در عملیات «مطلع الفجر» که قرار بود تنگه‌ی کورک آزاد شود، مقدار زیادی پیشروی کردیم.

در حین پیشروی عدّه‌ای از بچّه‌ها که به سمت رأس ارتفاع در حال حرکت بودند، اما زیر رگبار تیربارهای عراقی قرار گرفتند و متوقف شدند. بلافاصله فرمانده‌ی گروه با بی‌سیم به شهید «محّمد بروجردی» اطلاع داد که نیرو لازم داریم. او گفت: «مقاومت کنید، الآن نیروها به کمکتان می‌آیند.»

این گفته‌ی او برای ما تعجّب‌آور بود، چون می‌دانستیم نیرویی در کار نیست. بعد از تماس دوباره با اطمینان پاسخ داد: «مقاومت کنید، نیروها می‌رسند.»

در تماس سوم، بی‌سیم‌چی گروه هم شهید شد. بی‌سیم را خود فرمانده به دست گرفت و با عصبانیت فریاد زد: «پس چرا نیرو نمی‌فرستید؟»

در این‌جا بود که صدای رسای محمّد به گوش رسید که: «مقاومت کنید، ملائکه الله می‌رسند.» و ادامه داد: «إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَهُ.» تلاوت او به همه‌ی ما دلگرمی و اطمینان خاصّی بخشید.


منبع: کتاب رسم خوبان ۶٫ معرفت. صفحه‌ی ۴۹ـ ۵۰/ سروهای سرخ، ص ۱۱۷٫