در سوره مبارکه تکویر منظور از واژه های “کورت” و “انکدرت” درباره ستارگان چیست؟

پاسخ اجمالی

کورت هم به معناى پیچیدن و جمع و جور کردن و به معنای “افکندن” یا “تاریک شدن” است. منظور در این جا پیچیده شدن نور خورشید، و تاریک شدن و جمع شدن حجم آن است. همچنین “انکدرت” از ماده “انکدار” به معناى سقوط کردن و پراکنده شدن است، و از ریشه “کدورت” به معناى “تیرگى و تاریکى” است. بنابراین، معنای آیه این است که در آستانه قیامت ستارگان هم فروغ و روشنایى خود را از دست مى‏دهند و هم پراکنده مى‏شوند و سقوط مى‏کنند و نظام جهان بالا درهم مى‏ریزد.

پاسخ تفصیلی

از کتاب های مختلف لغت و تفسیر استفاده مى‏شود که کورت  “از ماده” تکویر” در اصل به معناى پیچیدن و جمع و جور کردن چیزى است، و گاهی به معنای “افکندن” یا “تاریک شدن” چیزى گفته شده است. منظور در این جا پیچیده شدن نور خورشید، و تاریک شدن و جمع شدن و کوچک شدن حجم آن است.

مى‏دانیم خورشید در حال حاضر کره‏اى است فوق العاده داغ و سوزان به اندازه‏اى که تمام مواد آن به صورت گاز فشرده‏اى در آمده و در گرداگردش شعله‏هاى سوزانى زبانه مى‏کشد که صدها هزار کیلومتر ارتفاع آنها است! و اگر کره زمین در وسط یکى از این شعله‏هاى عظیم گرفتار شود در دم خاکستر و تبدیل به مشتى گاز مى‏شود! ولى در پایان این جهان و در آستانه قیامت این حرارت فرو مى‏نشیند، و آن شعله‏ها جمع مى‏شود، روشنایى آن به خاموشى مى‏گراید، و از حجم آن کاسته مى‏شود. این معناى” تکویر” است. این حقیقت در علم و دانش امروز نیز ثابت شده است که خورشید تدریجا رو به تاریکى و خاموشى مى‏رود.

در آیه بعد مى‏فرماید: “وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ”؛ و در آن هنگام که ستارگان بى‏فروغ گشته و افول کنند. “انکدرت” از ماده “انکدار” به معناى سقوط کردن و پراکنده شدن است، و از ریشه “کدورت” به معناى تیرگى و تاریکى است، و جمع میان هر دو معنا در آیه مورد بحث امکان پذیر است؛ چرا که در آستانه قیامت ستارگان هم فروغ و روشنایى خود را از دست مى‏دهند و هم پراکنده مى‏شوند و سقوط مى‏کنند و نظام جهان بالا درهم مى‏ریزد، همان گونه که در آیات دیگر آمده: “نگامى که ستارگان فرو ریزند و پراکنده شوند“.[۱] و همان گونه که در آیه آمده: و هنگامى که ستارگان محو و تاریک شوند“.[۲]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]  انفطار،۲، “وَ إِذَا الْکَواکِبُ انْتَثَرَتْ

[۲]  مرسلات، ۸، “فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ”؛ برگرفته از تفسیر نمونه، ج ‏۲۶، ص ۱۷۱ – ۱۷۲، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۲۳۷۴.