با این که روایات حضرت زهرا ـ علیهاالسّلام ـ کمتر از بقیّه ى معصومین ـ علیهم السّلام ـ است، ولى فاطمه ى زهرا ـ علیهاالسّلام ـ صاحب مُصحَف است.(ر.ک: اصول کافى، ج ۱، ص ۲۳۸؛ بصائر الدرجات، ص ۱۵۰ ) و همان روایات کم که از ایشان رسیده بسیار پر اهمّیّت است.

از جمله در روایت است که زنى به خدمت آن حضرت آمد و مسأله پرسید و از مزاحمتى که به ایشان داده بود عذر خواست. حضرت فرمود:

« اجر و پاداش معلّم مانند کسى است که با زحمت به قلّه ى کوهى بالا رود و در آن  جا یک گونى طلا به دست آورد. »اصل روایت به این صورت است که زنى به درخواست مادر ناتوانش، براى پرسیدن چند سؤال به خدمت صدّیقه ى طاهره فاطمه ى زهرا ـ علیهاالسّلام ـ مشرّف شد و از ایشان ده سؤال پى در پى نمود و حضرت زهرا ـ علیهاالسّلام ـ همه  ى آن  ها را پاسخ داد. سپس آن زن از این که مزاحم آن حضرت شده است پوزش خواست، ولى حضرت زهرا ـ علیهاالسّلام ـ در پاسخ فرمودند: « هاتی وَسَلى عَمّا بَدالَکِ. أَرَأَیْتِ مَنِ اکْتُرِىَ یَوْما یَصْعَدُ إِلى سَطْحٍ بَحَمْلٍ ثَقیلٍ، وَکِراهُ مِأئَهُ أَلْفِ دِینارٍ، یَثْقُلُ عَلَیْهِ! »؛ (سؤالاتت را مطرح و از هر چه مى خواهى بپرس. آیا اگر کسى اجیر شده باشد که بار سنگینى را به بالاى بام ببرد و صد هزار دینار طلا بگیرد، بردن آن کار بر او سنگین خواهد بود!) آن زن پاسخ داد: خیر. سپس فاطمه  ى زهرا ـ علیهاالسّلام ـ فرمود: « أُکْتُریتُ أَنَا لِکُلِّ مَسْأَلَهٍ بِأَکْثَرَ مِنْ مِلْ  ءِ ما بَیْنَ الثَّرى إِلى الْعَرْشِ لُؤْلُؤا، فَأَحْرى أَنْ لایَثْقُلَ عَلَىَّ. »؛ (خداوند در برابر پاسخ هر پرسش، بیشتر از پُرىِ ما بین خاک تا عرش، مروارید به من عطا خواهد کرد. بنابراین، بسیار سزاوار است که پاسخ دادن بر من سنگین و سخت نباشد.) سپس در ادامه  ى حدیث به تفضیل، پاداش علماى شیعه را که بندگان خدا را هدایت مى  کنند، بیان فرمود. ر.ک: مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۱۷؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۳؛ تفسیر امام حسن عسکرىـ علیه  السّلام ـص ۳۴۰؛ منیه المرید، ص ۱۱۴٫

کارهایى که ایشان نموده و یا دستور داده انجام شود نیز عجیب است، از جمله وصیّت آن حضرت به این که على ـ علیه  السّلام ـ او را از روى پیراهن غسل بدهد، و شبانه دفن کند، و افراد مشخّص در تشییع جنازه  ى او حاضر نشوند(ر.ک: وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۱۵۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۱۳۴، ۱۸۴، ۱۸۵، ۱۸۷، ۳۰۴، ۳۱۶، ۳۳۹ و ۴۷۷٫)، و نیز دستور ساختن تابوت تا به هیچ وجه بدنش معلوم نشود(ر.ک: وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۲۲۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۵۸، ۳۵۹، ۳۶۰ و ۳۶۱؛ بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۸۹؛ ج ۷۸، ص ۲۵۰، ۲۵۵ و ۲۵۶٫)، و نیز درست کردن تسبیح سى و چهار، یا صد دانه  اى، تا در حال اشتغال به کارهاى خانه، به راحتى ذکر بگوید.(ر. ک: من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۲۰؛ وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۴۴۶؛ مفتاح الفلاح، ص ۲۷۶؛ مکارم الاخلاق، ص ۲۸۰٫  ) هم چنین مثل شیر، جواب ابى  بکر را داد که: « أَتَرِثُ أَباکَ وَ لا أَرِثُ أَبى؟ أَیْنَ أَنْتَ مِنْ قَوْلِهِ تَعالى: «وَ وَرِثَ سُلَیْمَـنُ دَاوُودَ» سوره  ى نمل، آیه ى ۱۶٫  » الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۸۳٫ نیز ر.ک: شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۱۶، ص ۲۵۱ و ۲۵۷٫

آیا تو از پدرت ارث مى  برى و من نمى  برم؟ پس معناى این آیه  ى شریفه که « سلیمان از داوود ـ علیهم  السّلام ـ ارث برد »، چه مى  شود؟

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد