انسان به طور فطرى، زیبایى را دوست دارد و از مشاهده زیبایى لذت مىبرد. تغییر لباس، لوازم زینتى و آرایش افراد نیز در همین راستا قرار دارد. به همین دلیل است که خودآرایى و زینت دادن از سنتهاى ثابت و دایمى است و به موازات ترقى و تنزل فرهنگ و مدنیت، ترقى و تنزل مىنماید، به طورى که از کهنترین روزگاران نیز در هر ملت و اجتماعى، «مد» به نوعى مرسوم بوده است.

بنابراین مدگرایى نه بهطور مطلق قابل رد است و نه پذیرش کامل و بىچون و چرایى آن عاقلانه به شمار مىآید؛ بلکه میانهروى در مدگرایى و  مراقبت بر هماهنگى آن با فرهنگ و مذهب و ملیت خویش، مناسبتترین راه مواجهه با مد و مدگرایى است.

گستره مد به اندازه گستره زندگى انسان است و تمامى شئون آن را در بر مىگیرد. با وجود آنکه مد و مدگرایى همه قلمرو زندگى اجتماعى را در بر مىگیرد، پوشاک و سبک و شیوه آرایش، شاخصترین قلمرو مدگرایى محسوب مىشوند.

 

از آنجا که مدگرایى به همراه خود شیوههاى رفتارى، هنجارى، ارزشهاى خاصى را بین جوانان و بلکه همه جامعه به دنبال دارد، از این رو لازم است جوانان با توجه به آسیبهاى پیش رو، با هوشیارى نسبت به این موضوع برخورد نموده، براساس ضوابط شناخته شده، مد مورد نظر خود را انتخاب نمایند. در اینجا به پارهاى از این ضوابط اشاره مىنماییم:

۱ – عدم خودباختگى

در هر جامعهاى، نوع لباس افراد، علاوه بر آنکه تابع شرایط اقتصادى، اجتماعى و اقلیمى آن جامعه است، تابع جهانبینى، ارزشها و باورهاى حاکم بر فرهنگ آن جامعه نیز مىباشد. لذا همراهى و تقلید کورکورانه یک کشور با فرهنگ بیگانه، به معناى از دست دادن استقلال فکرى، فرهنگى، اقتصادى و سیاسى است به بیان امیرالمؤمنین (علیهالسلام): «این امّت تا هنگامى که لباس عجم (کفّار و بیگانگان) را نپوشند و غذاى آنان را نخورند، در خیر و سعادتاند. هرگاه چنین کنند خداوند آنان را سرافکنده خواهد کرد».[۱]

متأسفانه امروزه بسیارى از رفتارها و هنجارهایى که به عنوان مُد در جامعه ما مطرح است، برگرفته از الگوهاى بیگانه و غیرخودى است و تقلید کورکورانه از فرهنگ غربى را القا مىکند.

مقام معظم رهبرى نیز با توجه به همین امر نسبت به تقلید کورکورانه از مدهاى غربى هشدار داده و فرمودهاند: «… تقلید فرهنگى خطر خیلى بزرگى است؛ اما این حرف اشتباه نشود با اینکه بنده با مُد و تنوع و تحول در روشهاى زندگى مخالفم؛ نه خیر. مُدگرایى و نوگرایى اگر افراطى نباشد، اگر روى چشم و همچشمى رقابتهاى کودکانه نباشد، عیبى ندارد. لباس و رفتار و آرایش تغییر پیدا مىکند، مانعى هم ندارد؛ اما مواظب باشید قبلهنماى این مُدگرایى، به سمت اروپا نباشد؛ این بد است! اگر مدیستهاى اروپا و امریکا در مجلاتى که مُدها را مطرح مىکنند، فلانطور لباس را براى مردان یا زنانِ خودشان ترسیم کردند، آیا ما باید اینجا در همدان یا تهران یا در مشهد آن را تقلید کنیم!؟ این بد است».[۲]

 

۲ – عدم معارضه با دین

اگر مد، متناسب با هویت ملى و تاریخى و هماهنگ با حفظ اصول و معیارهاى ارزشى و اخلاقى جامعه باشد، مورد قبول شرع خواهد بود. اما  مدگرایى گاهى در تعارض مستقیم با دستورات دین و به تجمّلگرایى، اشرافىگرى، اسراف، تکبّر، فساد، خودنمایى افراطى، شهوترانى و فخرفروشى و گناه مبدل مىشود.

برخى از مدها در ظاهر هیچگونه تعارضى با دستورات دین ندارند؛ اما محتوا و پیامى که آن مد به همراه دارد کاملاً در تعارض با دستورات دین مىباشد؛ مانند برخى از نمادهاى گروههاى شیطانپرستى.

 

۳ – حفظ سلامتى

بسیارى از مدهاى امروزى مانند لباسهاى تنگ و چسبان، آرایش غلیظ، تاتو، پیرسینگ، کاهش وزن افراطى (جهت حفظ تناسب اندام براى مدلهاى مانکنى) و جراحىهاى زیبایى (مانند جراحى بینى)، مشکلات فراوان جسمانى را براى افراد مدگرا به دنبال آورده است. متأسفانه از امورى که بسیارى از جوانان و نوجوانانى مدگرا نسبت به آن کمتوجهى مىنمایند، از دست دادن سلامتى است.

 

۴ – حفظ استقلال شخصیت

مدگرایى بدون تفکر و منطق و احساسى و لجامگسیخته که از بین برنده هویت است، امرى خطا و خطرناک است. پیروى از الگوها و مدهاى غربى و پوشیدن لباسهایى با برندهاى خارجى و یا تقلید از مدل موى سر فلان فوتبالیست و یا هنرپیشه و خواننده نمىتواند به انسان شخصیت ببخشد و  اینگونه مدگرایىها، انسان را از رشد علمى و معنوى بازمىدارد و استقلال شخصیت او را خدشهدار مىسازد.

 

۵ – حفظ اصالت بومى

اگر مد تقلیدى از گزارههاى مربوط به مبانى فکرى یک جامعه دیگر باشد، جعلى است و نوعى حرکت تقلیدى شمرده مىشود. مثل تقلید از نوع پوشش جنبشهاى اعتراضى کشورهاى دیگر که در آنجا یک مسأله اصیل براى آن جامعه است؛ ولى وقتى وارد جامعه غریبهاى مثل جامعه ما مىشود، طبیعى است که جعلى جلوه نماید. از این منظر وقتى ما نگاه مىکنیم، مىبینیم که کارکردها و ارزیابىها و چارچوبها تفاوت دارد.[۳]

مدى که از سوى افراد مورد استفاده قرار مىگیرد، باید ریشه در باورهاى دینى، فرهنگى و ملى داشته باشد تا سبب تقویت فضایل و منشأ پیامدهاى مثبتى گردد.[۴] در غیر این صورت همچون حبابى بر سطح آب، مدت کوتاهى مىدرخشد؛ اما پس از آن مد و شخصیت کاذب مدگرا در جامعه گم و محو مىشود.[۵]

 

 

پی نوشت ها


[۱] – بحارالأنوار، ج۶۳، ص ۳۲۳٫

[۲] – بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاههاى استان همدان، ۱۷/۴/۱۳۸۳٫

[۳] – مدگرایى در واقع نوعى نوگرایى است، گفت و گویى با دکتر حسن عباسى، پرسمان، شماره ۱۰، تیر ۱۳۸۲٫

[۴] – مُدگرایى، جواد همتى، صباح، شماره ۱۷ و ۱۸، پاییز و زمستان ۱۳۸۴٫

[۵] – احسان لطیفى، سامانه تحقیقات فرهنگى راهبردى فاحص،  http://fahes.ir.