وی در ابتدای کتاب در مقدمه ای حدودا ۴۰ صفحه‌ای به توضیح تاریخنگاری شیعه در آغاز عصر تدوین پرداخته و در ادامه معرفی خوبی از کتاب های سیره نگاری از گذشته تا امروز انجام داده است. مطالعه این مقدمه برای پژوهشگران سیره و تاریخ مفید خواهد بود. پس از آن برای هر کدام از ائمه مدخلی را در نظر گرفته و سعی کرده است که در چینشی منطقی مباحث را پی گیری کند. بخش مربوط به امام جواد علیه السلام ۲۸ صفحه از حدود ۶۰۰ صفحه از این کتاب را به خود اختصاص داده است.
سیر منطقی ای که برای مباحث امام نهم علیه السلام در نظر گرفته شده به این صورت است: بخش اول بحث امامت امام جواد علیه السلام است که به مهم‌ترین جنجال در کلام شیعه در آن دوره تبدیل شده بود. از دیدگاه او شیعیان امامى از یک سو امامت را از جنبه الهى آن مى‏نگریستند و به همین دلیل کمى سنّ امام هرگز نمى‏توانست در عقیده آنها خللى وارد آورد، اما از سوى دیگر آنچه اهمیت داشت بروز این وجهه الهى بود که مى‏بایست در علم و دانش امامان علیهم السّلام باشد. از این رو آنان درباره تمامى امامان این اصل را رعایت کرده و آنان را در مقابل انواع پرسشها قرار مى‏دادند و تنها موقعى که احساس مى‏کردند آنان بخوبى از عهده پاسخ گویى به این سؤالات بر مى ‏آیند (با وجود نص به امامتشان) از طرف شیعیان به عنوان امام معصوم شناخته مى‏شدند. (جعفریان،‌ص۴۷۴)
بخش دوم به حیات تاریخ امام جواد علیه السلام پرداخته است. او در این بخش به تحلیل بخش های مختلف زندگانی امام علیه السلام پرداخته است. از دیدگاه او آگاهیهاى تاریخى درباره زندگى امام جواد علیه السّلام چندان گسترده نیست. زیرا افزون بر آن که محدودیّتهاى سیاسى همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیهم السّلام‏ مى‏گردید، تقیه و شیوه‏هاى پنهانى مبارزه که براى «حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت» بود، عامل مؤثرى در عدم نقل اخبار در منابع تاریخى است. افزون بر آن، زندگى امام جواد علیه السّلام چندان طولانى نبوده است که اخبار فراوانى هم از آن در دسترس ما قرار گیرد. (همو،‌ص ۴۷۶-۴۷۷)
بحث مناظرات بخش بعدی مدخل مربوط به امام جواد علیه السلام است. او معتقد است که امام جواد علیه السّلام از دو جهت به مناظرات علمى کشانده مى‏شد: نخست از طرف شیعیان خود که با توجه به سن کم آن حضرت مى‏خواستند علم الهى امام را دریابند. دوم از طرف حکومت، به ویژه مأمون و معتصم (دو خلیفه معاصر آن حضرت) که  چون شیعیان، مدعى علم الهى براى امامان خود بودند، خلفا مى‏کوشیدند با تشکیل مجالس مناظره، آنان را رو در روى برخى از دانشمندان بنام زمان قرار دهند تا شاید در پاسخ برخى از پرسشها درمانده شوند و شیعیان از این رهگذر از پیروى آنها خوددارى کنند. (همو، ۴۸۲)
میراث علمی امام جواد بخش کلی بعدی را به خود اختصاص داده است. میراث مکتوبی که از  امام جواد علیه السلام به دست ما رسیده بسیار محدود است. جعفریان معتقد است دلیل این امر این است که اولا به طور طبیعی بعد از مرگ امام قبلی،‌ تامدتی ارتباط شیعیان با امام جدید دشوار می‌شد و کمی سن آن حضرت تا مدتی (به نقل اثبات الوصیه تا حدود ۵سال) به این مشکلات دامن می زد و ثانیا سخت‌گیری‌هایی که حکام اعمال می‌کردند و هم چنین کوتاهی عمر آن حضرت از عوامل اصلی این مسئله است.
او در بخش بعدی تلاش کرده که به روابط امام جواد علیه السلام با فرقه‌های در حال حیات آن دوره اشاره‌ای تحلیلی داشته باشد. اما به دلیل کمبود منابع نتوانسته است به نگاه جامعی دست پیدا کند. هم چنان که در بخش بعدی تنها اشاره ای گذرا به برجسته ترین اصحاب امام (ع) کرده است.
در بخش نهایی مباحث نیز به ارتباط امام (ع) با شیعیان در سراسر مناطق اسلامی پرداخته شده است. او معتقد است که بررسیهاى دقیق درباره روابط موجود میان امامان شیعه علیهم السّلام و شیعیان آنها نشان مى‏دهد که این روابط از زمان امام رضا علیه السّلام به بعد رو به گسترش بوده است. این مى‏تواند به معناى افزایش شیعیان در مناطق مختلف هم‌چون قم،‌ خراسان و‌ ماوراء‌النهر باشد. این گستردگى ارتباط بیش از هر چیز ناشى از سفر امام رضا علیه السّلام به خراسان و همچنین مدیون شبکه وکلاى آن بزرگواران در مناطق مختلف ایران مى‏باشد.(همو،‌ ۴۹۴)
این کتاب با عنوان حیات فکری و سیاسی ائمه علیهم السلام و با قطع وزیری در ۶۳۰ صفحه توسط انتشارات انصاریان قم برای ششمین بار در سال ۱۳۸۱ چاپ شده است. نسخه ای از این کتاب در نرم افزار معصومان (نور)‌ وجود دارد. هم چنین ترجمه این کتاب با عنوان الحیاه الفکریه و السیاسیه لائمه اهل البیت علیهم السلام در دوجلد جمعا  در ۵۵۰ صفحه توسط انتشارات دارالحق در بیروت به زیور طبع آراسته شده است.

منبع: سخن تاریخ