«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

توفیق داشتیم و داریم که در خدمتِ شما عزیزانِ خودمان و میهمانانِ خدای متعال دعای چهل و چهارم صحیفه سجّادیه که وجود نازنین حضرت زین العابدین علیه السلام زمانِ داخل شدن به ماه مبارک رمضان ایراد نمودند، بر سرِ این سفره نشستیم و ان شاء الله فضای جانِ خود را از نورِ این کلماتِ نورانی منوّر می‌کنیم.

حکمتِ مهمِ روزه گرفتن

نام‌ها و عناوینی که حضرت برای ماه مبارک رمضان مطرح نمودند «شَهْرَ رَمَضَانَ، شَهْرَ الصِّیَامِ، وَ شَهْرَ الْإِسْلَامِ، وَ شَهْرَ الطَّهُورِ، وَ شَهْرَ التَّمْحِیصِ، وَ شَهْرَ الْقِیَامِ» است، ماهِ روزه است، عرض کردیم که روزه ظاهر و باطنی دارد، سِرّی دارد، ظاهرِ روزه «کفّ نفس» است از نُه چیزی که در رساله‌ها آمده است، حقیقتِ روزه «ترکِ گناه» است، خداوند عزیز و حکیم حکمتِ مهم روزه را در قرآن کریم بیان نموده است، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»[۲]، روزه بر شما فرض شده است، کمااینکه بر پیشینیان واجب شده بود. بر حسبِ روایات روزه بر اقوامِ گذشته بوده است ولی روزه‌ی ماه مبارک رمضان مخصوصِ انبیاء علیهم السلام بوده است، و غیر از انبیاء علیهم السلام، امّت‌ها بر سرِ سفره‌ی ماه مبارک رمضان نبودند، اما روزه داشته‌اند؛ چرا خدای متعال روزه را بر همه‌ی امّت‌های توحیدی واجب کرده است؟ «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»، زیرا «تقوا» اثرِ روزه است.

تقوا چیست؟ تقوا این است که انسان در زندگی با کنترل و ملاحظه و خودنگه‌داری و خودمراقبتی از آلوده شدن بوسیله‌ی گناهانِ جوارحی مانندِ غیبت و دروغ و ظلم و نگاهِ بد و نیش زبان داشتن و مردم‌آزاری و درآمدِ حرام و رشوه گرفتن مراقبت نماید، همه‌ی این‌ها اموری است که روزه را خراب می‌کند، و رذائلِ اخلاقی، حسد، کبر، حرص، بخل، این‌ها روحِ عبادت را از بین می‌برد.

تقوا چیست؟ تقوا این است که انسان یک پوشش و زره و سپری فراهم کند که آتشِ حسد و کبر و بخل یا گناهانی مانندِ غیبت و امثالِ این‌ها وقتی از طریقِ انسان و نفس به سوی انسان پرتاب می‌شود، این تقوا جلوگیری کند و ایمانِ انسان مجروح نشود.

یک سپری برای خودتان اتّخاذ کنید تا «اهل تقوا» بشوید.

«هدایت» برای چه کسانی است؟

صریحِ کلامِ خدای متعال این است که ما روزه را برای شما واجب کردیم، اگر تخم و بذرِ روزه را در زمینِ خوبی از ایمان و پاکیزگی بر جانِ خود بیفشانید حاصل می‌دهد، حاصلِ روزه‌داری «تقوا» است، «تقوا» یعنی پرهیز از گناه، «تقوا» یعنی وارسته بودن، «تقوا» یعنی زندگیِ پاک، «تقوا» یعنی امانتِ الهی که وجودِ ماست سالم به صاحبِ آن تحویل بدهیم، به این «تقوا» می‌گویند؛ صیام برای دستیابی به «تقوا» است، که در قرآن کریم تقوا را منشأ و شالوده‌ی هدایت معرّفی کرده است، فرموده است: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ»[۳]، «قرآن کریم» برای کسانی هدایت است که خودشان را از بدی‌ها نگه می‌دارند.

این‌هایی که صیانتِ باطنی دارند درواقع حقیقتِ روزه را دارند، نتیجه‌ی آن هم یک اراده و قدرتی است که در عظمتِ آن‌ها پیش می‌آید و هیچ وقت در برابرِ شیطان تسلیم نمی‌شوند و نفسِ أمّاره را بر خودشان مسلّط نمی‌کنند.

روزه‌ی اثرگذار

این است که فرمود: «إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ وَ لِسَانُکَ وَ جِلْدُکَ وَ شَعْرُکَ وَ فَرجُک»، وقتی روزه گرفتید هم گوشِ شما روزه باشد، هم چشمِ شما روزه باشد، هم زبانِ شما روزه باشد، هم دامانِ تو روزه باشد؛ روزه اگر بدونِ رعایتِ پاکیِ جوارح و جوانح باشد اثر و خاصیّتی پیدا نمی‌کند.

اینکه فرمود: «الصّوم جَُنَّه مِنَ النّار» روزه سپر است و مقابلِ حرارتِ آتشِ جهنّم را می‌گیرد، «سپر بودنِ آن» برای این است که روزه‌دار گناه نمی‌کند تا به جهنّم بیفتد، روزه باعث می‌شود و انسان «ترک گناه» را تمرین می‌کند، و در هر مرحله‌ای که گناه نکرد یک نیروی جدیدی بر اراده‌ی او اضافه می‌شود، این اضافه شدنِ نیرو و انرژیِ جدید بر اراده‌ی آدمی اگر استمرار پیدا کند انسان را به «عصمت» می‌رساند.

پرونده‌ی آیت الحق شیخ محمد حسین اصفهانی

در میانِ علمای بزرگوارِ ما یک کسی که در بزرگی و کرامت از خواصِ علمای ما هست مرحوم «آیت الحق شیخ محمد حسین اصفهانی مفسّر» هست، که دودمانِ ایشان دودمانِ علم است، شیخ محمد تقی اصفهانی، حاج آقا منیر اصفهانی، و این بزرگوار «حاج شیخ محمد حسین اصفهانی» که خدای متعال به ایشان در تفسیر یک مهارتی داده بود و قسمتی از سوره مبارکه بقره و سوره مبارکه فاتحه الکتاب را تفسیر کردند؛ امام راحل عظیم الشّأنِ ما بر حسبِ آنچه از ایشان نقل شده است فرموده‌اند: اگر «حاج شیخ محمد حسین اصفهانی» موفق می‌شدند تفسیرِ خود را ادامه بدهند و همه‌ی قرآن کریم را تفسیر می‌کردند بهترین تفسیری بود که تاکنون بر قرآن کریم ارائه شده است.

مرحوم آیت الله بهجت روحی فداه نقل کردند که این «آقا شیخ محمد حسین اصفهانی» فرموده بودند: در عمرِ خود یک گناه نکرده‌ام.

این‌ها برای ما الگو و حجّت هستند، روز قیامت به ما می‌گوید: چرا گناه کردی؟ می‌گوییم: ما که معصوم نبودیم، ما که امام نبودیم، آن وقت خدای متعال این عالِمِ بزرگوار را در معرض قرار می‌دهد و می‌فرماید: ایشان هم امام و پیغمبر نبوده است، ببینید که در عمرِ خود یک گناه نکرده است!

«شهر صیام» یعنی چه؟

«روزه» انسان را به یک سنگرِ امنی می‌رساند، البته اگر حواسِ انسان باشد که چرا روزه می‌گیرد، هدف از روزه گرفتن چیست؛ آن وقت با این حال می‌شود گفت که ماه مبارک رمضان «شهر الصیام» است، یعنی ماهِ خودسازی است، ماهِ صیانت است، ماهِ مراقبه است، ماهِ تمرینِ ترکِ هوا و هوس است.

از «شهر طهور» بیشتر بدانیم

عنوان دیگری که از وجود مبارک امام زین العابدین علیه السلام در این دعا هست این است که این ماه «شهر طهور» است.

طهارتِ مطلق برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام و امامان معصومِ علیهم السلام است، این بزرگواران نوعی از طهارت را دارند که آیه‌ی تطهیر یک طهارتِ بی‌سابقه‌ای را مطرح فرموده است، «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»[۴]، کلمه‌ی «انّما» انحصار را می‌رساند، یعنی می‌رساند که این نوع طهارت فقط برای شماست، هیچ پیغمبر، حتّی پیغمبرانِ اولوالعزم و صاحبِ شریعت چنین طهارتی را نداشته‌اند، همچنین طهارتی مخصوصِ شما اهل بیت علیهم السلام است، و این طهارت طهارتِ دفعی است، یعنی وجودِ نازنینِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام که در زیرِ کَساء بودند و این آیه نازل شد و اعلانِ طهارت کرد، این بزرگواران چشمه‌ی جوشانِ پُرفَوَرانی هستند که هیچ وقت شیطان و گناه نمی‌تواند به اطرافِ این بزرگواران بیاید، دافعه و مقابله‌ی این بزرگواران با گناه آنقدر شدید است و نیروی عظیمِ نوری در وجودِ آن‌ها هست که هیچ ظلمتی با این نورافکنِ قوی دورِ این بزرگواران دیده نمی‌شود.

این درجه‌ی اعلاء است، این قلّه است، اما به ما گفته‌اند تا دامنه‌ها حرکت کنیم؛ این است که فرمود: «إِنَ‌ اللَّهَ‌ یُحِبُ‌ التَّوَّابِینَ‌ وَ یُحِبُ‌ الْمُتَطَهِّرِینَ‌»[۵]، خدای متعال توبه کنندگان را دوست دارد و خدای متعال متطهّرین را دوست دارد.

توبه‌ی دفعی و توبه‌ی رفعی

این طهارتِ ظاهری موردِ محبّتِ خدای متعال است و طهارتِ باطنی که با توبه‌ی دفعی و توبه‌ی رفعی حاصل می‌شود مورد محبّتِ پروردگارِ عزیز و عظیم الشّأن است.

«تُوبُوا إِلَى‌ اللَّهِ‌ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ»[۶]، ای مؤمنین، همه‌ی شما در مقامِ توبه باشید، یعنی حتّی اگر هیچ گناهی هم نکردید باز هم شما اهلِ توبه باشید، نگران باشید که نکند گناه به سراغِ ما بیاید، به مقابله‌ی با گناه بروید، روی دلِ خودتان را به دنیا نکنید، روی دلِ شما به سوی خدای متعال باشد، از خدا آمده‌ایم و باید به سوی خدای متعال برگردیم، قبل از آنکه حضرت عزرائیل به سراغِ ما بیاید خودمان رجوع الی الله داشته باشیم، همه‌ی حرکات و صفات و افکارِ ما الهی باشد، اینطور توبه‌ی واقعی رُخ داده است، بازگشتِ همیشگیِ ما در جهتِ قُربِ خدای متعال و وصالِ حق تعالی باشد، نگذاریم اعضاء و جوارحِ ما به گناه آلوده بشود، نگذاریم غبارِ معصیت خانه‌ی دلِ ما را تیره و تار کند، نگذاریم ویروسِ غیبت، تهمت، نیشِ زبان، پرخاشگری، کم‌تحمّلی، زودرنجی به صورتِ غدّه‌هایی قلبِ ما را به بیماریِ صعب العلاج مبتلا بکند. این توبه‌ی دفعی است، مواظب باشیم که گناه به سراغِ ما نیاید.

خدای متعال به حضرت آدم و حوا نفرمود «نخورید»، بلکه فرمود: «لَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَهَ»[۷]، اصلاً به دورِ آن نگردید و به آن نزدیک نشوید؛ این «توبه‌ی دفعی» می‌شود.

وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بر حسب نقل می‌فرمایند: «من هر روز هفتاد مرتبه خدای متعال را استغفار می‌کنم»؛ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه استغفاری در محضرِ خدای متعال می‌کنند؟ ایشان که اهلِ گناه نیستند، این استغفارِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای این است که گناه نیاید، با استغفارِ خود از گناه پیشگیری می‌کنند که گناه در حریمِ ایشان وارد نشود.

ولی برای ما اینطور است که باید هم توبه‌ی دفعی داشته باشیم و هم توبه‌ی رفعی، تا اهلِ «طهور» باشیم.

روضه‌ حضرت موسی بن جعفر علیه السلام

السلام علیکم یا اهل بیت النّبوه

در حدیثی از وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمده است که ایشان فرموده‌اند: «من أَحبَّ أن یَلقی الله تَعالی طاهراً مُطهراً فَلیَتَولَّ مَوسی الکَاظم»، اگر کسی دوست دارد روز قیامت خدای متعال را با طهارت ملاقات کند و آلودگی نداشته باشد و غبار و لکّه‌ای او را گرفتار نکرده باشد دامانِ حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را بگیرد.

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام باب الحوائج هستند، همه‌ی ائمه علیهم السلام باب الحوائج هستند اما هر امامی یک مأموریتِ ویژه هم دارد، مأموریتِ ویژه‌ی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام «درمانِ بیماران» است، محضرِ حضرت موسی بن جعفر علیه السلام دارالشّفاء است، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام اکسیری هستند که هر بیماری که وصل بشود دردِ او دوا می‌شود و مرضِ او علاج می‌شود.

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در میانِ امامانِ ما مظلومیّت‌های ویژه‌ای دارند، ایشان حدّاقل هفت سالِ تمام در زندان‌های مخوف و زندان‌های مخفی محبوس بودند.

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام دخترانِ مهربانی داشتند، هر زمانی که برای آن‌ها خاستگاری می‌آمدند «نه» می‌گفتند و می‌فرمودند: پدرِ ما بالای سرِ ما نیستند…

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در زندان مورد شکنجه و آزار بودند؛ بدنِ سه معصومِ ما از شدّتِ گرفتاریِ آسیب‌های بدنی آب شده بود، اولین نفر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بودند… ایشان می‌فرمودند: «یا فِضَّه! لَقَد ذابَ لَحمِی»، دیگر گوشتی در بدنِ من نمانده است… دیگری حضرت موسی بن جعفر علیه السلام بودند، نمی‌‌دانم این غُل و زنجیر در زندان و سیاهچال با بدنِ نازنینِ حضرت موسی بن جعفر علیه السلام چه کرده بود، وقتی کارگرها آمدند تا پیکرِ حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را از زندان بیرون بیاورند پیکری پیدا نکردند، از زندانبان سوال کردند و گفتند: به ما گفته‌اند که کسی از دنیا رفته است و ما آمده‌ایم تا پیکر را ببریم اما پیکری را ندیدیم، زندانبان گفت: آن عبایی که در آن چاله افتاده است بدنِ موسی بن جعفر است… از شدّتِ لاغر شدن قابل تشخیص از لباس نبودند… این‌ها آمدند و دست به زیرِ پیکر بردند، خواستند پیکر را بلند کنند، دیدند پیکر سنگین است… سبحان الله! بدن به این لاغری چرا سنگین است؟ عبا را کنار زدند و دیدند غُل بر گردن و زنجیر به پای حضرت موسی بن جعفر علیه السلام است و ایشان مغلول هستند…

لا یوم کیومک یا اباعبدالله…

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام غُل به گردن داشتند و زنجیر به پا، اما کسی در مقابلِ چشمِ زن و بچّه به شما جسارت نکرد… این حضرت زین العابدین علیه السلام بود که بدنِ ایشان در اثرِ شدّتِ مصیبت‌ها آب شده بود، غُل و زنجیر به گردنِ مبارکِ ایشان بود، هشتاد زن و کودک دست به دستِ هم بسته بودند، در مقابلِ چشمان حضرت زینب کبری سلام الله علیها به حضرت سجّاد علیه السلام جسارت می‌کردند…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

دعا

إلَهَنا یَا حَمیدُ بِحَقّ مُحَمَّد، یَا عَالیُ بِحَقّ عَلی، یَا فَاطِرُ بِحَقّ فَاطِمَه، یَا مُحسِنُ بِحَقّ الحَسَن، یَا قَدیمَ الإحسَان بِحَقّ الحُسَین، بِمَولانا بابَ الحَوائجِ الی الله موسی بن جعفر یا الله… یا أرحَمَ الرّاحِمین، یا غِیاثَ المُستَغیثِین…

خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! گناهانِ ما را ببخش و بیامرز.

خدایا! در دنیا و آخرت ما را از قرآن کریم و وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و ائمه‌ی هدی علیهم السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جدا مفرما.

خدایا! فرزندانِ ما را صالح، سالم، موفق قرار بده.

خدایا! نسلِ جوانِ ما را از حیرت و سرگشتگی و عذوبت و بیکاری به ساحلِ نجاتِ سعادت منتقل بفرما.

خدایا! تو را به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام قسم می‌دهم عمومِ مریض‌ها، مریض‌های مبتلا به این ویروس و بیماران مورد نظر را شفای کامل و عاجل روزی بفرما.

خدایا! سلامتیِ ما و عافیتی که به ما داده‌ای را از ما نگیر.

خدایا! امنیّت را از ما نگیر.

خدایا! نظامِ اسلامی را زوال نیاور.

خدایا! سایه رهبرِ بزرگوارمان را مستدام بدار.

خدایا! فرجِ حضرت را در زمانِ ما قرار بده.

خدایا! ما را از یاران و از افرادِ مورد رضایت حضرت مقرر بفرما.

خدایا! امام و شهدا و ذوی الحقوق را در ثوابِ مجالسِ ما بهره‌مند بگردان.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸۳

[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۲

[۴] سوره مبارکه احزاب، آیه ۳۳ (وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاهَ وَآتِینَ الزَّکَاهَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا)

[۵] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۲۲ (وَ یَسْأَلُونَکَ‌ عَنِ‌ الْمَحِیضِ‌ قُلْ‌ هُوَ أَذًى‌ فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی‌ الْمَحِیضِ‌ وَ لاَ تَقْرَبُوهُنَ‌ حَتَّى‌ یَطْهُرْنَ‌ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ‌ فَأْتُوهُنَ‌ مِنْ‌ حَیْثُ‌ أَمَرَکُمُ‌ اللَّهُ‌ إِنَ‌ اللَّهَ‌ یُحِبُ‌ التَّوَّابِینَ‌ وَ یُحِبُ‌ الْمُتَطَهِّرِینَ‌)

[۶] سوره مبارکه نور، آیه ۳۱ (وَ قُلْ‌ لِلْمُؤْمِنَاتِ‌ یَغْضُضْنَ‌ مِنْ‌ أَبْصَارِهِنَ‌ وَ یَحْفَظْنَ‌ فُرُوجَهُنَ‌ وَ لاَ یُبْدِینَ‌ زِینَتَهُنَ‌ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ‌ بِخُمُرِهِنَ‌ عَلَى‌ جُیُوبِهِنَ‌ وَ لاَ یُبْدِینَ‌ زِینَتَهُنَ‌ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَ‌ أَوْ آبَائِهِنَ‌ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَ‌ أَوْ أَبْنَائِهِنَ‌ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَ‌ أَوْ إِخْوَانِهِنَ‌ أَوْ بَنِی‌ إِخْوَانِهِنَ‌ أَوْ بَنِی‌ أَخَوَاتِهِنَ‌ أَوْ نِسَائِهِنَ‌ أَوْ مَا مَلَکَتْ‌ أَیْمَانُهُنَ‌ أَوِ التَّابِعِینَ‌ غَیْرِ أُولِی‌ الْإِرْبَهِ مِنَ‌ الرِّجَالِ‌ أَوِ الطِّفْلِ‌ الَّذِینَ‌ لَمْ‌ یَظْهَرُوا عَلَى‌ عَوْرَاتِ‌ النِّسَاءِ وَ لاَ یَضْرِبْنَ‌ بِأَرْجُلِهِنَ‌ لِیُعْلَمَ‌ مَا یُخْفِینَ‌ مِنْ‌ زِینَتِهِنَ‌ وَ تُوبُوا إِلَى‌ اللَّهِ‌ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تُفْلِحُونَ‌)

[۷] سوره مبارکه بقره، آیه ۳۵ (وَقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّهَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ)