از جمله کلماتی که در عزاداری حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام در برخی نقاط دنیا به طور متفاوت بکاربرده میشود واژه شاه حسین وا حسین است که در ادامه به توضیح آن می‌پردازیم:
شاخصی واخصی : افرادی شاخص اعم از بزرگان یا پهلوانان یا پیشکسوتان بودند که به عنوان طلایه دار برای مشق جنگی یا مانور آماده می شدند
شاه حسین وای حسین گویان : تعدادی از افراد برای عرض ارادت به ساحت مقدس امام حسین علیه السلام وتجدید وعهد پیمان دوباره با مولا وسرور شهیدان عالم که «شاه راه» صراط مستقیم خوانده میشود. از این لغات استفاده میکردند

 


یحسینی واح سینی : در ممالک عرب شیعه وایرانی که با واژه یحسینی واح سینی برخورد میکنیم بعنوان یا حسین واحسین تلقی میشود که نوعی شعار یا ورد عزاداری گفته میشود
فلسفه وجودی از بیان کتب مقاتل : مقتل مقرّم صفحه ۲۶۵وهمچنین الموسوعه ص ۴۰۶ و وقایع الا ایام خیابانی و ص ۳۱۲ الدومعه الساکبه مرحوم بهبهانی که از مرحوم شیخ مفید نقل میکند:مرحوم ایت الله بهبانی از منابع فوق روایتی را چنین نقل میکند که مضمون این است : نافع بن هلال که از یاران مخصوص ومحرم اسرار آن حضرت بود – گوید شبی حضرت سید الشهدا (ع) تنها از خیمه بیرون آمدومسافت دوری را پیمود من شمشیر حمایل کردم وبه سرعت خود را به ان حضرت رسانیدم دیدم آن جناب گودالهاو تل هائیکه به خیام حرم مشرف است بررسی می کند آن بزرگوار فرمود : چرا بیرون آمدی ؟ عرض کردم چون دیدم شما در این دل شب تنها به جانب لشگر گاه بیرون آمدید نگران شدم فرمودند : بیرون آمدم تا وادی را بررسی کنم ،مبادا دشمن کمین کرده باشد وهنگام جنگ به خیمه ها حمله کند . امام (ع) برگشت وبا خود فرمود این است بخدا وعده ای که تخلف ندارد آنگاه فرمود :ای نافع چرا در این شب بین این کوه نمی روی تا خود را از این مهلکه نجات دهی ؟ نافع چون این کلام راشنید روی قدمها ی حضرت افتاد گریست وعرض کرد :مادر به عزایم نشیند اگر چنین کاری کنم این شمشیر را به هزار درهم واسبم را به هزار درهم خریدم ،سوگند به آن خدائی که معرفت تورا به من منت گذارده از توجدا نشوم تااین شمشیر از بریدن واسبم از دویدن باز ماند .

 

 

آنگاه حضرت داخل خیمه ومن پشت خیمه منتظر بودم شنیدم که حضرت زینب می گوید :آیا اصحاب خود را امتحان کردی ؟می ترسم هنگام گرفتاری وشدت گرفتن جنگ تورا تنها گذارند حضرت فرمودند اری آنها را آزموده ام وهمه را دلیر وسربلند یافتم چنان جانباز واز هستی خود گذاشته اند که بیش از انس طفل شیر خوار به پستان مادر خواهان مرگ هستند .نافع گوید :از شنیدن این گفتگو منقلب شدم وگریستم وخدمت حبیب بن مظاهر امدم وانچه رخ داده بود وگفتار حضرت زینب سلام الله علیه را باز گو کردم حبیب گفت :بخدا سوگند اگر منتظر اجازه ان حضرت نبودم همین امشب با شمشیردرجنگ پیش قدم می شدم گفتم :ایا می شود یاران را جمع کنی وخاطر اهل حرم را به کلامی وعملی آسوده نمائی ؟به گمانم زنان همانند حضرت زینب مضطرب باشند حبیب برخواست واصحاب متشخص را اعم ازفرماندهان جنگ یا پهلوانان ونامداران (زهیرابن قین ، مسلم ابن عوسجه، عبدالله حر جعفی ، نافع ابن هلال و..) را صدا زد آنان چون ستارگان از افق خیمه ها طلوع کردند وبه بنی هاشم فرمودند شما به خیمه های خود برگردید خداوند چشمانتان را نگریاند وآنچه را که از من شنیده بود بقیه اصحاب خبر را داد آنها همگی گفتند :سوگند به خدا که ما را به این مقام شریف توفیق داد اگر انتظار فرمان حضرتش نبود هم اکنون با شمشیرهای خود به آنها حمله می کردیم خاطرت آسوده وچشمت روشن باد.

 

حبیب گفت با من بیائید او از جلو واصحاب دنبالشان روان شدند تا به خیمه ها رسیدند حبیب واصحاب که شمشیرها از خلاف بیرون آمده بود ومانند رزم آوران آماده جنگ شده بودند با صدای بلند گفت ای بانوان حریم عصمت اینان یاران شمایند که عهد کرده اند شمشیرها را در غلاف نگذارند مگر برگردن دشمنان شما فرودآورند واین نیزه ها ی غلالمان شماست.که آنان سوگند خورده اند آنها را بکار نبرند مگر برسینه کسانی که اراده هتک حرمت این خیمه را داشته باشند زنان بیرون آمدند وفریاد به گریه ناله بلند کردند ومی فرمودند :ای پاک سرشتان از دختران رسول خدا وناموس امیرالمومنین حمایت کنید … واین عمل چندین شب اتفاق افتاد.( واصحاب متشخص با گردهم آمدن ودر اطراف خیمه ها وروشن کردن مشعل ها وخواندن رجز واشعار وخطاب نمودن حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام را بعنوان شاه را ه صراط مستقیم میخوانند وبا این عمل تسکین قلب مخدرات اهل بیت سلام الله باشند).

 


خلاصه: واژه‌های: «شاخصی واخصی یا شاه حسین وای حسین یا یحسینی واح سینی»
افرادی متشخص بصورت دسته بندی شده و با دردست داشتن شمشیر ،نیزه ،گرز وبا خواندن رجز شعر یا مارشهای جنگی بصورت انسجام به ستون راست وبه صورت دو قدم وسه قدم به یاد عمل جناب حضرت حبیب ابن مظاهر وهمرزمان با وفایشان برای تسکین قلب بانوان حریم عصمت، به ساحت مقدس حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام می پردازند. که در کشور عرب نشین شیعه (عراق ) از کلمات یحسینی واح سینی با عمل فوق صورت میگیرد .و در آذربایجان از کلمات شاخصی واخصی یا شاه حسین وای حسین استفاده میشود.
موارد دیگر مورد نظر شمااز جمله مراسمات معمول در شهر مراغه بوده و جزءو آداب و سنن آنان به شمار می‌اید در باب فلسفه عزاداری آنان آمده است:


مراسم واعباسا
مراسم واعباس در روز تاسوعا انجام می‌گیرد از آن‌جا که در فرهنگ شیعی این روز مختص عزاداری برای آن بزرگوار است هر دسته ضمن فریاد کشیدن نام ابالفضل العباس و پس از وارد شدن به حسینیه همراه سینه زنی و زنجیر زنی در در جای مشخصی جمع و افراد در کنار هم با به سر کوبیدن شدید خود مراسم را اجرا می‌کنند افراد پا برهنه هستند و کلیه عزاداران در طول عزاداری محرم پا برهنه هستند

 

 

مراسم شمع گذاری (این کار به نیت ادای نذر انجام می‌گیرد)
در غروب تاسوعا صورت می‌گیرد و افرادی که نذری دارند بسته به سال شرکتشان در مراسم سوگواری، بسته شمع خریده و در ۴۱ نقطه که محل سوزاند شمع در آنجا از قبل فراهم شده پخش می‌کنند رسم است پای پیاده این کار را انجام دهند تعداد شمع هر بسته هم ۴۱ عدد است

 

 

 

منبع:پرسمان