در کتاب امالى شیخ علیه الرحمه در حدیثى آمده چون شب زفاف فاطمه (ع) فرارسید حضرت پیغمبر اکرم صلى علیه و آله و سلم شتر شهباء خود را در حالیکه آنرا مجهز برو پوشى نموده بود آورده و بدخترش فاطمه فرمود بر ناقه نامبرده سوار شود پیغمبر زمام مهار ناقه را بدست سلمان داد و خود حضرتش از پشت سر ناقه را مى راند در بین راه صداى افتادن چیزى را شنید مشاهده فرمود دید جبرائیل و میکائیل با گروه بسیارى از فرشتگان هبوط به زمین نمودند پس پیغمبر از سرفرود آنان بزمین پرسید چه باعث شده که شما بزمین فرود آمدید عرض نمودند آمدیم تا بعنوان همراهى عروس عالیه مقام را به خانه داماد عالیقدر حضت على بن ابیطالب به بریم آنگاه جبرائیل و میکائیل با جمع ملائک و فرشتگان با خاتم پیغمبران حضرت محمد صلى الله علیه و آله تکبیر گویان بخانه امیر اهل ایمان على مرتضى علیه السلام آمدند و از آن زمان تکبیر گفتن در عروسى ها رایج و مرسوم گردیده است. و نیز در کتاب تاریخ بغداد از این عباس روایت شده که گفته است در شب عروسى علیا مکرمه حضرت فاطمه علیهاالسلام موقعیکه او را به خانه حضرت على مرتضى علیه السلام مى بردند.
حضرت رسول الله صلوات الله علیه در جلو و جبرئیل در طرف چپ و هفتاد هزار فرشته پشت سرش تسبیح گویان حرکت و تا طلوع فجر به تسبیح و تقدیس رب متعال اشتغال داشتند در شب عروسى حضرت ملکه ملک و ملکوت فاطمه زهرا سلام الله علیها در حالیکه عروس عالیه مقام را بخانه شوهرش حضرت على بن ابیطالب مى بردند شش زن رجزخوانى نمودند.
دارد که اول آنان ام السلمه بود که چنین سرود:
• سرن بعون الله یا جاراتى و اذکرن ما انعم رب العلى سرن مع خیر نساء الورى یا بنت من فضله ذو العلى بارک لنا و احفظ محبیها غدا واها لهذا العیش واها واها

• و اشکرنه فى کل حالات من کشف مکروه و آفات تفدى بعمات و خالات بالوحى منه و الرسالات حر اللضلى یا قاضى الحاجات واها لهذا العیش واها واها

واها لهذا العیش واها واها
دوم ام هانى بود که چنین سرود
• ان اباها سید الانام و بعلها قسوره الا جام و کاسر الاوثان و الاصنام

• و امها ملیکته الایام و کاسر الاوثان و الاصنام و کاسر الاوثان و الاصنام

(واها لهذا لعیش واها واها)

سیّم فاطمه بنت زبیرابن عبدالمطلب بود که چنین سرود
• واها ثم واها واها ان اباها و ابا اها قد بلغا فى المجد غایتاها

• لواننا نلنا المنى نلناها قد بلغا فى المجد غایتاها قد بلغا فى المجد غایتاها

واها لهذا العیش واها واها
چهارم حفصه بود که در رجز خود چنین سرود
• یا اخوتى انظرن مصباح الدجى لو لم یکن للمصطفى وصیه لیس لها فى الدهر کفویر تحبى

• و من بها الناس کلا التجا لیس لها فى الدهر کفویر تحبى لیس لها فى الدهر کفویر تحبى

واها لهذا العیش واها واها
در بعضى نسخ آمده که حفصه چنین سروده است
• فاطمه خیر نساء البشر فضلک الله على کل الورى زوجک الله فتى فاضلا فسرن جاراتى بها انها کریمته بنت عظیم الخطر

• و من لها وجه کوجه المقر بفضل من خص باى الزمر اعنى علیا خى من فى الحضر کریمته بنت عظیم الخطر کریمته بنت عظیم الخطر

(واها لهذا العیش واها واها)

پنجم عایشه بود که در رجز خود چنین سرود
• ان اباها کان خیر الناس و عمها الحمزه العباس و بعلها ذوالشده و الباس

• و امها ملیکته الاجناس و بعلها ذوالشده و الباس و بعلها ذوالشده و الباس

(واها لهذا العیش و اها واها)

ششم ام ایمن بود که در رجز خود چنین سرود
• طوبى لها سیده النساء و بعلها سید اوصیا طوبى لاهل الارض و السماء

• ان اباها خیر انبیاء طوبى لاهل الارض و السماء طوبى لاهل الارض و السماء

(واها لهذا العیش واها واها)

دارد که هنگام سرودن این اشعار در ربار بانوان اول هر بیت را تکرار مى نمودند و تکبیر گویان وارد خانه گردیدند.
و در خبر آمده که حضرت رسول الله صلى الله علیه و آله حضرت على مرتضى داماد بزرگوار خود را احضار و سپس دختر والا گهرش فاطمه را فراخواند آنگاه دست او را گرفته در دست على علیه السلام گذارده فرمود بارک الله فى ابنته رسول الله یعنى خداوند متعال برکت و خیر به تو در دختر رسول خدا قرار دهد. و در خبر دیگر آمده حضرت، دست فاطمه را در دست على گذارده و قال یا اباالحسن هذه ودیعته الله و ودیعته رسوله عندک یعنى اى ابوالحسن این ودیعه و امانت خدا و رسول اوست در نزد تو و در خبر دیگر آمده که حضرت رسول الله فرمود (مرحبا ببحرین یلتقیان و نجمین یقترنان یعنى خوش آمدند دو دریائى که با یکدیگر بهم اتصال و ملاقات حاصل کرده و دو ستاره اى که قرین یکدیگر شده اند.

 

منبع: پرسمان