مقصود از شرایط دعا امورى است که اجابت دعا منوط به تحقق آنهاست. مهم ترین شرایط عبارتند از:

۱ – معرفت؛ یکى از شرابط مهم و اساسى در دعا آن است که آدمى بداند در برابر چه وجودى ایستاده است و از چه کسى طلب مى کند و با چه عظمتى سخن مى گوید و بداند که چه مى گوید و چه مى خواهد بنابراین شناخت خدا و عظمت او و شناخت خود به عنوان مخلوق و محتاج و نیازمند محض و شناخت آنچه بر زبان جارى مى کند و مى خواهد از شرایط اصلى دعاست.

امام صادق (علیه السّلام)  علت عدم استجابت دعا را چنین مطرح فرموده است: «لانکم تدعون من لا تعرفونه»؛[۱] «شما کسى را مى خوانید که بدو معرفت ندارید».

و در روایت دیگرى مى فرماید: «و لانکم تدعون من لا تعرفون و تسئلون ما لا تفهمونه»؛[۲] «زیرا موجودى را مى خوانید که معرفت به او ندارید و تقاضا  مى کنید چیزى را که نمى فهمید».

۲ – عمل صالح یا طاعت اوامر و نواهى الهى؛ دعا کننده علاوه بر معرفت بر آنچه که مى داند نیز باید عملى کند که ما از آن به عمل صالح تعبیر مى کنیم. خداوند متعال در قرآن وعده داده است که دعاى مؤمنان و انجام دهندگان عمل صالح و اجابت مى کند: «وَ یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ»[۳] و احادیث نیز بدین امر تأکید کرده اند[۴] از جمله خطبه قابل تدبر ذیل از امام على (علیه السّلام) که در پاسخ به اسباب عدم استجابت دعا فرمودند: «خدا را شناختید، اما حقش را – چنان که بر شما واجب کرده است – ادا نکردید… به پیامبرش ایمان آوردید، اما با سنتش مخالفت کردید و به شریعت او پاى بند نبودید… کتاب خدا را که بر شما فرو فرستاده، خواندید اما به آن عمل نکردید و گفتید: شنیدیم و اطاعت کردیم اما مخالفت کردید… گفتید که از آتش مى ترسید. در حالى که بدنتان را با گناهان به آتش مى سپارید… گفتید دوستدار بهشتید، در حالى که هماره کارهایى انجام مى دهید که شما را از بهشت دور مى سازد…».[۵]

۳ – اخلاص؛ یعنى دعا کننده در هنگام دعا، تنها سبب را خداوند بداند و همه امور را بدست او تلقى کند، چنانکه خداوند متعال اخلاص در دعا را موجب استجابت دعا دانسته است[۶] و از این رو بدان دستور داده است[۷] و نیز حضرت على (علیه السّلام) در پند دهى به فرزندش فرمود: «و اخلص المسأله لربک فان بیده الخیر و الشر»؛[۸] «و در درخواست از پروردگار خالص باش که خیر و شر به دست اوست».[۹]

به عبارت دیگر: اگر انسان از خداوند چیزى طلب کند و بخواهد مطلوبش را مستجاب بیند، باید امیدش را از غیرخدا قطع کند و تنها امیدش خدا باشد. در این باره امام صادق (علیه السّلام)  مى فرماید: «هرگاه کسى از شما بخواهد دعایى کند که حتماً اجابت شود پس باید از تمام مردم قطع امید کند (قطع اسباب مادى) و براى او امیدى جز به خدا نباشد. در این حال وقتى حق تعالى صدق این معنا را از قلب سالک دریافت، هر دعایى را جز ه اعطا و اجابت پاسخ نمى دهد.[۱۰]

هر که را دل پاک شد از اعتدال*** آن دعایش مى رود تا ذوالجلال[۱۱]

۴ – حضور فکر و دل؛ در حالت دعا آدمى باید فکرش حاضر باشد و مهم تر دل او نیز همین طور؛ یعنى داعى در هنگام دعا نباید فکرش به امور دیگرى معطوف شود و در نتیجه دل و قلب او نیز در جاى دیگر باشد؛ بلکه تمامى فکر و قواى فکرى او و نیز تمامى قلب و دل و قواى آن در محضر پروردگار و آنچه که به خدا مى گوید حاضر و هشیار باشد.

چنانکه رسول خدا (صلی الله علیه وآله)  فرمودند: «لا یقبل الله عز و جل دعاء قلب ساه»؛[۱۲] «خداوند عز و جل دعاى دل غافل را نمى پذیرد.

و نیز فرمود: «اعلموا ان الله لا یقبل دعاء عن قلب غافل»؛[۱۳] «بدانید که خداوند دعا را از قلب و دل غافل و غیرحاضر مقبول نمى کند». روایات و احادیث در این خصوص فراوان است.[۱۴]

باید توجه داشت کسى که فکر و دلش حاضر نیست تنها لقلقه زبان دارد و دعا فقط تکرار لفظ یا لقلقه لسان است.

گفت: فاش کن که آن، کار تو نیست

لایق انفاس و گفتار تو نیست

کآن نفس خواهد ز باران پاک تر

وَز فرشته، در روش درّاک تر

عمرها بایست، تا دم پاک شد

تا امین مخزن افلاک شد

خود گرفتى این عصا در دستِ راست

دست را دستان موسى از کجاست؟

۵ – کسب حلال؛ یکى دیگر از شرایط استجابت دعا آن است که داعى و دعاکننده باید رزق خود را از راه حلال، طیب و طاهر به دست آورده باشد، انسانى که گوشت و پوست و استخوانش از ارتزاق حرام رشد کرده باشد دعایش نامستجاب است. از همین رو، رسول اکرم (صلی الله علیه وآله)  مى فرماید: «درآمدت را پاک  کن تا دعایت مستجاب شود؛ زیرا هرگاه لقمه حرامى به دهان خویش ببرد تا چهل روز از او دعایى پذیرفته نمى شود».[۱۵]

و نیز امام صادق (علیه السّلام)  فرموده اند: «هر که شاد شود که دعایش به اجابت رسد باید کسب خود را پاک سازد».[۱۶]

آداب دعا:

از آداب دعا مى توان به شرائط کافى دعا نیز یاد کرد؛ یعنى امورى که موجب کمال دعا و رفعت مرتبه گشته و تأثیرگذارى و اثربخشى بیشتر مى شود. مهم ترین این آداب عبارتند از:

۱ – طهارت؛ که عبارت است از وضو و غسل. على (علیه السّلام)  فرموده اند: «اذ انزل بک امر عظیم فى دین او دنیا، فتوضاً و ارفع یدیک»؛[۱۷] «هرگاه کار بزرگ و دشوار دینى یا دنیایى روى آورد، وضو بگیرد و دست هایت را بلند کن».

۲ – آغاز با نام خدا؛ در ابتدا با «بسم اللّه  الرحمن الرحیم» و یاد خدا دعا را شروع کنیم؛ چرا که رسول خدا (صلی الله علیه وآله)  فرمودند: «دعایى که اولش با بسم اللّه  الرحمن الرحیم آغاز شده باشد رد نمى شود».[۱۸]

۳ – ستایش الهى؛ تمجید و تحمید و ثناگویى خداوند متعال در آغاز دعا بیانگر میزان معرفت داعى به حضرت حق است. از این رو، امام صادق (علیه السّلام)  فرموده اند: «هر دعایى که قبلش تمجید خداوند متعال نباشد به جایى نخواهد رسید».[۱۹]

على (علیه السّلام)  نیز مى فرماید: «درخواست پس از سایش است، پس در آغاز خدا را ستایش کنید و آن گاه حاجت هاى خود را بخواهید، خداوند عزّ و جلّ را پیش از بیان درخواست ها مدح و ثنا کنید»[۲۰] بسیارى از دعاهایى که  از معصومان (علیهم السّلام)  به دست ما رسیده است چنین اند و آغاز دعا با ثنا و ستایش الهى مى باشد.

۴ – صلوات؛ در فرهنگ دینى توصیه شده است تا با درود بر حضرت رسول (صلی الله علیه وآله)  و اهل بیت (علیهم السّلام)  دعا آغاز شود و این عمل موجب استجابت دعا خواهد شد. على (علیه السّلام)  در این خصوص مى فرماید: «هرگاه از خداوند سبحان حاجتى خواهى، با درود فرستادن بر پیامبر (صلی الله علیه وآله)  سخن آغاز کن، آن گاه حاجتت را بخواه که خداوند بزرگوارتر از آن است که دو حاجت از او خواسته شود و یکى را اجابت و دیگرى را رد کند».[۲۱]

۵ – شفاعت خواهى؛ براى استجابت دعا باید از وسایلى و وسایطى استفاده کرد که در نزد پروردگار قرب و منزلت دارند تا به جهت آنان خداوند متعال حوائج و نیازهاى مادى و معنوى را محقق سازد. در احادیث شریف توسل به امامان و قرآن موجب استجابت دعا تلقى شده است.[۲۲]

۶ – اقرار به گناه؛ امام صادق (علیه السّلام)  مى فرماید: در آغاز دعا مدح خداوند متعال سپس اقرار به گناه و آنگاه خواستن و طلب کردن[۲۳]

۷ – تضرع و اظهار عجز؛ در احادیث قدسى خداوند متعال به انبیاء خویش توصیه کرده که هنگام دعا، او را تضرع و خشوع بخوانند[۲۴] در آیات قرآنى نیز  به قرین بودن دعا با ترس و خوف و تضرع، خشوع تأکید شده است.[۲۵] چنانکه على (علیه السّلام)  نیز فرموده اند: «علیکم بمسأله ذل و خضوع و تملّق و خشوع»؛[۲۶] «با حالت ذلت و فروتنى و ثناگویى و خشوع درخواست کنید».

گریه بهترین نشان تضرع؛ اشک بهترین نماد بر تضرع و خشوع آدمى است و از این رو، محبوب خداست.[۲۷] و به همین جهت بهترین سلاح انسان وارسته دانسته شده است[۲۸] و از همین حیث است که اهل بیت (علیهم السّلام)  از چشم خشک و بدون اشک به خدا پناه مى بردند[۲۹] و براى همین است که براى گریه از خداوند طلب یارى مى کردند[۳۰] و به همین دلیل على (علیه السّلام)  مى فرماید: «هنگام گریه را براى دعا مغتنم شمارید».[۳۱]

 پس دعاى خشک، هِل اى نیکبخت!

 که فشاندِ دانه مى خواهد درخت

گر ندارى دانه، ایزد ز آن دعا

 بخشدت نخلى که نعم ما سعى

همچو مریم، درد بودش داندنى

 سبز کرد آن نخل را صاحب فنى

۸ – دو رکعت نماز؛ امام صادق (علیه السّلام)  تأکید فرموده اند که براى به دست آوردن حاجت دعا را با دو رکعت نماز قبل از آن قرین سازید.[۳۲]

۹ – بلند کردن دست ها به سوى آسمان؛ در احادیث به بلند کردن دست ها به سوى آسمان توصیه شده است و از روایات گوناگون به دست مى آید که معصومان (علیهم السّلام)  نیز هنگام دعا چنین مى کردند.[۳۳]

حضرت على (علیه السّلام)  مى فرماید: «هر کس از شما از نماز فارغ شد، دستانش را به سوى اسمان بلند کند و در دعا بکوشد».[۳۴] این حالت بنابر روایات نوعى اظهار بندگى است یا نوعى نماد این حقیقت که خویش را چون غریقى تلقى مى کند که دست دراز کرده و به دامن رحمت الهى مى چسبد و به دامان پرمهرش چنگ مى زند تا حضرت حق او را از این ورطه حولناک نجات دهد.[۳۵]

۱۰ – کوچک نشمردن خواسته خود؛ دعا کننده براى آنکه خواسته اش به اجابت برسد، نباید آن را کوچک بشمارد، چنانکه اهل بیت (علیهم السّلام)  بر آن تأکید فراوان کرده اند.[۳۶]

۱۱ – اصرار بر دعا؛ از آنجا که نفس دعا در پیشگاه پروردگار متعال مطلوبیت و موضوعیت دارد، باید بر آن مصر بود علاوه بر آنکه این اصرار خود موجب اجابت نیز خواهد گشت.

حضرت على (علیه السّلام)  فرموده اند: «هر کس در کوبیدن در [یعنى دعا کردن] پایدارى کند و در گشودن آن [یعنى اجابت دعا ]اصرار کند، داخل خواهد شد [یعنى دعایش مستجاب مى گردد].[۳۷]

۱۲ – انصاف در دعا؛ داعى نباید خواسته ها و نیازهاى خویش را بیش از حد قرار دهد؛ بلکه باید انصاف را در این جهت مراعات کرده و خواسته هاى خویش را به صورت الاهم فى الاهم یا با اولویت بندى مطرح سازد، البته این نه به جهت نغوذً بالله بخل حضرت حق باشد؛ بلکه ادب بنده چنین اقتضایى دارد که خواسته هاى خود را در حد اعتدال و انصاف مطرح سازد، چنانکه ائمه (علیهم السّلام)  به آن تأکید کرده اند.[۳۸]

۱۳ – امید به اجابت؛ در هنگام دعا نباید از استجابت آن ناامید بود؛ بلکه با حسن ظن به پروردگار عالمیان و با امید به تحقق آن نیازها را مطرح کرد، چنانکه معصومان (علیهم السّلام)  تأکید فراوانى کرده اند تا دعا را با یقین به اجابت و حسن ظن به برآورده شدن آن مقرون سازیم.[۳۹]

 

دفتر نشر معارف/مؤلفان:محمدرضا کاشفی و سیّد محمد کاظم روحانی


[۱] – بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۶۸٫

[۲] – تفسیر صافى، ج ۱، ص ۲۰۴٫

[۳] – شورى۴۲ ۲۶٫

[۴] – نگا: بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۶۸، و ۳۴۱٫

[۵] – همان، ص ۳۷۶٫

[۶] – لقمان۳۱، آیه ۳۲٫

[۷] – مؤمنون۲۳، آیه ۱۴٫

[۸] – نهجالبلاغه، نامه ۳۱٫

[۹] – نگا: المیزان، ج ۲، ص ۳۶٫

[۱۰] – به نقل از: درآمدى بر سیر و سلوک، ص ۷۵٫

[۱۱] – مثنوى، دفتر سوم، ۲۳۰۵٫

[۱۲] – بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۵۷٫

[۱۳] – همان، ص ۱۷۳٫

[۱۴] – نگا: المیزان، ج ۲، ص ۳۹٫

[۱۵] – بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۵۸٫

[۱۶] – همان، ص ۳۷۳٫

[۱۷] – بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۱۵۹٫

[۱۸] – همان، ج ۹۳، ص ۳۱۳٫

[۱۹] – بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۲۱٫

[۲۰] – همان، ص ۳۰۸٫

[۲۱] – نهج حکمت، ۳۶۱٫

[۲۲] – بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۳۲، و ج ۷۸، ص ۹٫

[۲۳] – بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۱۸٫

[۲۴] – همان، ص ۳۰۵، و ص ۳۱۴٫

[۲۵] – نگا: اعراف۷، آیه ۵۶-۵؛ انبیاء(۲۱)، آیه ۹۰؛ مریم(۱۹)، آیه ۴٫

[۲۶] – بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۳۴۱٫

[۲۷] – اصول کافى، ج ۴، ص ۲۵۰٫

[۲۸] – فرازى از دعاى کمیل و سلاحهالبکاء.

[۲۹] – «و اعوذ بک من قلب لا یخشع و من عین لا تدمع» دعاى بعد از زیارت امیرالمؤمنین.

[۳۰] – «و اعنى بالبکاء على نفسى»، دعاى ابوحمزه ثمالى.

[۳۱] – بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۳۶٫

[۳۲] – بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۱۴ و ۳۱۶٫

[۳۳] – بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۲۱۴٫

[۳۴] – تهذیب الاحکام، ج ۲، ص ۳۲۲٫

[۳۵] – نگا: اصول کافى، ج ۴، ص ۲۴۹٫

[۳۶] – بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۲۷۴ و ج ۹۳، ص ۳۶۳٫

[۳۷] – غررالحکم، ح ۹۱۶۰٫

[۳۸] – بحارالانوار، ج ۹۳، صص ۳۰۳-۲۹۳؛ تنبیه الخواطر، ج ۱، ص ۳۰۲٫

[۳۹] – نگا: بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۰۵؛ نهجالبلاغه، نامه ۳۱؛ کافى، ج ۲، ص ۴۷۳٫