وهابیون به دلیل دشمنی که با اهل بیت دارند نسبت به کسی چون مختار ثقفی که تاریخ مدح و ثنای اهل بیت را درباره آن گزارش داده است تهمت و نسبت ناروا می دهند و به صرف این که او شیعه است او را زیر سؤال می برند. کارشناسان وهابی حتی مدعی هستند که مختار ادعای مهدویت داشته در حالی که حتی یک سند نیست که این ادعا را ثابت کند
آری از آنجا که مختار ضربات زیادی بر پیکر امویان و عبدالله بن زبیر زده و همچنین در برابر اشراف کوفه از موالی – ایرانیان مسلمان شده که نزد اشراف عرب نسبت به اعراب از جایگاه پایین تری برخوردار بودند- در سپاه خود استفاده کرد لذا مورخین سنی مذهب و طرفداران گروه های ذکر شده نسبت ها و تهمت های ناروائی به مختار زده و رواج می دادند که باعث کم فروغ شدن اقدام مختار می شد. البته این نسبت ها اغلب بعد از مرگ مختار به او داده شده، اتهاماتی چون ادعای نبوت، ادعای مهدویت برای محمد ابن حنفیه و یا تاسیس فرقه کیسانیه و شایع‌تر از همه دادن لقب «کذاب» به مختار است که در تمام متون اهل تسنن و دشمنان اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و کینه توزان آمده است. (جعفریان، رسول، تاریخ خلفاء، تهران، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص ۵۳۱)

 


با این حال در منابع تاریخی شیعه در اکثر منابعی که به واقعه عاشورا و تاریخ زندگانی امام حسین ـ علیه السلام ـ پرداخته به اقدام مختار هم اشاره شده است. نیز به جملاتی که در تحسین عمل مختار از ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ وارد شده اشاره شده است، که این خود شایسته ترین یادی است که امام معصوم ـ علیه السلام ـ از یک شیعه خالص می کند. از لابلای روایات بسیاری بر می آید که امامان و پیشوایان مذهبی همواره نسبت به مختار اظهار علاقه فراوان می کردند و از اقدام او در انتقام گرفتن از قاتلین امام حسین ـ علیه السلام ـ و اصحابش ـ علیهم السلام ـ مسرور بوده اند. امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند: «مختار را بد نگوئید که او دشمن ما را کشت و انتقام خون ما را گرفت.» (عالمی، محمدعلی، حسین نفس مطمئنه، تهران، انتشارات هاد، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص ۳۹٫ )در جای دیگر به پسر مختار می فرماید: «خدا پدرت را بیامرزد، حق ما را از هر که بر او حق داشتیم گرفت.»(مجلسی. بحارالانوار، بیروت، موسسه وفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳، ج ۴۵، ص ۳۵۱ )و همچنین زمانی که سر عبیدالله بن زیاد را به مدینه نزد امام سجاد ـ علیه السلام ـ آوردند امام فرمودند: «که هیچ کس از بنی هاشم نبود مگر اینکه به مختار درود فرستاد و در حق وی دعا کرد و نسبت به وی سخن نیک گفت.» (محمد بن سعد. طبقات الکبری، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵، ج۵، ص ۲۸۵ )و یا اینکه ابن عباس در جواب ابن زبیر که مختار را کذاب می خواند گفت: «او کسی است که قاتلان ما را کشته، انتقام خون ما را گرفته، دل های ما را تسکین داده و پاداش چنین کسی از سوی ما این نیست که او را دشنام دهیم.» (بلاذری، انساب الاشراف، بیروت، ۱۳۹۷، ج۲، ص ۲۸۷)

 


توجه به یک نکته دیگر هم لازم است و آن اینکه هر چند روایات مشکوکی در رد مختار از ناحیه ائمه رسیده است اما بسیاری از آن روایات یا جعلی است یا سندش مخدوش می باشد لذا از درجه اعتبار ساقط است.( برای آگاهی بیشتر می توانید به کتاب معجم رجال حدیث مرحوم آیه الله العظمی خویی جلد ۱۸ صفحه ۱۰۱ مراجعه کنید. ایشان در این کتاب تمامی روایات مربوط به مختار را نقل و سپس تمامی روایاتی که در رد مختار است را نقد کرده و آنها را باطل می داند و در آخر مختار را کاملا تایید می نماید)

 

 

منبع:پرسمان