در این باره به سه مبنا و چند روش تربیتی زیارت اشاره می شود:

۱ – مبنای تأثیر ظاهر بر باطن

یکی از مبانی تربیتی در اسلام تأثیر ظاهر بر باطن است. مراد از ظاهر همه امور مشهودی است که از انسان سر می زند و مظهر آن بدن است و مراد از باطن شئونی است که قابل مشاهده نیست همچون فکر و نیت. با توجه به این که ظاهر و باطن آدمی لایه های رویین و زیرین دارند و این لایه ها، دست‌اندر‌کار نقش‌زنی بر یکدیگرند.

طبق این اصل، هرگاه بخواهیم تغییر و تحولی در باطن کسی پدید آید باید در ظاهر او تغییر پدید آید به عبارت دیگر، اگر نگاه کردن، سخن گفتن، سکوت کردن، گوش کردن، راه رفتن، نشستن و… به‌گونه ای مطلوب تنظیم شوند احساسات، افکار و تصمیم گیری مطلوبی در درون او خواهند انگیخت. براساس این اصل، روش های تربیتی باید فنونی را در اختیار بگذارد که بتوان توسط تغییر و تدبیر ظاهر فرد، حالات باطنی مطلوب را در وی به وجود آورد و حالات نامطلوب را از بین برد.

 

در نظام تربیتی اسلام روش های قولی و فعلی توصیه شده است. به عنوان نمونه امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«لاتخاصموا الناس لدینکم فإن المخاصمه ممرضه للقلب؛ «برای دفاع از دین تان، با مردم نزاع و مشاجره لفظی نکنید زیرا این کار، دل را بیمار می سازد»[۱]

در روش فعلی، مقصود آن است که صورت یک فعل مطلوب به نحو تظاهر بر اعضاء و جوارح آشکار گردد؛ مانند: دستور به پرهیز از تبختر در راه رفتن؛ «وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَح»[۲]

در نظام تربیتی اسلام شیوه ها و دستورات فراوان دیده می شود که تغییر و اصلاح قولی و فعلی در حیطه آن قرار می گیرد.[۳]

 

 

یکی دیگر از آن دستورات، مسئله زیارت اولیای الهی است که مفاهیم بلند زیارت، گویای آموزه های مترقی سیاسی، فرهنگی، عبادی است و شخص زائر با طی کردن مسافت و سختی رسیدن به زیارتگاه و ابراز علاقه و محبت و اعلام نفرت از مخالفان و دشمنان، اندیشه ای متعالی را در باطن استوار می سازد. که به چند نمونه از مهمترین ویژگی‌های زیارت امامان(علیهم السلام) اشاره می شود:

۱-۱ – معارف بلند زیارت

از آنجا که شیعه در طول تاریخ منادی عدالت و آزادگی بوده و نیز حکومت های ستمگر مانع از بیان حقیقت دین توسط امامان معصوم(علیهم السلام) بوده اند و با توجه به این‌که ظاهرپرستان و خرافه سازان در دست یابی به قدرت به پوسته دین بسنده می کنند، امامان شیعه جهت عمق بخشی و ژرف نگری بیشتر پیروان شان، در قالب زیارت، هم آداب سخن گفتن با حضرت حق را آموزش داده اند و هم چگونه خواندن و راز گفتن را و هم چگونگی ارتباط همیشگی با امامان معصوم(علیهم السلام) را بیان کرده اند به طوری که این زیارت‌نامه ها خود ارائه تصویر درستی از اعتقادات شیعه نسبت به جایگاه امامان معصوم(علیهم السلام) و امام شناسی بوده و معارف بلندی را در لابه‌لای آن آموزش داده اند. دو آموزه بزرگ تولی و تبری که از شیعه یک مذهب پایدار و آرمانی، مبارز و جاودانه ساخته است در این زیارت‌نامه ها به‌گونه ای بارز چشم‌نوازی می کند و چگونه زیستن را می آموزد.

 

۱-۲ – تأثیر و سازندگی زیارت

یکی دیگر از نکات ارزشمند زیارت که باعث پاداش بسیار آن می شود سازندگی روحی و معنوی آن است. زائر، خویش را چون در محضر انسانی وارسته، ملکوتی و زنده می یابد و احساس سنخیت روحی و معنوی می کند شایسته چنان مرتبه ای می شود:

«یا علی! من زارنی فی حیاتی أو بعد موتی أو زارک فی حیاتک أو بعد موتک أو زار إبنیک فی حیاتهما أو بعد موتهما ضمنت له یوم القیامه أن أخلصه من أهوالها و شدائدها حتی اصیّره معی فی درجتی»؛[۴] «ای علی؛ هر کس مرا در زمان زنده بودن و یا بعد از رحلتم زیارت کند و یا تو را در زمان حیات و یا پس از مرگ زیارت کند و یا دو فرزندت را زیارت کند برای او در روز قیامت ضمانت می کنم که از هراس و سختی روز قیامت او را نجات دهم تا این‌که او را در مرتبه و درجه خودم قرار دهم».

این روایت و امثال آن نشان می دهد که حیات و مرگ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم(علیهم السلام) یکسان است؛ زیرا زیارت دوران حیات و مرگ، اجر و آثار یکسان دارد؛ از این جهت لازم است که زائر به گونه ای در حرم شریف آنان حضور پیدا کند که اگر زنده می بودند در کنارشان حضور پیدا می کرد و زیارت در دوران مرگ باید همان آثار و سازندگی زیارت دوران حیات را برای او داشته باشد. چنان‌که هم درجه شدن با پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بدون حساب و برنامه نیست بلکه سنخیت روحی، اخلاقی و معنوی لازم دارد و این سنخیت، باید در دنیا کسب شود. اصل زیارت، توجه به مقام زیارت شونده، تأمل در متن زیارت نامه و تلاش در تهذیب و تزکیه نفس زیارت‌کننده است که می تواند در ایجاد این سنخیت و تتمیم و تکمیل آن کمک کند.[۵]

«برای صاحبان خرد تردیدی نیست در اینکه زیارت قبور ائمه اطهار(علیهم السلام) یا دانشمندان و عالمان ربانی و پرهیزگاران – اگرچه شهید هم نشده باشند – زیارت‌کننده را به رهروی و پیمودن راهشان و ترک کردن هر آنچه که از روش و صراط آنان دورش می کند تشویق و ترغیب می کند و این حقیقتی آشکار است که هیچ خردمند اندیشمند نیکوکاری آن را انکار نمی کند»[۶]

 

تأثیرپذیری زیارت‌کننده از زیارت شونده اصلی علمی و منطقی و ثابت شده است که بسیاری از بزرگان اندیشه دینی و عرفانی بر آن استدلال کرده اند. امام فخررازی پس از بیان سه مقدمه در اثبات تأثیرپذیری زائر و رابطه میان دو روح زیارت کننده و زیارت شونده چنین نتیجه می گیرد:

«وقتی زائر نزد قبر کسی که دارای روح توانا و نفس کامل و تأثیرگذار است می رود و بر قبر او مدتی می ایستد، روح زائر با روح زیارت شونده ارتباط برقرار کرده، آن دو روح یکدیگر را ملاقات نموده مثل دو آینه متقابل می باشند که شعاع و نور از هر کدام به دیگری سرایت می کند و علوم و اخلاق و معارف هر کدام به دیگری سرایت می کند بدین جهت زیارت قبور هم برای زائر مفید است و هم برای زیارت شده»[۷]

زیارت یک ملاقات دو جانبه است و همان‌طور که گفته آمد هنگامی که انسانی به زیارت اباعبداللّه (علیه السلام) یا هر یک از اولیای الهی می شتابد این ارتباط روحی برقرار می شود. و چه لذتی بیشتر از آن که انسان احساس  کند در محضر بزرگی از اولیای معصوم الهی قرار دارد او نگاهش می کند و به سخنانش گوش می دهد و پاسخ می گوید. این لحظه بسیار ارزشمند و دوست داشتنی است که انسان را متحول می کند.

زیارت، تربیتی از نوع القاء است. وقتی در حوزه زیارت قرار می گیرید فقط ثواب نبرده اید بلکه در زیارت خود را تحت تابش نور ولایت امام(علیه السلام) قرار داده ایم.[۸]

 

 

۲ – مبنای تأثیر باطن بر ظاهر

یکی دیگر از مبانی تربیتی اسلام، تأثیر باطن بر ظاهر است، این ویژگی بیانگر آن است که هر بذری که در دل پاشیده شود؛ شاخ و برگ آن بر پوسته خواهد نشست، از این رو خداوند در تبیین چشم اشکبار مؤمن، دل معرفت یافته او را گواه می آورد:

«وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَی الرَّسُولِ تَری أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ»؛[۹] «و هنگامی که آنچه بر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده (آیات الهی) را می شنوند می بینی که چشمانشان اشکبار می شود بر اثر آن حقیقتی که شناخته‌اند».

یکی از روش های کاربردی اصل تحول باطن، روش «اعطای بینش و اصلاح نگرش» است. در این روش سعی بر آن است که تلقی آدمی از امور دگرگون شود، ایجاد دگرگونی در تلقی افراد از جمله لوازم قطعی تغییر رفتارها و اعمال آنهاست.[۱۰]

تأکید فراوان امامان معصوم(علیهم السلام) به زیارت عارفانه و ارائه نگاهی آگاهی بخش و معرفت شناسانه در همین راستا می تواند بوده باشد؛ زیرا زائری که از زیارت خویش تنها به رسیدن به حرم امام می اندیشد و بوسه زدن بر ضریح تمام همت او باشد از زیارت ثمر فراوانی نخواهد برد و این زیارت باید تغییری درنوع نگرش و رفتار وی پدید آورد که زیارت حقیقی محسوب شود همان گونه که در قرآن مجید درباره نماز واقعی آمده است:

«إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»[۱۱]

و یا روایتی که می فرماید «چه بسا روزه داری که تنها ثمرش از روزه داری گرسنگی و تشنگی است» تلاش بر این بوده است تا سطح اندیشه مؤمنان و دین‌باوران را از اعمال عبادی ظاهری گذر داده، باطنی فربه پرورش دهند که از درون سوخته و باطن فروزان تأثیر فراوانی بر ظاهر رفتار خواهد نهاد.

 

 

۳ – مبنای تأثیر شرایط بر انسان

زیارتگاه ها یکی از محورهای گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی بوده و هستند؛ به‌طوری که در کنار مرقد مطهر امام علی(علیه السلام) یا حضرت معصومه(سلام الله علیه) حوزه های علمی تشکیل شده و هزاران انسان برجسته به تربیت طلاب علوم دینی پرداخته اند.

بر این اساس، «اصلاح شرایط» در نظام تربیتی اسلام دارای جایگاه مهمی می باشد. این اصل بیانگر آن است که برای زدودن پاره ای از حالات و رفتارهای نامطلوب و نیز برای ایجاد حالات و رفتارهای مطلوب در انسان باید به اصلاح شرایط محیطی او برخاست.[۱۲]

زیارت گاه ها و زیارت اولیای الهی، در این مورد نقش اساسی دارند.

 

۳-۱ – روش تغییر موقعیت

با توجه به تأثیر شرایط بر انسان، می توان با ایجاد موقعیت های زمانی و مکانی مطلوب در زیارت اولیای الهی به تربیت صحیح بیشتر اندیشید. این که انسان در زیارت اولیای الهی بایستی سختی های فراوانی را به جان بخرد و آدابی را به‌کار گیرد و یا زمانی خاص در آن مکان حضور یابد «با توجه به این که برخی از زیارت ها زمان خاص و معین دارند» و از معنویت آن فضای خاص بهره مند گردد، تأثیر به سزایی در ساختار تربیتی انسان می گذارد.

 

۳-۲ – روش اسوه سازی

در زیارت می توان با اقتدا به اولیای الهی و الگو قرار دادن آنها در مسیر زندگی، تلاش کرد و بایستی زائر در کنار رنج ها و سختی های فراوانی را که بر خود در مسیر زیارت هموار می کند به معرفت امام(علیه السلام) نیز دست یابد تا این زیارت، مطلوب به‌شمار آید. در غیر این صورت، شمارش ستون ها، چراغ ها، شمعدان ها، درب‌ها و پنجره ها و… این کارها به سیاحت شباهت بیشتری دارد تا زیارت. ثواب های اخروی و آثار دنیوی که در روایات آمده، بر زیارت واقعی مترتب است یعنی جایی که ارتباط قلبی با زیارت شونده برقرار شود و منشأ تحول در زائر گردد.

این که در نهج البلاغه حضرت امام علی(علیه السلام) می فرمایند:

«أنظروا أهل بیت نبیکم، فالزموا سمتهم و اتبعوا أثرهم…»؛[۱۳] «نگاه خود را متوجه اهل بیت پیامبرتان کنید و خود را به جایگاه آنان پیوند زنید و از آنان پیروی کنید».

به عبارت دیگر، در این سخنان گهربار امام توصیه می فرمایند:

«در همه جریان های زندگی به اهل بیت(علیهم السلام) اقتدا کنید و این اقتدا کردن یعنی با آگاهی کامل آنان را پذیرفتن و در قیام و قعود زندگانی خویش آنان را معیار قرار دادن».

از نکات ارزنده زیارت ها، تأثیر سیاسی – اجتماعی آن است که موجب تقویت دین و رشد و هدایت در جامعه و نابودی و ضعف دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) می شود. این که مردمی از سراسر جهان به یک جانب توجه نمایند و با ارزش ها و اندیشه های وی مسیر زندگانی خویش را برگزینند و در گرایش و نگرش و منش، او را الگوی رفتار و گفتار و پندار خویش سازند شعاری کوبنده است و خود پیامی رسا به همه دوستان و دشمنان است.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – کافى، کتاب الایمان و الکفر، باب فى ترک دعاء الناس.

[۲] – لقمان (۳۱)، آیه ۱۸٫

[۳] – نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، دکتر خسرو باقرى، صص ۶۶-۷۰٫

[۴] – وسائل الشیعه، ابواب المزار، باب ۲، ح ۱۶، ج ۱۴، ص ۳۲۸٫

[۵] – ادب فناى مقربان، آیت اللّه  جوادى آملى، ج ۱، صص ۲۷-۲۶، اسراء، چاپ چهارم، ۱۳۸۵٫

[۶] – «ثم لا شک لأحد من ذوى البصائر أن زیاره قبور الاولیاء من الائمه(علیهم السلام) أو الربانیین من العلما و الاتقیاء و إن لم یکونوا من الشهداء ترغب الزائر إلى سلوک منهجهم و ترک ما یبعده عن صراطهم و طریقتهم و ذلک هو الحق المبین و لاینکره أحد من ذوى اللب من الصالحین»، کامل الزیارات، مقدمه استاد على اکبر غفارى، نشر صدوق.

[۷] – المطالب العالیه من العلم الالهى، امام فخر رازى، ج ۷، ص ۲۷۶، به نقل از فلسفه زیارت، ص۶۳٫

[۸] – مقامات اولیاء، سید مجتبى حسینى، ج ۱، ص ۱۱٫

 

[۹] – مائده (۵)، آیه ۸۳٫

[۱۰] – نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، دکتر خسرو باقرى،صص ۷۴-۷۵٫

[۱۱] – عنکبوت (۲۹)، آیه ۴۵٫

[۱۲] – نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، دکتر خسرو باقرى، ص ۹۷٫

[۱۳] – نهج البلاغه، خطبه ۹۵٫