[۱۷] زادُ الْمَعاد (به معنای توشۀ روز معاد)، کتابی به زبان فارسی درباره پاره‌ای از اعمال مستحب نوشته علامه مجلسی که در سال ۱۱۰۷ق و در اواخر عمر خود تألیف کرده است. محتوای این کتاب، دعاها، زیارت‌ها و اعمال مستحبی در طول سال است که مختصری از برخی احکام شرعی نیز در آن بیان شده است. این کتاب پیش از رواج مفاتیح الجنان، کتاب دعای رایج بین مردم بود. کتابی دیگر از ابن قیم جوزی با عنوانی شبیه این کتاب، یعنی «زادُ الْمَعاد، فی هُدی خَیْرِ الْعِباد» در فقه و سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نوشته شده است. مؤلف در مقدمۀ کوتاه کتاب، انگیزه تألیف این اثر دعایی را اینگونه بیان می‌کند که چون از ائمه معصومین، ادعیه و اعمال کثیری نقل شده و او هم اکثر آن‌ها را در کتاب بحارالانوار جمع کرده و سپس متوجه گردیده که تحصیل آن‌ها و عمل به آن برای اغلب مردم به سبب اشتغال آنان به مشاغل دنیوی میسر نیست لذا علاقه داشته که در این رساله، منتخبی از فضائل روزها و شب‌های شریف و کارهایی که به سند صحیح و معتبر وارد شده را بیاورد تا عامه مردم از برکات آن محروم نمانند. او این کتاب را به شاه سلطان حسین صفوی هدیه کرده است.

[۱۸] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ ج ۲؛ ص ۸۰۲٫

«وَ رَوَی الْمُعَلَّی بْنُ خُنَیسٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: قُلْ فِی رَجَبٍ- اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک صَبْرَ الشَّاکرِینَ لَک وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْک وَ یقِینَ الْعَابِدِینَ لَک اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِی الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُک الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِی الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاک عَلَی فَقْرِی وَ بِحِلْمِک عَلَی جَهْلِی وَ بِقُوَّتِک عَلَی ضَعْفِی یا قَوِی یا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیاءِ الْمَرْضِیینَ وَ اکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. وَ یسْتَحَبُّ أَنْ یدْعُوَ أَیضاً بِهَذَا الدُّعَاءِ کلَّ یوْمٍ اللَّهُمَّ یا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَهِ وَ الْآلَاءِ الْوَازِعَهِ وَ الرَّحْمَهِ الْوَاسِعَهِ وَ الْقُدْرَهِ الْجَامِعَهِ وَ النِّعَمِ الْجَسِیمَهِ وَ الْمَوَاهِبِ الْعَظِیمَهِ وَ الْأَیادِی الْجَمِیلَهِ وَ الْعَطَایا الْجَزِیلَهِ یا مَنْ لَا ینْعَتُ بِتَمْثِیلٍ وَ لَا یمَثَّلُ بِنَظِیرٍ وَ لَا یغْلَبُ بِظَهِیرٍ یا مَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ وَ أَلْهَمَ فَأَنْطَقَ وَ ابْتَدَعَ فَشَرَعَ وَ عَلَا فَارْتَفَعَ وَ قَدَّرَ فَأَحْسَنَ وَ صَوَّرَ فَأَتْقَنَ وَ احْتَجَّ فَأَبْلَغَ وَ أَنْعَمَ فَأَسْبَغَ وَ أَعْطَی فَأَجْزَلَ وَ مَنَحَ فَأَفْضَلَ یا مَنْ سَمَا فِی الْعِزِّ فَفَاتَ خَوَاطِرَ الْأَبْصَارِ وَ دَنَا فِی اللُّطْفِ فَجَازَ هَوَاجِسَ الْأَفْکارِ یا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْمِلْک فَلَا نِدَّ لَهُ فِی مَلَکوتِ سُلْطَانِهِ وَ تَفَرَّدَ بِالْآلَاءِ وَ الْکبْرِیاءِ فَلَا ضِدَّ لَهُ فِی جَبَرُوتِ شَأْنِهِ یا مَنْ حَارَتْ فِی کبْرِیاءِ هَیبَتِهِ دَقَائِقُ لَطَائِفِ الْأَوْهَامِ وَ انْحَسَرَتْ دُونَ إِدْرَاک عَظَمَتِهِ خَطَائِفُ أَبْصَارِ الْأَنَامِ یا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَیبَتِهِ وَ خَضَعَتِ الرِّقَابُ لِعَظَمَتِهِ وَ وَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خِیفَتِهِ أَسْأَلُک بِهَذِهِ الْمِدْحَهِ الَّتِی لَا تَنْبَغِی إِلَّا لَک وَ به ما وَأَیتَ بِهِ عَلَی نَفْسِک لِدَاعِیک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ به ما ضَمِنْتَ الْإِجَابَهَ فِیهِ عَلَی نَفْسِک لِلدَّاعِینَ یا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ وَ أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ یا ذَا الْقُوَّهِ الْمَتِینَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیینَ وَ عَلَی أَهْلِ بَیتِهِ وَ اقْسِمْ لِی فِی شَهْرِنَا هَذَا خَیرَ مَا قَسَمْتَ وَ احْتِمْ لِی فِی قَضَائِک خَیرَ مَا حَتَمْتَ وَ اخْتِمْ لِی بِالسَّعَادَهِ فِیمَنْ خَتَمْتَ وَ أَحْینِی مَا أَحْییتَنِی مَوْفُوراً وَ أَمِتْنِی مَسْرُوراً وَ مَغْفُوراً وَ تَوَلَّ أَنْتَ نَجَاتِی مِنْ مُسَاءَلَهِ الْبَرْزَخِ وَ ادْرَأْ عَنِّی مُنْکراً وَ نَکیراً وَ أَرِ عَینِی مُبَشِّراً وَ بَشِیراً وَ اجْعَلْ لِی إِلَی رِضْوَانِک وَ جِنَانِک مَصِیراً وَ عَیشاً قَرِیراً وَ مُلْکاً کبِیراً وَ صَلِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ کثِیراً».

[۱۹] مفاتیح الجنان، بخشی از دعای هر روز ماه رجب.

«…یَا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَیْبَتِهِ؛ وَ خَضَعَتِ الرِّقابُ لِعَظَمَتِهِ، وَ وَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خِیفَتِهِ، أَسْأَلُکَ بِهَذِهِ الْمِدْحَهِ الَّتِى لَاتَنْبَغِى إِلّا لَکَ، وَ بِما وَ أَیْتَ بِهِ عَلَىٰ نَفْسِکَ لِداعِیکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، وَ بِما ضَمِنْتَ الْإِجابَهَ فِیهِ عَلَىٰ نَفْسِکَ لِلدَّاعِینَ، یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ، وَ أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ، وَ أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ، یَا ذَا الْقُوَّهِ الْمَتِینَ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَىٰ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ اقْسِمْ لِى فِى شَهْرِنا هٰذَا خَیْرَ مَا قَسَمْتَ، وَ احْتِمْ لِى فِى قَضَائِکَ خَیْرَ مَا حَتَمْتَ، وَ اخْتِمْ لِى بالسَّعادَهِ فِیمَنْ خَتَمْتَ، وَ أَحْیِنِى مَا أَحْیَیْتَنِى مَوْفُوراً، وَ أمِتْنِى مَسْرُوراً وَ مَغْفُوراً، وَ تَوَلَّ أَنْتَ نَجَاتِى مِنْ مُساءَلَهِ البَرْزَخِ، وَ ادْرأْ عَنِّى مُنکَراً وَ نَکِیراً، وَأَرِ عَیْنِى مُبَشِّراً وَ بَشِیراً، وَ اجْعَلْ لِى إِلَىٰ رِضْوَانِکَ وَ جِنانِکَ مَصِیراً، وَ عَیْشاً قَرِیراً، وَ مُلْکاً کَبِیراً، وَ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ کَثِیراً…».

[۲۰] همان.

[۲۱] همان.

[۲۲] همان.

[۲۳] سوره مبارکه اخلاص.

[۲۴] باباطاهر، دوبیتی‌ها، دوبیتی شماره ۱۶۶.

[۲۵] مفاتیح الجنان، از ناحیه مقدّسه به دست شیخ ابو القاسم رحمه الله این دعا در ایّام رجب صادر شده است:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ أَتَقَرَّبُ بِهِمَا إِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرَبِ یَا مَنْ إِلَیْهِ الْمَعْرُوفُ طُلِبَ وَ فِیمَا لَدَیْهِ رُغِبَ أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مُقْتَرِفٍ مُذْنِبٍ قَدْ أَوْبَقَتْهُ ذُنُوبُهُ وَ أَوْثَقَتْهُ عُیُوبُهُ فَطَالَ عَلَى الْخَطَایَا دُءُوبُهُ وَ مِنَ الرَّزَایَا خُطُوبُهُ یَسْأَلُکَ التَّوْبَهَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَهِ وَ النُّزُوعَ عَنِ الْحَوْبَهِ وَ مِنَ النَّارِ فَکَاکَ رَقَبَتِهِ وَ الْعَفْوَ عَمَّا فِی رِبْقَتِهِ فَأَنْتَ مَوْلایَ أَعْظَمُ أَمَلِهِ وَ ثِقَتِهِ [ثِقَتُهُ ] اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ بِمَسَائِلِکَ الشَّرِیفَهِ وَ وَسَائِلِکَ الْمُنِیفَهِ أَنْ تَتَغَمَّدَنِی فِی هَذَا الشَّهْرِ بِرَحْمَهٍ مِنْکَ وَاسِعَهٍ وَ نِعْمَهٍ وَازِعَهٍ وَ نَفْسٍ بِمَا رَزَقْتَهَا قَانِعَهٍ إِلَى نُزُولِ الْحَافِرَهِ وَ مَحَلِّ الْآخِرَهِ وَ مَا هِیَ إِلَیْهِ صَائِرَهٌ».

[۲۶] سوره مبارکه جمعه، آیه ۴٫

«ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ».

[۲۷] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۹۷٫

«فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ ۖ وَ مَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا ۗ وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا ۚ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ».

[۲۸] سوره مبارکه جمعه، آیه ۹٫

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ».

[۲۹] سوره مبارکه نصر.