یکی از بستگانش از دوران کودکی صدرالله، چنین حکایت می‌کرد که روزی او را در حال نوشتن دیدم. به دفترش که نگریستم، متوجه شدم که مشق شب گذشته‌ی خود را پاک کرده و در همان صفحه به نگارش مشق فردایش مشغول است. این ماجرا گویای چه چیزی جز زندگی درویشانه همراه با قناعت و عزت نفس است؟


رسم خوبان ۱۸ – چون مسافر زیستن، ص ۳۴٫/ کوچ غریبانه، ص ۲۰٫