سیاق یعنی چه؟ و چه قدر اهمیت و جایگاه در تفسیر قرآن دارد؟

پاسخ اجمالی

در اصطلاح علوم قرآنی «سیاق» به اسلوب سخن، طرز جمله بندی عبارات، و نظم خاص کلام و یا روند کلی سخن، گفته می شود و دلالتش می تواند مقالیه یا حالیه باشد.
سیاق کلمات، سیاق جمله ها، سیاق آیات، سیاق سوره ها از انواع سیاق شمرده شده اند، و وحدت موضوع و وحدت ساختار دو رکن آن را تشکیل می دهند.
سیاق از اصول مهم تفسیر قرآن کریم است. حجیت دلالت سیاق و اصل قرینه بودن آن، یکی از اصول عقلایی محاوره است؛ لذا عدم توجه به آن، تفسیری ناقص از قرآن را ارائه و فهم درست از آیات بویژه آیات متشابه را با مشکل مواجه می کند. توجه بیشتر و دقیق تر به سیاق این معنا را مشخص می کند که در واقع معنای اصلی سیاق یعنی استمداد از خود آیات قرآن در فهم مراد کلام خداوند.
 

پاسخ تفصیلی

«سیاق» مصدر فعل «ساق»، «یسوق» است. اصل آن «سواق» بوده – که به دلیل کسره «سین»، حرف «واو» به «یا» تبدیل شده است- و در کتب لغت در معانی مختلفی از جمله: رشته پیوسته، راندن، تابع، اسلوب و روش، امور مخفی، کنایه از شدت داشتن و مهریه زن، بکار برده می شود.[۱]
در اصطلاح دو معنا برای سیاق ذکر شده است:
۱ – 
سیاق تنها دلالت مقالیه است که به آن سیاق لغوی[۲] هم می گویند.[۳] در این صورت سیاق عبارت خواهد بود از: اسلوب سخن، طرز جمله بندی عبارات، و نظم خاص کلام و یا روند کلی سخن.
۲ – 
سیاق دلالت مقالیه و حالیه است که عبارت است از: هر گونه دلیلی که به الفاظ و عبارات پیوند خورده باشد، چه لفظی، چه حالی.[۴]
عالمان بلاغت برای سیاق انواعی را ذکر کرده اند:
سیاق کلمات: در پی آمدن کلمه ها در ضمن یک جمله، پدید آورنده سیاق کلمات است.
سیاق جمله ها: در پی هم آمدن جمله هایی که راجع به یک موضوع در یک مجلس بیان می شود، سیاق جمله ها را به وجود می آورد.
سیاق آیات: در خصوص قرآن کریم گاهی از پی آمدن آیات، سیاق آیات به دست می آید.
سیاق سوره ها: از به دنبال هم آمدن سوره ها این سیاق به دست می آید.[۵]
ارکان سیاق
وحدت موضوع و وحدت ساختار، دو رکن اصلیِ سیاق را تشکیل می  دهند. هر گاه در یک آیه، وحدت موضوع مسلم باشد، آنچه باید احراز شود وحدت ساختاری است. مثلاً در آیه: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»، موضوع اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر است. حال با استناد به اصل یگانگی حکم معطوف علیه و عطف شدن اولی الامر بر رسول، وحدت ساختاری نیز اثبات می شود. در نتیجه آیه بر عصمت اولی الامر دلالت می کند.
جایگاه و اهمیت سیاق در علم تفسیر
سیاق دارای کاربردهای فراوانی در تفسیر قرآن است که به طور خلاصه می توان به نقش سیاق در تفسیر لغت، سعه و ضیق کلمات، تعیین معنای جمله، ترکیب مواد، ترتیب نزول آیات، نقد اسباب نزول، شناخت آیات مکی از مدنی، نقد احادیث تفسیری، تعیین مرجع ضمیر، فهم کلمه یا جمله محذوف، تعیین مصداق کلمه و در ترجیح و تعین یکی از دو قرائت، اشاره کرد که بحث مفصلی را می طلبد.
حجیت دلالت سیاق و اصل قرینه بودن آن، یکی از اصول عقلایی محاوره است که همه زبان ها به تأثیر چشمگیر آن در تعیین معنای واژه ها تصریح کرده اند.
 
زرشکی می گوید: «دلالت سیاق موجب روشن شدن مجمل و حصول یقین به عدم وجود احتمال خلاف و تخصیص عام و تقیید مطلق و تنوع دلالت می گردد و آن از بزرگ ترین قرائنی است که بر مراد متکلم دلالت می کند و هر کس به قرینه مهم بی اعتنا باشد، دچار خطا شده و در مناظرات و گفت وگوهای خود نیز به خطا خواهد رفت».[۶]
بنابراین، یکی از قواعد مهم در تفسیر آیات قرآن کریم، توجه به بافت و سیاق آیات است. از سیاق آیات به عنوان یکی از قرائن متصله در فهم کلام استفاده می شود، تا در نتیجه، معنای آیات در ضمن سیاق آنها دانسته شود.
به عبارت دیگر؛ سیاق یکی ار بهترین قرائن برای کشف معانی دقیق آیات است و عدم توجه به آن موجب خواهد شد تفسیری ناقص از قرآن ارائه شود و فهم درست از آیات بویژه آیات متشابه را با مشکل مواجه کند. توجه بیشتر و دقیق تر به سیاق، این معنا را مشخص می کند که در واقع معنای اصلی سیاق، یعنی استمداد از خود آیات قرآن در فهم مراد کلام خداوند.
برای نمونه معنای بدون توجه به سیاق آیه: «وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ وَ ما تَعْمَلُون»،[۷] با این که خدا شما و آنچه را بر می سازید آفریده است، بدین ترتیب است: خدای تعالی هم بندگان و هم افعال آنان را خلق کرده است. ولی با توجه به سیاق مشخص می شود که آیۀ مزبور به نقل از کلام حضرت ابراهیم(ع) خطاب به قوم خود و نکوهش آنها به دلیل عبادت بت ها است و این آیه در سیاق نکوهش شرک است؛ یعنی آنچه را آنان از بت ها می پرستند، در اصل مخلوق خدا است. همان طور که خود آنها مخلوق خدا هستند.[۸] بنابراین، توجه به سیاق و تناسب و رابطۀ بین فصول قرآن و مجموعه های آیات در فهم موضوعات و اهداف قرآن بسیار ضروری است. فخر رازی و زمخشری از مفسران پیشین و علامه طباطبایی از معاصرین، بیش از سایرین به جایگاه مختلف سیاق در تفسیر قرآن کریم توجه داشته اند.

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج‏۱۰، ص ۱۶۶، ذیل واژه «سوق»، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق؛ طریحی، فخر الدین محمد، مجمع البحرین، ج ‏۵، ص ۱۸۷، مرتضوی، تهران، ۱۳۷۵ش.

[۲]. سیاق نوعی ویژگی لفظ، عبارت و سخن است.

[۳]. بابایی، علی اکبر و دیگران، مکاتب تفسیری، ص ۱۲۰، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۱ش.

[۴]. صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج۱، ص ۱۳۰، نشر اسلامی، قم.

[۵]. رجبی، محمود و دیگران، روش شناسی تفسیر قرآن، ص ۱۲۵، نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم.

[۶]. زرکشی، بدر الدین محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم قرآن، ج ۲، ص ۲۰۰، دار المعرفه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۰ ق.

[۷]. صافات، ۹۶.

[۸]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۲، ص ۲۲۸، ناصر خسرو، تهران.