«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

وجود مبارک سیّدالسّاجدین زین العابدین علیه السلام هنگامی که ماه مبارک رمضان داخل شد این دعا را با پروردگار عزیز درمیان گذاشتند که بخشی از این دعا بیانِ عناوینی است که به ماه مبارک رمضان اختصاص پیدا می‌کند.

شهر صیام است، شهر اسلام است، شهر طهور است، شهر تمحیص است و شهرِ قیام است.

بعد از این مدح و ثنای ماه مبارک رمضان و توصیفِ عناوینِ این ماهِ عزیز، حال یکی از ویژگی‌های ماه مبارک رمضان که در غنای این ماه و محتوا و هویّتِ این ماه دخیل است را بیان می‌فرمایند.

«الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»، ماهی است که در این ماه قرآن نازل شده است.

موضوعِ قرآن کریم چیست؟

قرآن شریف کتابِ زندگی است، کتابِ نجات است، کتابِ عزّت است، کتابِ جهاد است، کتابِ اخلاق است، کتابِ عرفان است، کتابِ برنامه است، کتابِ نظم است، کتابِ پاسخگوی نیازهای بشری تا دامنه‌ی قیامت است، کتابِ قانون است، کتابِ حقوق است، کتابِ خانواده است، کتابِ جامعه است، و کتابی که در «جامعیّت» منحصر به فرد است.

اما اگر کسی از شما سؤال کند که موضوع کتاب الهی که قرآن کریم است چه چیزی هست؟ هر کتابی در یک موضوعی نوشته شده است، امام رضوان الله تعالی علیه کتابِ «آداب الصّلاه» دارند، کتابِ «اسرار الصّلاه» دارند، کتاب «کشف اسرار» دارند، کتاب‌های هر نویسنده و محقق یک عنوانی دارد که با آن عنوان نامگذاری می‌شود.

موضوعِ کتابِ خدای متعال که در ماه مبارک رمضان نازل شده است چیست؟ محورِ مطالبِ این کتاب چه چیزی است؟ مطالب و آیاتِ قرآن شریف بر محورِ چه مطلبی چیده شده است؟

قرآن کریم «اعجاز» است، و این کتاب معجزاتِ متعددی همراه دارد، بگونه‌ای که فرستنده‌ی این کتاب به وضوح به همه‌ی مخالفین در تمامِ اعصار و قرون اعلام نموده است که اگر این کتاب از جانبِ خدای متعال نیست شما هم برای این کتاب مثلی بیاورید، ده سوره مانندِ آن بیاورید، ده سوره مانندِ آن بیاورید.

این مبارزه در این پانزده قرن بی‌پاسخ است و هیچ فرد و گروه و نظام و دانشگاه و بنگاهی نتوانسته است یک سوره مانندِ این قرآن کریم را به جهان ارائه کند. بنابراین کتابِ معجزه است، کتابِ ادب است، قرآن کریم آنقدر شیرین است، کتابِ آهنگ است، هیچ شاعری نتوانسته است تمامِ اشعارِ خود را با یک آهنگ ارائه کند و ریتم داشته باشد، تنها «کتابِ الهی» است که از اول تا آخر… «وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا»[۲]، خدای متعال در مقامِ تبیین است، که اگر از جانبِ غیر از خدا بود در آن اختلافاتِ زیادی دیده می‌شد، نوشته‌های نویسندکان هم از نظرِ مطلب فراز و نشیب دارد، بعضی از مطالب قوی هست اما مطلبِ ضعیف هم در کتابِ نویسندگان هست، و هم از نظرِ آهنگ و وزن گاهی اشعار بهم نمی‌خورند، اما تنها کتابی که هم معانیِ ان یکدیگر را حمایت می‌کند، مجموعه‌ی کتاب یک مطلب را تعقیب می‌کند، و همه در این معنا هماهنگ هستند، و چینشِ الفاظ و آیات هم از نظرِ الفاظ و فصاحت و بلاغت و زیباییِ سخن بگونه‌ای است که مثلِ دانه‌ی تسبیح، مثلِ دانه‌های مروارید در رشته چیده شده است و خیلی زیبا موزون است، چینشِ هنری دارد، هیچ کجای آن ناموزون و ناهماهنگ نیست.

قرآن کریم معجزه است و اعجازِ آن جبهه‌های مختلف دارد، به همه جا… «یَعْلُو وَ لَا یُعْلَى عَلَیْهِ» دستِ برتر دارد، و هیچ کتاب و نوشته و شعر و نثری نمی‌تواند با او مبارزه کند و در مقامِ معارضه بربیاید.

هدف از نزولِ قرآن کریم چیست؟

اما آیا قرآن کریم آمده است که معجزه نشان بدهد؟ آیا آمده است تا فصاحت و بلاغت و شیرینی نشان بدهد؟ یا هدفِ دیگری دارد؟ موضوعِ قرآن کریم چیست؟ پاسخِ این سؤال را خودِ قرآن کریم ارائه فرموده است، فرموده است: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ»[۳]، موضوعِ قرآن کریم هدایت است.

در این جمله‌ی امام زین العابدین علیه السلام در دعای چهل و چهارم صحیفه سجّادیه هم وقتی عناوینِ ماهِ مبارک رمضان را بیان کردند، بعد مجموعِ آن را در یک مسیر در جریان قرار داد، «الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»، این ماه رمضان آنچنان ماهی است که در آن «قرآن» نازل شده است، قرآن کریم برای هدایتِ مردم نازل شده است.

این یک نکته؛ که وقتی ما قرآن کریم را می‌خوانیم باید در تمامِ آیاتِ قرآن کریم هدایتِ آن را تعقیب کنیم، گُمشده‌ی ما در هر آیه‌ای از آیاتِ قرآن کریم «هدایت» باشد، ما بخواهیم با هر آیه‌ای راه را تشخیص بدهیم و در راه راهبری بشویم.

هدایتِ قرآن کریم هدایتِ همه‌جانبه است، هم راه و آدرس و نشانی را به ما می‌دهد، پرچم و تابلو نصب می‌کند، فلش را ارائه می‌کند، اما تنها ارائه نیست، تنها آدرس نیست، تنها تابلو نیست، بلکه هر کسی خود را به قرآن کریم بدهد و در اختیارِ قرآن کریم قرار بگیرد و پشتِ قرآن کریم سنگر بگیرد قرآن کریم او را می‌برد، قرآن کریم او را علاوه بر راهنمایی «راهبری» می‌کند، قرآن کریم امامت دارد، قرآن کریم قیادت دارد، قرآن کریم امام است، قرآن کریم رهبر است، قرآن کریم جاذبه دارد، قرآن کریم انرژی دارد، قرآن کریم نورِ عینی دارد نه نوری مانندِ نورِ چراغ که فقط راه را نشان می‌دهد، بلکه نوری دارد که مرکَب است و انسان را با پرهایی که در جانِ انسان ایجاد می‌کند به سوی خدای متعال می‌برد.

رحمتِ رحمانیّه و رحمتِ رحیمیّه

در سوره مبارکه حدید فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیَجْعَلْ لَکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»[۴]، ای مؤمنین! تقوا داشته باشید، حریمِ پروردگارِ خودتان را حفظ کنید، حرمتِ خدای متعال را نگه‌دارید، ورع و پارسایی را در زندگی رعایت کنید، که اگر شما اهلِ مراقبه بودید، اگر شما کنترل‌شده زندگی کردید و خودمراقبتی داشتید و اهلِ پروا و پرهیز بودید خدای متعال دو بخش از رحمتِ خود را به شما عطاء می‌کند. هم رحمتِ رحمانیّه‌ و هم رحمتِ رحیمیّه‌ی خدای متعال شما را دربرمی‌گیرد.

رحمتِ رحمانیّه رحمتِ عام است، آنچه به همه‌ی موجودات دادیم، از این مواهبِ طبیعی به شما هم می‌دهیم، از امکاناتِ دنیوی که نیازِ شما را برطرف کند به شما هم می‌دهیم، این سفره‌ی رحمانیّه است، آنچه به دشمنان دادیم، به عقرب‌ها دادیم، به مارها دادیم، به گرگ‌ها دادیم، به کافرها دادیم، به منافقین دادیم، شما هم از این نعمت‌ها بهره‌مند هستید، اما یک چیزی به شما می‌دهیم که به آن‌ها نداده‌ایم، و آن رحمتِ رحیمیّه‌ی ماست، خدای متعال از اسماء حسنی خود، از مواهبِ عرشیِ خود، از معنویت و اخلاق و فضائلِ گنجینه‌های خود به شما می‌دهد، علاوه بر اینکه دو بخشِ رحمتِ الهی قرینِ زندگیِ شما می‌شود بلکه «یَجْعَلْ لَکُمْ نُورًا» خدای متعال در وجودِ شما نور ایجاد می‌کند، که این نور فقط «راهنما» نیست، بلکه خودتان راه و راهبر می‌شوید، درونِ شما به سوی خدای متعال می‌جوشد، «تَمشونَ بِه» یعنی این نور شما را می‌برد.

پس تفاوتِ نورِ الهی با نورِ زمینی و نورِ زمانی و انواری که بشر با آن نورها ظلمات را برطرف می‌کند و مسیرِ خود را می‌بیند و در چاه نمی‌افتد متفاوت است، نورِ خدای متعال نوری است که در انسان «اراده» ایجاد می‌کند، به انسان «انگیزه» می‌دهد، جاذبه دارد، در وجودِ انسان ایجادِ جذبه می‌کند و انسان را بصورتِ یک جریانِ مجذوب به سوی مقصد می‌برد.

این هدایتِ قرآن کریم یک هدایتِ جامع و یک هدایتِ کامل است.

چرا نامِ کتابِ هدایت «قرآن» است؟

اما نکته‌ای که مفید است همه‌ی ما بدانیم این است که چرا خدای متعال این کتاب هدایت را «قرآن» نامگذاری کرده است؟

این موضوع جهاتی دارد که من دو نکته‌ی آن را عرض می‌کنم.

در مکتبِ اسلام «خواندن» خیلی مهم است، اولین درسی که خدای متعال در مسیرِ نبوّت و بعثت به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم القاء فرمود «إقرَأ» بود، اصلاً آمده‌ای که مردم را خوانا کنی، مردم باید بخوانند، باید عالِم بشوند، علم بدونِ قرائت نمی‌شود، پس از قرائت شروع می‌شود، مسیرِ علم با قرائت آغاز می‌شود و خدای متعال خواسته است که مردم این کتاب را بخوانند و این کتاب کتابِ خواندنی است.

بعلاوه اینکه «قرآن» یعنی «خوانده شده است»، یعنی خدای متعال نه تنها معنا و نورِ این کتاب را بر دلِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تابانده است، یا این مشعل را در دلِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای درخشش مستقر کرده است، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم صاحبِ مشعل شده است، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم صاحبِ نور شده است، وجودِ نازنینِ ایشان و قلبِ مبارکِ ایشان آینه‌ای است که نورِ الهی در این آینه تماشایی است، علاوه بر این خدای متعال الفاظِ این کتاب را هم به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم واگذار نکرده است، که بعضی از افرادِ منحرف می‌گویند این کتاب بصورتِ معنا به قلبِ پیغمبر القاء شده است و ممکن است خودِ ایشان الفاظ را اشتباه هم گفته باشند، این بر خلافِ نصّ صریحِ خودِ قرآن کریم است. خودِ خدای متعال قرائت کرده است، قاری خودِ خدای متعال است، معلّم خدای متعال است، شنونده و متعلّم حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، «إِنَّمَا یَعْرِفُ اَلْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ»[۵]، مخاطب دارد، خدای متعال گوینده است و مخاطبِ او حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و صاحبِ ولایتِ مطلقه‌ی کلیّه‌ی الهیّه است.

و آیاتی در این موضوع صراحتاً ما را روشن کرده است، فرمود: «لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ * إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ * فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»[۶]، حبیبِ من! پیامبرِ من! رسولِ من! پیکِ من! زبانِ خودت را از روی شتاب برای خواندنِ قرآن به حرکت نینداز.

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وقتی وحی الهی را استماع می‌کردند عجله داشتند که تکرار کنند تا در ذهنِ ایشان نقش ببندد، خدای متعال رسماً اعلان کرد که جای نگرانی نیست، چرا؟ برای اینکه خودِ ما هم جمعِ قرآن را که نگذاریم پراکنده بشود و از بین برود و هم قرائتِ آن را بعهده گرفته‌ایم، وقتی ما قرائت می‌کنیم تو با قرائت تبعیّت کن، ما می‌خوانیم و تو هم با ما بخوان، اینطور کتاب فقط این کتابِ پایانیِ انبیاء علیهم السلام است که بر خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلّم نازل شده است.

الفاظِ تورات و انجیل از جانبِ خدای متعال نبود، لذا بعد از حضرت موسی علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام دستخوشِ تحریف قرار گرفت، ولی این کتاب را خودِ خدای متعال هم از نظرِ محتوا و هم از نظرِ الفاظ بعهده گرفته است و لفظِ آن هم کلام و الفاظ و حروفِ خدای متعال است، از این جهت «قرآن» نامیده شده است.

روضه‌ی قرآن خواندنِ امام حسین علیه السلام

من به قربانِ آن وجودِ عزیزی که تمامِ زندگیِ او قرآن بود، حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام قرآنِ ناطق بودند، شبِ عاشورا چه تلاوتی داشتند، چه ترتیلی داشتند، چه زمزمه‌ای، آن شب ملائکه را به تماشا آورده بودند، و هم رأسِ مقدّسِ ایشان در مجالسِ مختلف قرآن تلاوت کرد. «ابن وُکِیده» می‌گوید در بالاخانه‌ی منزلِ خود نشسته بودم، دیدم صدای دلنشینی قرآن تلاوت می‌کند، چه تلاوتِ دل‌انگیزی، دل‌ها را آب می‌کند، گفتم: خدایا! صدا به این زیبایی، تلاوتِ به این زیبایی، چه کسی می‌تواند اینطور قرآن بخواند، سرِ خود را از پنجره بیرون بردم و دیدم سرِ مقدّسِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بالای نی این آیه را تلاوت می‌کند: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا»[۷]، عرض کردم: حسین جان! جریانِ شما عجیب‌تر از جریانِ اصحابِ کهف است…

اما ای برادران و خواهرانی که این مطالب را استماع می‌کنید، من عرض می‌کنم که نوعاً قاریِ قرآن را تشویق می‌کنند، لب‌های قاری قرآن را می‌بوسند…

اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله…

در مجلس یزید ملعون و ابن زیاد ملعون با چوب خیزران به همین لب‌هایی که قرآن تلاوت می‌کرد می‌زدند…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

دعا

إلَهَنا یَا حَمیدُ بِحَقّ مُحَمَّد، یَا عَالیُ بِحَقّ عَلی، یَا فَاطِرُ بِحَقّ فَاطِمَه، یَا مُحسِنُ بِحَقّ الحَسَن، یَا قَدیمَ الإحسَان بِحَقّ الحُسَین…

خدایا! تو را به عظمتِ محمّد و آل محمّد علیهم السلام و به قرآن منزل قسم می‌دهیم امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! رهبرِ عزیزمان را، و خدمتگزارانِ این مسیرِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام و عاشورا را یاری بفرما.

خدایا! سایه پُربرکتِ پرچمدارِ نهضتِ اسلامی، نایبِ امام زمان ارواحنا فداه را تا ظهورِ حضرت مستدام بفرما.

خدایا! مشکلاتِ مستضعفان را بدستِ مبارکِ ایشان جهتِ آماده شدنِ برای ظهور برطرف بفرما.

خدایا! به ما توفیقِ درکِ ظهور و خدمتِ در حکومتِ جهانیِ حضرت را عنایت بفرما.

خدایا! نسلِ جوانِ ما را، جوان‌های مورد نظر را از سرگردانی نجات عنایت بفرما.

خدایا! همه را به ساحلِ سعادت، نورانیّت، معرفت، کمال و رفعِ نیازهای دنیوی و معنوی برسان.

خدایا! امام و شهدا، مشایخ و گذشتگان‌مان را مشمولِ غفرانِ خاصّ خودت قرار بده.

خدایا! عمومِ مریض‌ها و مریض‌های مورد نظر را شفای عاجل و کامل مرحمت بفرما.

خدایا! این ویروس را از جامعه‌ی شیعی و توحیدی دور و به جانِ نابکارانِ عالَم، آدم‌کُش‌های عالَم و چپاول‌گران گسیل بفرما.

خدایا! عاقبتِ امرِ ما را با شهادت مختوم بفرما.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه نساء، آیه ۸۲

[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۲

[۴] سوره مبارکه حدید، آیه ۲۸

[۵] الکافی، جلد ۸، صفحه۳۱۱  (عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زَیْدٍ اَلشَّحَّامِ قَالَ: دَخَلَ قَتَادَهُ بْنُ دِعَامَهَ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ یَا قَتَادَهُ أَنْتَ فَقِیهُ أَهْلِ اَلْبَصْرَهِ فَقَالَ هَکَذَا یَزْعُمُونَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بَلَغَنِی أَنَّکَ تُفَسِّرُ اَلْقُرْآنَ فَقَالَ لَهُ قَتَادَهُ نَعَمْ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِعِلْمٍ تُفَسِّرُهُ أَمْ بِجَهْلٍ قَالَ لاَ بِعِلْمٍ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَإِنْ کُنْتَ تُفَسِّرُهُ بِعِلْمٍ فَأَنْتَ أَنْتَ وَ أَنَا أَسْأَلُکَ قَالَ قَتَادَهُ سَلْ قَالَ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی سَبَإٍ «وَ قَدَّرْنٰا فِیهَا اَلسَّیْرَ سِیرُوا فِیهٰا لَیٰالِیَ وَ أَیّٰاماً آمِنِینَ » فَقَالَ قَتَادَهُ ذَلِکَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ بِزَادٍ حَلاَلٍ وَ رَاحِلَهٍ وَ کِرَاءٍ حَلاَلٍ یُرِیدُ هَذَا اَلْبَیْتَ کَانَ آمِناً حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى أَهْلِهِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ نَشَدْتُکَ اَللَّهَ یَا قَتَادَهُ هَلْ تَعْلَمُ أَنَّهُ قَدْ یَخْرُجُ اَلرَّجُلُ مِنْ بَیْتِهِ بِزَادٍ حَلاَلٍ وَ رَاحِلَهٍ وَ کِرَاءٍ حَلاَلٍ یُرِیدُ هَذَا اَلْبَیْتَ فَیُقْطَعُ عَلَیْهِ اَلطَّرِیقُ فَتُذْهَبُ نَفَقَتُهُ وَ یُضْرَبُ مَعَ ذَلِکَ ضَرْبَهً فِیهَا اِجْتِیَاحُهُ قَالَ قَتَادَهُ اَللَّهُمَّ نَعَمْ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَیْحَکَ یَا قَتَادَهُ إِنْ کُنْتَ إِنَّمَا فَسَّرْتَ اَلْقُرْآنَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِکَ فَقَدْ هَلَکْتَ وَ أَهْلَکْتَ وَ إِنْ کُنْتَ قَدْ أَخَذْتَهُ مِنَ اَلرِّجَالِ فَقَدْ هَلَکْتَ وَ أَهْلَکْتَ وَیْحَکَ یَا قَتَادَهُ ذَلِکَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ بِزَادٍ وَ رَاحِلَهٍ وَ کِرَاءٍ حَلاَلٍ یَرُومُ هَذَا اَلْبَیْتَ عَارِفاً بِحَقِّنَا یَهْوَانَا قَلْبُهُ کَمَا قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ اَلنّٰاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ » وَ لَمْ یَعْنِ اَلْبَیْتَ فَیَقُولَ إِلَیْهِ فَنَحْنُ وَ اَللَّهِ دَعْوَهُ إِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ اَلَّتِی مَنْ هَوَانَا قَلْبُهُ قُبِلَتْ حَجَّتُهُ وَ إِلاَّ فَلاَ یَا قَتَادَهُ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ کَانَ آمِناً مِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ قَالَ قَتَادَهُ لاَ جَرَمَ وَ اَللَّهِ لاَ فَسَّرْتُهَا إِلاَّ هَکَذَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَیْحَکَ یَا قَتَادَهُ إِنَّمَا یَعْرِفُ اَلْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ .)

[۶] سوره مبارکه قیامه، آیات ۱۶ تا ۱۸

[۷] سوره مبارکه کهف، آیه ۹