در روایتی آمده که یک چهارم قرآن درباره اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. معنای این روایت چیست؟

پاسخ اجمالی

آنچه در پرسش بدان اشاره شده؛ ناظر به این روایت از امام باقر(ع) است: «قرآن در چهار بخش نازل شده: یک چهارم درباره [فضایل و مناقب‏] ما، یک چهارم درباره دشمن ما، یک چهارم سنن و امثال و یک چهارم فرائض و احکام است».[۱] این روایت؛ در علوم قرآنی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.[۲] که خلاصه آن در ذیل بیان می شود.
در ابتدا باید گفت که این موضوع منحصر به روایات شیعی نبوده بلکه مشابه آن در منابع اهل سنت نیز نقل شده است:
ابن مغازلى شافعى (متوفای ۴۸۳ق) با سند خود از ابن عباس از پیامبر خدا(ص) چنین نقل می کند: پیامبر خدا(ص) [به یاران خود] فرمود: «از چه در شگفتید! قرآن چهار بخش است: یک چهارم به طور خاص درباره ما اهل بیت، یک چهارم درباره دشمنان ما، یک چهارم حلال و حرام و یک چهارم فرایض و احکام. به خدا سوگند آیات برجسته قرآن درباره على(ع) نازل شده است».
[۳]
غیاث الدین بن همام(متوفای ۹۴۲ق) می گوید: حافظ ابوبکر بن احمد بن موسى بن مردویه با سند خود از على – کرّم الله وجهه – نیز این حدیث را نقل کرده است.
[۴]
به نظر می رسد مراد معصوم(ع) از این که می فرماید: «یک چهارم قرآن درباره ما است»، بیان نشانه هاى ویژه و صفات روشن اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در قرآن است؛ به گونه اى که هر صاحب درک و قرآن شناس به دور از هوى‏ و هوس با تدبر در آیات، بدون تردید، ولایت اهل بیت و فضایل و مناقب آنها را با توجه به روایات می یابد.
[۵] کافى است روایات شیعه و اهل سنت را در این زمینه ملاحظه کنیم. طبق این روایات، شأن نزول و تأویل بسیارى از آیات قرآن درباره عترت رسول اکرم(ص) بویژه امام على(ع) است.[۶] برای نمونه:
ابن عساکر از قول ابن عباس می نویسد: «در کتاب خدا درباره احدى به اندازه حضرت على آیه نازل نشده است».
[۷]
طبرانى به نقل از ابن عباس می گوید: «خداوند هیچ آیه اى را خطاب به مؤمنان نازل نکرد، جز آن که حضرت على سرآمد آنها است. خداوند اصحاب محمد(ص) را در مواردى متعدد سرزنش کرده، لیکن درباره على(ع) جز خیر و خوبى یاد نکرده است».
[۸]
آیت الله خویی(ره) ذیل حدیث مورد بحث می گوید: مقصود این است که نام ائمه اطهار(ع) در قرآن با صفات و ویژگی هایشان و نه با ذکر نام متعارف آنها، آمده است.
[۹]
گفتنی است؛ شاید این روایت به معنای دقیق یک چهارم نباشد، بلکه مراد آن باشد که قرآن چهار قسمت است که ممکن است یک قسمت، از قسمت دیگر بیشتر باشد.

 

 

 

 منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. این روایت با سندهای مختلف در این منابع آمده است: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏۲، ص ۶۲۸، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج ‏۱، ص ۹، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق؛ فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات کوفی، ص ۴۶، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.

[۲]. ر.ک: حسینى میلانى، سید على، التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن الشریف، ص ۶۹ – ۷۱، قم، مرکز حقائق الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش؛ نجارزادگان(محمدى)، فتح الله، تحریف ناپذیرى قرآن، ص ۷۸ – ۸۰، تهران، مشعر، چاپ اوّل، ۱۳۸۴ش.

[۳]. ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب الامام علی بن أبی طالب(ع)، ص ۲۷۰ – ۲۷۱، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، ۱۴۲۴ق.

[۴]. خواند میر، غیاث الدین بن همام الدین، تاریخ حبیب السیر، ج ‏۲، ص ۱۳، تهران، خیام‏، چاپ چهارم‏، ۱۳۸۰ش.

[۵]. تحریف ناپذیرى قرآن، ص ۸۱ – ۸۲٫

[۶]. حسکانى، ده ها روایت در کتاب «شواهد التنزیل» خود در این زمینه آورده است.

[۷]. ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج ‏۴۲، ص ۳۶۳ – ۳۶۴، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.

[۸]. «مَا أَنْزَلَ اللهُ: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا} [البقره: ۱۰۴] إِلَّا عَلِیٌّ أَمِیرُهَا و شَریفُهَا، وَ لَقَدْ عَاتَبَ اللهُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ(ص) فِی غَیْرِ مَکَانٍ، وَ مَا ذَکَرَ عَلِیًّا إِلَّا بِخَیْرٍ»؛ طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج ۱۱، ص ۲۶۴، قاهره، مکتبه ابن تیمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.

[۹]. خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص ۲۳۱، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی، بی تا.