شهر مدینه در اواخر زندگانی امام علی(ع) و بعد از شهادت آن‌حضرت و در زمان امامت امام حسن مجتبی(ع)(۴۰ – ۵۰ هـ.ق) چندین فرماندار داشت.
۱ – 
خالد بن زید بن کُلَیب معروف به ابو ایّوب انصاری؛[۱] امام على(ع) او را بر حکومت مدینه گماشت؛ امّا او – در سال ۴۰ هـ.ق – پس از هجوم بُسْر بن اَرطاه، تاب نیاورد و فرار کرد.[۲]
در واپسین سال خلافت، امام(ع) او را به فرماندهى گروهى ده هزار نفرى برگماشت تا همراه فرماندهان دیگری، مانند امام حسین(ع) و قیس بن سعد، براى نبرد با معاویه عازم شام شوند، ولی با شهادت على(ع) لشکر از هم پاشید و مأموریت به انجام نرسید.[۳] ابو ایّوب سال ۵۰ یا ۵۱[۴] یا ۵۲ هجرى،[۵] در زمان خلافت معاویه در حالی‌که عازم نبرد با رومیان بود، زندگى را بدرود گفت.
۲ – 
مروان بن حکم: پس از فرار ابو ایّوب انصاری از مدینه و شهادت امام علی(ع) – در سال ۴۰ هجری[۶] – و زمان امامت امام حسن مجتبی(ع)؛ مروان بن حکم در سال ۴۲ هـ.ق از سوی معاویه فرماندار مدینه شد.[۷]
ظاهراً بین فرار ابو ایّوب انصاری تا سال ۴۲ هجری؛ شهر مدینه در خلأ قدرت به سر می‌برد و کسی فرماندار مدینه نبود.
۳ – 
سعید بن عاص: معاویه در سال ۴۹ هـ.ق مروان بن حکم را از مدینه عزل و سعید بن عاص را به امارت آن شهر نصب نمود.[۸]
گفتنی است؛ در سال ۵۴ هـ.ق معاویه، سعید بن عاص را از امارت و ایالت مدینه عزل و دوباره مروان بن حکم را به‌جاى او نصب نمود.[۹]

 

منبع: اسلام کوئست


پی نوشت ها

[۱]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفه الأصحاب، ج ‏۲، ص ۴۲۴، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۲]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏۵، ص ۱۳۹، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق؛ ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج ‏۲، ص ۶۰۲، تهران، انجمن آثار ملی، چاپ اول، ۱۳۵۳ش.

[۳]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏۳، ص ۱۹۴، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق؛ سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ذیل خطبه ۱۸۲، ص ۲۶۴، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.

[۴]. الاستیعاب، ج ‏۲، ص ۴۲۵.

[۵]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج ‏۳، ص ۳۷۰، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق؛ نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۵۱۸، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.  

[۶]. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏۱، ص ۳۰۹، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق؛ ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج ‏۷، ص ۳۳۰، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.

[۷]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ‏۳، ص ۴۲۰، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.

[۸]. الکامل، فی التاریخ، ج ‏۳، ص ۴۶۰

[۹]. تاریخ ‏طبری، ج ‏۵، ص ۲۹۳ – ۲۹۵.