«قدر» در معنای لغوی به معنای اندازه و اندازه‌گیری می‌باشد و تقدیر نیز به معنای اندازه‌گیری و تعیین است.[۱] مانند استادی که برای ارائه درس در چهارده جلسه طراحی و اندازه‌گیری می‌کند، آن‌گاه طبق آن در نیم‌سال تدریس می‌کند و معنای اصطلاحی آن عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش[۲] و یا اندازه و محدوده وجودی هر چیز قدر نامیده می‌شود.[۳]

حوادث جهان نیز از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آنها تعیین گردیده مقدر به تقدیر الهی می‌باشند. به عبارت دیگر، تمام خصوصیاتی که یک شیء از علل خود برای موجود شدن در خارج دریافت می‌نماید تقدیر الهی گویند مثلاً یک گل برای موجود شدن نیازمند به آب، خاک، خورشید و… دارد که هر یک از این علل یک تأثیر در تحقق خارجی گل دارد که از آن به طی مراحل، اندازه‌ها و یا «تقدیر» و «قدر»‌ها یاد می‌شود؛ زمانی که تمام این علل کامل گردد گل به وجود می‌آید که به آن فرجام، پایان، حکم و یا «قضا» گفته می‌شود.

«قضا» در لغت به معنای آن امر محکم و متقن که در آن هیچ تغییری رخ نمی‌دهد.[۴] به عنوان مثال برای اشیای مادّی چنانچه تمام علت‌ها از جمله: علت فاعلی، علت مادّی، علت صوری، علت غایی شیء موجود شدند آن‌گاه علت تامّه حاصل می‌گردد و آن حادثه یا پدیده به‌طور حتمی‌واقعیت پیدا می‌کند و تحقق می‌یابد.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:علیرضا حیدرزاده/پرسش وپاسخ دانشجویی


[۱] – قرشی،‌سیدعلی اکبر، قاموس قرآن، ج ۵، ص ۲۴۷٫

[۲] – طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج ۱۲، ص ۱۵۰٫

[۳] – همان، جلد ۱۹، ص ۱۰۱٫

[۴] – ابن‌فارس، ابوالحسین، المقاییس اللغه، ج ۵، ص ۹۹٫