هر گاه قرائت‌کننده، حقیقت قرآن و بزرگی آن را شناخت، ناچار در آیاتش تدبّر و اندیشه می‌کند. و وقتی تدبّر نمود و از موانع فهم، خود را تخلیه کرد و در جستجوی فهم بود، حتماً مقصودهای قرآن به تناسب مقامی که در دین دارد، برایش تجلّی کرده و منکشف می‌گردد.

پس چون از این چشمه، جامی نوشید، او را مست می‌کند. و وقتی از جلوه‌های معارف ربّانیّه مست شد، دلش به تناسب آیات مختلفه، متأثّر و منفعل شده و برای به حسب هر معنایی، حال و وجود خاصّی پدید می‌آید!

زیر او [در این هنگام] در هر آیه‌ای گویا خود را مخاطب آیه می‌بیند، یا این‌که در مورد او نازل شده و او مخصوص آن است!

در نتیجه قلبش متّصف به حزن یا سرور یا رجاء یا توکّل یا تسلیم یا رضا یا توحید می‌شود؛ و به تناسب حالش به آیات جواب می‌دهد، با پناه بردن و استغفار و اعتراف و توبه و دعا و شکر و تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر، به حسب حالاتی که در تأثّراتش[از آیات] برای وی حاصل شده است.

منبع: کتاب به سوی دوست،  ص ۱۲۱