چنین نگرشی ناشی از نگاه یک سویه و بدبینانه به سیاست است؛ در حالی که سیاست اقسام مختلفی دارد.

خواجه نصیر الدّین طوسی در این زمینه می‌نویسد: «امّا اقسام سیاست، اوّل سیاست «فاضله» باشد که آن را امامت خوانند و غرض از آن «تکمیل خلق» بود و لازمه‌اش نیل {به} سعادت. دوم سیاست «ناقصه» بود که آن را تغلّب خوانند و غرض آن «استبداد خلق» بود و لازمه‌اش نیل {به} شقاوت و مذمّت»[۱]

وی در جای دیگر از ارسطاطالیس حکیم یونان باستان- نقل می‌کند: «سیاست چهار نوع است: سیاست ملک، سیاست غلبه، سیاست کرامت و سیاست جماعت».[۲]

در یک تقسیم کلّی و اساسی می‌توان گفت: «سیاست» بر دو قسم است:

۱ – سیاست الهی، متعالی و ارزشمند، مبتنی بر حکمت، عزّت و مصلحت.

۲ – سیاست شیطانی، ناپسند و ضدّ ارزشی، مبتنی بر زور، غلبه، نیرنگ و خدعه.

بنابراین نخست باید مشخّص کرد که کدام قسمت از «سیاست»، مورد نظر است و از چه منظر و دیدگاهی، به «سیاست» نگریسته می‌شود.

این‌که در سیاست‌های رایج دنیا، نیرنگ و دروغ وجود دارد؛ به معنای آن نیست که «سیاست» لزوماً همین است و باید با این‌ها آمیخته باشد؛ بلکه این نوعی از سیاست (سیاست تزویر) است که هم در هدف و هم در روش، با سیاست اسلامی مغایرت دارد. امام خمینی (رحمه الله علیه) پس از آزادی از زندان ضمن بیان خاطره‌ای از دوران اسارت- فرمود: «آمد یک نفر… گفت: آیا سیاست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ و خلاصه پدر سوختگی است و آن را شما برای ما بگذارید… گفتم: از اوّل ما وارد سیاست که شما می‌گویید، نبوده‌ایم».[۳]

امّا آیا می‌توان نوع دیگری «سیاست» داشت که در پی اهداف بلند الهی و سعادت کمال بشری است؛ هما‌ن‌طور که پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، امام علی، امام حسن، امام حسین (علیهم السّلام) و امام راحل (رحمه الله علیه) عمل کرده‌اند.

بر این اساس هر چند دین از «سیاست شیطانی» و ماکیاولی که آمیخته با تزویر و شرارت است- دور است؛ امّا با سیاست فاضله و اخلاقی که منطبق با تعالیم و اموزه‌های الهی و عملکرد پیشوایان دین است- کاملاً هماهنگی و انطباق دارد. در عین حال دین در مقابله با سیاست‌های شیطانی نیز، تدابیر هوشمندانه‌ای دارد و پیراستگی سیاست دینی از آلودگی‌ها آن را از هوشمندی در برابر فریبکاران تهی نمی‌سازد.[۴]

 

منبع: دین و سیاست، ولایت فقیه، جمهوری اسلامی؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: حمیدرضا شاکرین، غلیرضا محمدی


 

[۱]اخلاق ناصری، ص ۲۹۸٫

[۲]– همان، ص ۲۴۸٫

[۳]صحیفه‌ی نور، ج ۱، ص ۶۵٫

[۴]– برای مطالعه‌ی بیشتر ر.ک:

الف. قاضی زاده، کاظم، اندیشه‌های فقهی سیاست امام خمینی (ره)، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، ص ۹۵-۵۴؛

ب. ابراهیم‌زاده آملی، نبی الله، حاکمیّت دینی، اداره‌ی آموزش‌های عقیدتی سیاسی نمایندگان ولیّ فقیه در سپاه؛

پ: مبلغی، احمد، دانشنامه‌ی امام علی ع، ج ۶، (مقاله‌ی هدف و وسیله)، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، صص ۴۱۲-۳۵۳٫