باید دانست «معروف» به عملی گفته می‌شود که از راه عقل و شرع نیکویی‌اش شناخته شده باشد و «منکر» به کاری گفته می‌شود که عقل و شرع آن را ناپسند بداند[۱] و به عبارت دیگر «معروف» یعنی کاری که نزد عرف و افکار عمومی یک ارزش و هنجار اجتماعی می باشد، لذا لازم است ارزش ها و خوبی ها به طوری در جامعه ترویج شود که نزد همگان «معروف» باشد.

امام خمینی(رحمت الله علیه) در این باره می نویسد:

«هر یک از امر به معروف و نهی از منکر، به واجب و مستحب تقسیم می شود. پس هر چه که  از نظر عقل یا شرع واجب باشد، امر کردن به آن واجب است و هر کاری که از نظر عقل، زشت یا از نظر شرع حرام باشد، نهی کردن از آن واجب است، و هر چه که انجام آن پسندیده و مستحب است، امر به آن نیز مستحب، و هر چه انجام آن ناپسند و مکروه است، نهی از آن مستحب است».[۲]

بهترین منابع شناخت معروف و منکر،‌ فطرت و عقل و دین می باشد که به طور مختصر به آن اشاره می شود:

فطرت پاک

خداوند، ساختار وجودی انسان را به‌گونه ای آفریده است که با «فطرت» خود «زشتی و زیبایی» و «خوبی و بدی» را تشخیص می دهد؛ و آن را با عمق وجود درک می کند و به همین خاطر فطرت انسان به طور ذاتی متمایل به خوبی و روی‌گردان از بدی است.

در قرآن کریم آمده است:

«وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّیَهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَیَه»؛[۳]«سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد. سپس پلیدکاری و پرهیزگاری‌اش را به آن الهام کرد».

یکی از اصحاب پیامبر به نام «وابصه» می گوید: وقتی آیه «تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوی وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَی الْاِثْمِ وَالْعُدْواَنِ»[۴] نازل شد خدمت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدم و خواستم از همه ی موارد «برّ» و «اثم» سؤال کنم. آن حضرت فرمود:

«الْبِرُّ مَا اطْمَأَنَّتْ إِلَیْهِ النَّفْسُ وَ الْبِرُّ مَا اطْمَأَنَّ إِلَیْهِ الصَّدْرُ وَ الْإِثْمُ مَا تَرَدَّدَ فِی الصَّدْرِ وَ جَالَ فِی الْقَلْبِ»؛[۵] «ای وابصه! نیکی، همان است که نفس و سینه ی انسان، بدان اطمینان داشته باشد و گناه، چیزی است که قلب نسبت به آن تردید دارد…».

بر این اسـاس خداوند راه شناخت خوب و بــد را در قلب هر بشری قـرار داده است.

نتیجه آن که فطرت خالص و پاک که تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار نگرفته باشد می تواند منبع خوبی برای شناخت معروف و منکر باشد.

عقل سلیم

عقل نیز بسیاری از خوبی ها و بدی ها را تشخیص می دهد، از بدی ها ناسزا و خوبی ها را سزاوار می یابد. قرآن کریم از قول کسانی که به راهنمایی های عقل خویش گوش فرا نداده و جهنمی شده اند، می فرماید:

«لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ماَ کُنَّا فی اَصْحَابِ السَّعیِر»؛[۶]«اگر گوش شنوا داشتیم یا تعقل می کردیم، در میان دوزخیان نبودیم».

قرآن کریم با عباراتی مانند «افلا تعقلون» یا «لعلکم تعقلون» و… در صدد هشیارسازی مردم و توجه دادن آنها به این سرمایه ی گرانبهاست.[۷]

دین

دین همواره فطرت و عقل را در مسیر درست خود نگه می دارد. پیامبران و امامان(علیهم السلام) گم شده های عقل و فطرت، (پاکی ها و معروف ها) را به ما نشان می دهند و به سوی آن دعوت می کنند و (زشتی ها و منکرها) را به ما می نمایانند و از آن باز می دارند.

بنابراین می توان بهترین ملاک های شناخت معروف و منکر را چنین برشمرد: هر چیزی که شارع مقدس مردم را به آن تشویق کرده و عقل آن را پسندیده و فطرت سلیم آن را پذیرفته است، «معروف» است و هر چیزی که شارع از آن نهی کرده و عقل و فطرت آدمی آن را ناپسند و ناخوشایند شمرده، منکر و زشت است.

باید دانست «معروف» به عملی گفته می‌شود که از راه عقل و شرع نیکویی‌اش شناخته شده باشد و «منکر» به کاری گفته می‌شود که عقل و شرع آن را ناپسند بداند[۱] و به عبارت دیگر «معروف» یعنی کاری که نزد عرف و افکار عمومی یک ارزش و هنجار اجتماعی می باشد، لذا لازم است ارزش ها و خوبی ها به طوری در جامعه ترویج شود که نزد همگان «معروف» باشد.

امام خمینی(رحمت الله علیه) در این باره می نویسد:

«هر یک از امر به معروف و نهی از منکر، به واجب و مستحب تقسیم می شود. پس هر چه که  از نظر عقل یا شرع واجب باشد، امر کردن به آن واجب است و هر کاری که از نظر عقل، زشت یا از نظر شرع حرام باشد، نهی کردن از آن واجب است، و هر چه که انجام آن پسندیده و مستحب است، امر به آن نیز مستحب، و هر چه انجام آن ناپسند و مکروه است، نهی از آن مستحب است».[۲]

بهترین منابع شناخت معروف و منکر،‌ فطرت و عقل و دین می باشد که به طور مختصر به آن اشاره می شود:

فطرت پاک

خداوند، ساختار وجودی انسان را به‌گونه ای آفریده است که با «فطرت» خود «زشتی و زیبایی» و «خوبی و بدی» را تشخیص می دهد؛ و آن را با عمق وجود درک می کند و به همین خاطر فطرت انسان به طور ذاتی متمایل به خوبی و روی‌گردان از بدی است.

در قرآن کریم آمده است:

«وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّیَهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَیَه»؛[۳]«سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد. سپس پلیدکاری و پرهیزگاری‌اش را به آن الهام کرد».

یکی از اصحاب پیامبر به نام «وابصه» می گوید: وقتی آیه «تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوی وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَی الْاِثْمِ وَالْعُدْواَنِ»[۴] نازل شد خدمت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدم و خواستم از همه ی موارد «برّ» و «اثم» سؤال کنم. آن حضرت فرمود:

«الْبِرُّ مَا اطْمَأَنَّتْ إِلَیْهِ النَّفْسُ وَ الْبِرُّ مَا اطْمَأَنَّ إِلَیْهِ الصَّدْرُ وَ الْإِثْمُ مَا تَرَدَّدَ فِی الصَّدْرِ وَ جَالَ فِی الْقَلْبِ»؛[۵] «ای وابصه! نیکی، همان است که نفس و سینه ی انسان، بدان اطمینان داشته باشد و گناه، چیزی است که قلب نسبت به آن تردید دارد…».

بر این اسـاس خداوند راه شناخت خوب و بــد را در قلب هر بشری قـرار داده است.

نتیجه آن که فطرت خالص و پاک که تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار نگرفته باشد می تواند منبع خوبی برای شناخت معروف و منکر باشد.

عقل سلیم

عقل نیز بسیاری از خوبی ها و بدی ها را تشخیص می دهد، از بدی ها ناسزا و خوبی ها را سزاوار می یابد. قرآن کریم از قول کسانی که به راهنمایی های عقل خویش گوش فرا نداده و جهنمی شده اند، می فرماید:

«لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ماَ کُنَّا فی اَصْحَابِ السَّعیِر»؛[۶]«اگر گوش شنوا داشتیم یا تعقل می کردیم، در میان دوزخیان نبودیم».

قرآن کریم با عباراتی مانند «افلا تعقلون» یا «لعلکم تعقلون» و… در صدد هشیارسازی مردم و توجه دادن آنها به این سرمایه ی گرانبهاست.[۷]

دین

دین همواره فطرت و عقل را در مسیر درست خود نگه می دارد. پیامبران و امامان(علیهم السلام) گم شده های عقل و فطرت، (پاکی ها و معروف ها) را به ما نشان می دهند و به سوی آن دعوت می کنند و (زشتی ها و منکرها) را به ما می نمایانند و از آن باز می دارند.

بنابراین می توان بهترین ملاک های شناخت معروف و منکر را چنین برشمرد: هر چیزی که شارع مقدس مردم را به آن تشویق کرده و عقل آن را پسندیده و فطرت سلیم آن را پذیرفته است، «معروف» است و هر چیزی که شارع از آن نهی کرده و عقل و فطرت آدمی آن را ناپسند و ناخوشایند شمرده، منکر و زشت است.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:سید حسن موسوی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[۱] – سید غلامرضا خسروى حسینى، مفردات الفاظ القرآن، تهران ، انتشارات مرتضوى ، ۱۳۷۵ش ، دوم ، ذیل واژه عرف، ص۵۶۱٫

[۲] – تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۶۳.

[۳] – شمس (۹۱)، آیه ۸٫

[۴] – مائده (۵)، آیه ۲ ؛ «بر نیکی و تقوا همکاری کنید و بر گناه و آنچه موجب  دشمنی  است، همکاری نکنید».

[۵] – بحارالأنوار، بیروت، ج ۱۸، ص۱۱۸٫

[۶] – ملک (۶۷)، آیه ۱۰٫

[۷] – محمد سروش، امر به معروف و نهی از منکر، انتشارات زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، دوم، ص۳۹٫

[۱] – سید غلامرضا خسروى حسینى، مفردات الفاظ القرآن، تهران ، انتشارات مرتضوى ، ۱۳۷۵ش ، دوم ، ذیل واژه عرف، ص۵۶۱٫

[۲] – تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۶۳.

[۳] – شمس (۹۱)، آیه ۸٫

[۴] – مائده (۵)، آیه ۲ ؛ «بر نیکی و تقوا همکاری کنید و بر گناه و آنچه موجب  دشمنی  است، همکاری نکنید».

[۵] – بحارالأنوار، بیروت، ج ۱۸، ص۱۱۸٫

[۶] – ملک (۶۷)، آیه ۱۰٫

[۷] – محمد سروش، امر به معروف و نهی از منکر، انتشارات زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، دوم، ص۳۹٫