ابومخنف به نقل از فضیل بن خدیج گوید:

ابو الشعثاء یزید بن زیاد کندی از طایفۀ بنی بهدله، در برابر حسین (ع) زانو زد و صد تیر افکند که جز پنج تیر، هیچ‌کدام بر زمین نیفتاد. وی تیرانداز بود و هر بار که تیر رها می‌کرد می‌گفت: منم فرزند بهدله، تکسواران عرجله. امام حسین(ع) نیز می‌فرمود: خدایا! تیرش را به هدف برسان و پاداش او را بهشت قرار بده. چون تیرهایش را افکند، ایستاد و گفت: جز پنج تیر، هیچ‌کدام هدر نرفت. برایم چنین روشن است که پنج نفر را کشتم. وی جزء اوّلین شهدا بود و رجز او روز عاشورا چنین بود: منم یزید و پدرم مهاصر است، شجاع‌تر از شیر ژیان آرمیده در بیشه‌ها. پروردگارا! من یاور حسینم و واگذارندۀ عمر سعد.

وی از کسانی بود که همراه عمر سعد به جنگ حسین (ع) آمده بود و چون پیشنهادهای امام را نپذیرفتند، به امام پیوست و در رکاب او جنگید تا شهید شد.

 

 

قال أبو مخنف:

حَدَّثَنِی فضیل بن خدیج الکندیّ أنّ یَزِید بن زیاد؛ وَ هُوَ أَبُو الشّعثاء الکندیّ من بنی بهدله جثا عَلَى رکبتیه بین یدی الْحُسَیْن، فرمى بمائه سهم مَا سقط منها إلّا خمسه أسهم، وَ کَانَ رامیاً، فکان کلّما رمى قَالَ:

أنا ابن بهدله، فرسان العرجله، و یقول حُسَیْن: اللَّهُمَّ سدّد رمیته، و اجعل ثوابه الجنّه؛ فلمّا رمى بِهَا قام، فَقَالَ: مَا سقط منها إلّا خمسه أسهم، وَ لَقَدْ تبیّن لی أنّی قَدْ قتلت خمسه نفر، وَ کَانَ فِی أوّل من قتل، وَ کَانَ رجزه یَوْمَئِذٍ:

أنا یَزِید و أبی مهاصر                                  أشجع من لیثٍ بغیل خادر

یَا ربّ إنّی للحسین ناصر                              و لابن سعدٍ تارک و هاجر

وَ کَانَ یَزِید بن زیاد بن المهاصر ممّن خرج مع عُمَر بن سَعْد إِلَى الْحُسَیْن، فلمّا ردّوا الشّروط عَلَى الْحُسَیْن مال إِلَیْهِ فقاتل مَعَهُ حَتَّى قتل.[۱]


[۱]– تاریخ الطبری ۳: ۳۳۰، الکامل فی التاریخ ۲: ۵۶۹ مع اختصار، عبرات المصطفین ۲: ۵۲، وقعه الطف: ۲۳۷، موسوعه کلمات الامام الحسین (ع): ۴۵۱ ح ۴۳۲٫