این جانب دست رسی به کتاب های تفسیری مانند «المیزان» و «من وحی القرآن» (از آثار گران قدر سید محمد حسین فضل الله) ندارم. لذا خواهشمندم راجع به تفسیر و اسباب نزول (شأن نزول) آیات ۲۳ الی ۲۶ سوره ی نور را توضیح و تبیین بفرمایید. من تفاسیری که به زبان اندونزی نوشته شده (یا ترجمه شده) خوانده ام و عمدتاً از نویسند گان اهل سنت هستند. توضیح و تفسیر آیات مزبور در فهمیدن آیات خیلی به این جانب کمک زیادی خواهد کرد.

پاسخ اجمالی

آیات ابتدایی سوره ی نور درباره ی قضیه ای است که به داستان «إفک» معروف شده است. در مورد این داستان دیدگاه های مختلفی بین شیعه و اهل سنت وجود دارد؛ اهل سنت این داستان را در مورد عائشه همسر پیامبر اسلام(ص) و دختر ابوبکر می دانند،[۱] اما تعدادی از محقّقان و مفسّران شیعه مصداق آن را ماریه قبطیه می دانند.[۲]

در آیات متعدد این سوره، به جنبه های مختلف این داستان و احکام مرتبط با آن پرداخته شده است و در مورد افرادی مختلفی که با این ماجرا مربوط بوده اند، گفتار هایی وجود دارد.[۳] آیات ۲۳ تا ۲۶ این سوره نیز به اعتقاد برخی از مفسران، پیرامون این داستان نازل شده  است.[۴] البته این آیات نیز به مانند بسیاری از آیات قرآن که شأن نزولشان خاص ولی حکمی عام دارند، هستند و می توان به عنوان مفهومی عام و حکمی کلی از آنها یاد کرد.[۵]

در تفسیر این آیات نکته اصولی و اساسی که متفاوت بین شیعه و سنی باشد وجود ندارد، بلکه باید برای یافتن تفاوت اصلی میان تفسیر این دو گروه بر این آیات، به اختلاف این دو در داستان افک رجوع شود که خود اختلاف مهمی است. البته اگر داستان إفک و نزول آیات مثبتی همچون آیات مورد بحث را برای عائشه بدانیم، نمی توان حجیت و عصمتی برای عائشه اثبات کرد، بلکه معتقدیم عایشه اگرچه در این ماجرا بی گناه بوده، اما اعمال بعدی او به خصوص بعد از رحلت پیامبر اسلام، سبب انتقادات به حق بسیاری بر او شده است و این آیات مانعی از آن انتقادات نمی شود.[۶]

در عین حال، نکته های تفسیری که مفسّران در ذیل این آیات بیان داشته اند را متذکّر می شویم:

در آیه «إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُواْ فىِ الدُّنْیَا وَ الاَخِرَهِ وَ لهَمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»،[۷] سه صفت برای زنانی که مورد تهمت قرار گرفته اند ذکر می کند، این صفات به منظور دلالت بر بزرگی گناه بوده است؛ زیرا صفت شوهر داشتن و عفت و غفلت و ایمان هر یک سبب تامى هستند براى این که نسبت زنا را ظلم، و نسبت دهنده را ظالم و متهم بی گناه را مظلوم جلوه دهند، تا چه رسد به این که همه آن صفات با هم جمع باشند.[۸]

یکی از معانی تعبیر «غافلات» این است که آن زنان نهایت پاکى از هرگونه انحراف و بی عفتى را داشتند؛ یعنى آنها نسبت به آلودگی هاى جنسى آن قدر بی اعتنا هستند که انگار از آن خبر ندارند؛ زیرا موضع انسان در برابر گناه گاه به صورتى در می آید که تصوّر گناه از فکر و مغز او بیرون می رود، گویى اصلاً چنین عملى در خارج وجود ندارد و این مرحله عالى تقوا است.[۹]

در آیه ۲۶ همین سوره[۱۰] نیز کلمات «خبیثات» و «خبیثون» وجود دارد. برای این دو نیز معانی متفاوتی در تفاسیر ذکر شده که یکی از آنها عبارت است از این که این کلمات اشاره به زنان و مردانی که دارد که آلوده به گناه جنسی هستند؛ به عکس معنای کلمات «طیّبات» و «طیبون» که به زنان و مردان پاکدامن اشاره مى‏کند و بر این معنا، شواهدی نیز وجود دارد.[۱۱]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. فخرالدین رازى، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۲۳، ص ۳۴۰، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، ج ‏۶، ص ۲۵، دار الکتب العلمیه، انتشارات محمد على بیضون، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق؛ سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، ج ‏۵، ص ۲۸ – ۲۹، کتابخانه آیه الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ق.

[۲]. شریف لاهیجى، محمد بن على، تفسیر شریف لاهیجى، ج‏ ۳، ص ۲۶۴، نشر داد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش؛ طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، ج‏ ۵، ص ۲۵۴، مرتضوى، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۵ ش؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۴۹۷، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.

[۳]. تعدادی از این آیات عبارتند از:

در مورد کسی که به او تهمت زده شده، آیه ۱۱

در مورد مؤمنانی که این داستان را شنیده اند، آیه ۱۲

در مورد لزوم إقامه چهار شاهد در اثبات ادعای زنا، آیه ۱۳ و … .

[۴]. طباطبایى، محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۱۵، ص ۹۴- ۹۵، انتشارات جامعه‏ى مدرسین، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق ؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۴۱۸، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.

[۵]. همان.

[۶]پیرامون مضمون آیات و عایشه ر.ک: ۴۵۲۳٫

[۷]. «بى‏تردید کسانى که زنان عفیفه پاکدامن باایمان را [که از شدت ایمان از بى‏عفتى و گناه بى‏خبرند] متهم به زنا کنند، در دنیا و آخرت لعنت مى‏شوند، و براى آنان عذابى برزگ است».

[۸] المیزان، ج ۱۵، ص ۹۴٫

[۹]. تفسیر نمونه ج ۱۴، ص ۴۱۷ .

[۱۰]. «الخْبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ  وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ  أُوْلَئکَ مُبرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ  لَهُم مَّغْفِرَهٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ»؛ زنان پلید براى مردان پلید و مردان پلید براى زنان پلیدند، و زنان پاک براى مردان پاک و مردان پاک براى زنان پاک‏اند، این پاکان از سخنان ناروایى که [تهمت‏زنندگان‏] درباره آنان مى‏گویند، مبرّا و پاک هستند، براى آنان آمرزش و رزق نیکویى است».

[۱۱]. تفسیر نمونه ج ۱۴، ص ۴۲۲٫