روایتی که در پرسش مطرح شد، چنین است: «… حَتَّى یُنَادِیَ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ فَإِذَا نَادَى فَالنَّفِیرَ النَّفِیرَ فَوَ اللَّهِ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یُبَایِعُ النَّاسَ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ وَ سُلْطَانٍ‏ جَدِیدٍ مِنَ السَّمَاءِ أَمَا إِنَّهُ لَا یُرَدُّ لَهُ‏…»؛[۱] تا این‌که ندا کننده‌‏اى از آسمان آواز برآورد و چون ندا برآمد پس کوچ کنید! کوچ کنید، به خدا سوگند گویى به او مى‌‏نگرم که در میان رکن و مقام از مردم به امرى نوین و فرمانى جدید و نظامى تازه از آسمان (نظامى الهى) بیعت گیرد، بدانید که هیچ پرچمى (که او گسیل داشته) بدو بازگردانده نشود تا پایان عمر او.
سلطان جدید در روایت؛ یعنی شیوه حکومتی جدید و نه ارائه‌ای نوین از نظام سلطنتی مرسوم!

سلطان جدید قدرت قاهره او است که از زمان پیامبر(ص) تا آن‌روز چنان حکومتی در آل محمد(ع) دیده نشده است! مهدى(ع) با اجراى دستورات اسلامى، و تعلیم قرآن جمع ‏آورى ‏شده توسط امام على(ع)‏ به مردم، در نظر مردم آن روز که از اسلام و قرآن و احکام الهى چیزى نمى‌‌‏بینند، چنان می‌‌‌نماید که کتاب جدید، قضاء جدید، و امر جدیدى آورده، در صورتى که او اسلام را از سر گرفته، و تا خود او هست دین وى اسلام و کتاب او قرآن و بروش پیامبر حکومت می‌کند.[۲]

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، ‏الغیبه، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، النص، ص ۲۶۲، نشر صدوق، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۷ ق.‏

[۲]. مجلسى، محمد باقر، مهدى موعود(ترجمه جلد ۵۱ بحار الأنوار)، مقدمه، ص ۱۷۰، اسلامیه، تهران، چاپ بیست و هشتم، ۱۳۷۸ ش.