اصحاب پیامبر اسلام(ص) از همان روزهاى نخستین نزول قرآن در فهم و تحقیق این کتاب بزرگ علاقه و جدیّت عجیبى از خود نشان دادند و مطالب علمى ارزنده اى را از پیامبر و از سرچشمه فیّاض قرآن آموختند، که براى محققان و دانشمندان، تحقیقات مهمّى را فراهم ساختند که بعداً «علوم قرآنی» نام گرفت.[۱]
«
علوم قرآنى» اصطلاحى است درباره مسایلى که مرتبط با شناخت قرآن و شئون مختلف آن می باشد‏.[۲] به دیگر سخن؛ مقصود از «علوم قرآنى»، دانش هایى است که دانستن آنها براى فهم قرآن مجید و بیان معنا و تفسیر آن لازم است.[۳]
از مهم ترین مباحث این علوم عبارت است از: علم تفسیر، علم اعراب و قرائت، تأویل و تنزیل، شأن نزول آیات، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، آیات مکّى و مدنى، وحى و اعجاز قرآن.[۴]
فرق این رشته با «معارف قرآنى» آن است که «علوم قرآنى» بحثى بیرونى است و به درون و محتواى قرآن از جنبه تفسیرى کارى ندارد؛ امّا «معارف قرآنى» کاملاً با مطالب درونى قرآن و محتواى آن سروکار داشته، و یک نوع تفسیر موضوعى به شمار می رود.[۵]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. رادمنش، سید محمد، آشنایى با علوم قرآنى، ص ۲۱۲، علوم نوین، جامى، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۴ش.

[۲]. معرفت، محمد هادى، علوم قرآنى، ص ۷، مؤسسه فرهنگى التمهید، قم، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ش.

[۳]. حلبى، على اصغر، آشنایى با علوم قرآنى، ص ۷، اساطیر، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۴ش.

[۴]. رادمنش، سید محمد، آشنایى با علوم قرآنى، ص ۲۱۲.

[۵]. علوم قرآنى، ص ۷.