شفاعت اولیاى الهى در روز قیامت براى گنه کاران، بدون حساب نیست؛ بلکه متوقف بر شرایطى است که در همین دنیا باید آن را به دست آورد. در آیات و روایات، براى هیچ فرد یا گروهى تضمین نشده است که حتما مورد شفاعت قرار مى گیرند؛ بلکه صفات و ویژگى هاى کلى کسانى که از این نعمت بهره مند و یا محروم اند، بیان شده است. بر اساس آیات و روایات، شرایط شمول شفاعت نسبت به بنده گنه کار، عبارت است از:

یک. رضایت خداوند

۱ـ۱ – رضایت از شفیع؛ شفیعان واسطه فیض خدا هستند. به همین جهت شرط اصلى و اساسى شفاعت، این است که مورد رضایت و پسند خداوند باشد. شفیعان کسانى اند که خداوند آنان را براى این کار پسندیده و به آنان اجازه شفاعت داده است.

قرآن کریم مى فرماید: «در آن روز، شفاعت کسى سودمند نیست، مگر آن کسى که خداى رحمان به او اجازه دهد».[۱]

۱ـ۲ – رضایت از شفاعت شونده؛ شفاعت شوندگان باید مورد رضایت و پسند خداوند باشند؛ یعنى، شفاعت در حق کسانى مؤثر خواهد بود که در دنیا در مسیر اطاعت، بندگى و رضایت خداوند قرار داشتند.

قرآن کریم مى فرماید: «و [شفیعان] شفاعت نمى کنند، مگر براى کسى که مورد رضایت و پسند خداوند باشد».[۲]

در حقیقت شفاعت تجلّى اراده و خواست خداوند، مبنى بر بخشش و آمرزش بندگانى است که در دنیا عقیده و عملشان مورد رضایت خداوند بوده است؛ هرچند دچار خطا و لغزش نیز شده اند. شفاعت، پاداشى در حق آنان است.

دو. حفظ اصل ایمان

کسانى مورد شفاعت قرار مى گیرند که به سبب گناهان، اصل ایمانشان به خطر نیفتاده باشد. به همین جهت، در منابع دینى آمده است: کافر، مشرک و منافق در روز قیامت مورد شفاعت قرار نمى گیرند.

رسول اکرم (صلی الله علیه وآله)  فرموده است: «شفاعت براى تردیدکنندگان، مشرکان و کافران نیست؛ بلکه براى مؤمنان یکتاپرست است».[۳]

سه. عمل به دستورات دینى

گنه کارانى مورد شفاعت قرار مى گیرند که مطیع دستورات خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله)  و اولیاى دین باشند؛ یعنى، درست بر خلاف آنچه که برخى گمان مى کنند که وعده به شفاعت، موجب تشویق افراد به ارتکاب گناه و سرباز زدن از مسئولیت مى شود! در منابع دینى شرط شفاعت، عمل به دستورات دین و اطاعت از خدا و رسول و امامان معصوم (علیهم السّلام)  ذکر شده است. کسى که روش عملى او اطاعت از خدا و عمل به وظایف و مسئولیت هاى دینى بوده؛ لکن گاهى هم دچار لغزش و خطا شده است، شایستگى دریافت رحمت الهى را در آخرت خواهد داشت.

امام صادق (علیه السّلام)  مى فرماید: «هرکس دوست دارد شفاعت در مورد او سودمند واقع شود، باید در صدد جلب رضایت خداوند برآید. بدانید هیچ کس رضایت خداوند را جلب نخواهد کرد؛ مگر با اطاعت از خدا و پیامبر و اولیاى الهى از آل محمد (صلی الله علیه وآله) ».[۴] این روایت ضمن بیان شرط اساسى شفاعت (رضایت خداوند)، راه جلب خشنودى او را عمل به دستورات دین دانسته است.

از دیدگاه قرآن کریم، علت اینکه شفاعت به حال برخى از اهل دوزخ سودى نمى بخشد، عدم پایبندى آنان به احکام و وظایف دینى است: «از اهل دوزخ سؤال مى کنند: چه چیزى شما را جهنمى کرد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم و بینوا را اطعام نمى کردیم، و با اهل باطل، همراه و هم صدا بودیم، و روز پاداش را دروغ مى انگاشتیم، تا اینکه مرگ ما فرا رسید. پس شفاعت شافعان به حال آنان سودى نمى بخشد».[۵]

اهمیت عمل به احکام و وظایف دینى، به حدى است که در مواردى، حتى سبک شمردن و اهمیت ندادن به آن، موجب محرومیت از شفاعت مى شود. رسول اکرم (صلی الله علیه وآله)  فرموده است: «شفاعت من به کسى که نمازش را سبک بشمارد، نمى رسد».[۶]

چهار. رابطه معنوى شفاعت شونده و شفیعان

کسانى مورد شفاعت قرار مى گیرند که در دنیا ارتباط روحى و معنوى خاصى بین آنان و شافعان برقرار شده باشد. کسانى که نسبت به اولیاى الهى محبت و مودّت دارند و در دنیا تحت جذبه هدایت گرى آنان قرار گرفته و هم فکر، هم عقیده و همراه ایشان بوده اند. به درجه اى از وحدت و سنخیت روحى با آنان رسیده اند، در آخرت نیز مورد شفاعت آنان قرار مى گیرند.

در حقیقت، یکى از حکمت هایى که سبب شده خداوند اولیاى الهى را در روز رستاخیز، واسطه وشفیع در فیض مغفرت و بخشش خود، به این افراد قرار دهد، همین رابطه معنوى و سنخیتى است که در دنیا میان آنان برقرار بوده است. در روایات گوناگونى بر محبت و دوستى پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)  و امامان معصوم (علیهم السّلام) تأکید شده است؛[۷] زیرا این محبت موجب تقویت رابطه معنوى و سنخیت روحى با آنان مى شود. وحدت و سنخیت دو روح، به یگانگى عقاید، اوصاف، روش ها و عمل ها است. محبت حقیقى، محب را شیفته محبوب کرده و موجب همگونگى در عقاید، اخلاق و سلیقه ها مى شود. محبت و مودّت حقیقى نسبت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و امامان (علیهم السّلام) ، از ارتکاب گناه مى کاهد و مانع از دلبستگى ها و وابستگى هاى کاذب مى شود.

بر این اساس «محبت اولیاى الهى»، یکى از شرایط شفاعت آنان است تا در پرتو آن محبت، از مغفرت، رحمت و لطف الهى بهره مند گردد.[۸] در منابع دینى آمده است:

«عالم براى کسانى که با هدایت او ره یافته اند، شفاعت مى کند».[۹]

«امامان معصوم (علیهم السّلام)  براى شیعیان و پیروان خود شفاعت مى کنند».[۱۰]

«کسانى که حلقه ارتباط و اتصال به اولیاى الهى را گسسته و ولایت امامان را نپذیرفته اند، مورد شفاعت آنان قرار نمى گیرند».[۱۱]

به همین جهت در روایات آمده است: کسى که ذریه و فرزندان رسول اکرم را آزار دهد، مورد شفاعت آن حضرت نخواهد بود: «به خدا سوگند! براى کسانى که فرزندان و ذریه ام را آزار کرده باشند، شفاعت نمى کنم».[۱۲]

محرومان از شفاعت :

کافران، دشمنان خاندان رسالت، آزاردهندگان فرزندان و ذریه رسول اکرم و کسانى که رشته محبت و پیوند روحى با شفاعت کنندگان را در دنیا گسسته اند، مورد شفاعت آنان قرار نمى گیرند. منکران شفاعت و سبک شمارندگان نماز نیز از دیگر محرومان از شفاعت اند. رسول اکرم (صلی الله علیه وآله)  مى فرماید: «شفاعت من در روز قیامت حق است، پس کسى که به آن ایمان نداشته باشد، مورد شفاعتم نخواهد بود»[۱۳]و «شفاعت من براى گنه کاران است، مگر شرک و گناه ظلم».[۱۴]

امام صادق (علیه السّلام)  مى فرماید: «کسى که نماز را سبک بشمارد، شفاعت ما هرگز شامل حالش نمى شود».[۱۵]

 

دفتر نشر معارف/مؤلفان:محمدرضا کاشفی و سیّد محمد کاظم روحانی


شس[۱] – طه ۲۰، آیه ۱۰۹٫

[۲] – انبیاء ۲۱، آیه ۲۸٫

[۳] – میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۴۷۲، ح ۹۴۸۲٫

[۴] – بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۲۲۰٫

[۵] – مدثر ۷۴، آیات ۴۸ ـ ۴۲٫

[۶] – میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۴۷۲، ح ۹۴۸۵٫

[۷] – بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۵۸، ح ۳؛ کنز العمال، ج ۱۴، ص ۳۹۹، ح ۳۹۰۵۷٫

[۸] – ر.ک: محمد شجاعى، تجسم عمل و شفاعت، ص ۱۰۶٫

[۹] – میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۴۷۵، ح ۹۵۰۶٫

[۱۰] – همان، ح ۹۵۰۴ و ۹۵۰۵؛ بحارالانوار، ج ۸، ص ۴۳، ح ۳۴، ۴۲، ۴۳ و ص  ۳۶ و ۳۷٫

[۱۱] – بحار الانوار، ج ۸، ص ۷۳۶، ح ۹٫

[۱۲] – امالى صدوق، ص ۳۷۰؛ بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۲۱۸، ح ۴٫

[۱۳] – میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۴۷۲، ح ۹۴۸۷؛ کنز العمال، ج ۱۴، ص ۳۹۹، ح ۳۹۰۵۹٫

[۱۴] – میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۴۷۲، ح ۹۴۸۴٫

[۱۵] – همان، ح ۹۴۸۶٫