میرزاى شیرازى ـ رحمه  اللّه   ـ در نجف فتوى داد:« بر مسلمان حرام است به حکومت کافر (یعنى بریتانیا) راضى شود. » خدا مى  داند با این فتوى، چه  قدر استعمار انگلیس شکست خورد. مرحوم میرزا با آن همه نفوذ انگلیس، با این فتوى حکومتش را تحریم کرد.«وَلَن یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَـفِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً» سوره  ى نساء، آیه  ى ۱۴۱٫هیچ گاه خداوند، کافران را بر مؤمنان سلطه نمى  دهد.

این حکم و فتواى مرحوم شیرازى نگذاشت که دولت انگلیس مستقیما و بدون واسطه در شؤون مملکت دخالت کند، لذا ناچار شدند بدل اضطرارى و مُحَلِّل درست کنند تا به اسم قیومیّت و به صورت غیر مستقیم بر عراق حکومت کنند و نماینده  ى آن  ها حافظ منافع، اموال و نفوس آن  ها باشد. یکى دو سال انتخابات تشکیل دادند، در این جریان نیز مرحوم شیخ شریعت(فقیه بزرگ، شیخ الشریعه فتح اللّه   بن محمّد جواد نمازى اصفهانى (۱۲۶۶ ـ ۱۳۳۹)، داراى تألیفات متعدّد.)، و سیّد یزدى( آقا سیّد محمّدکاظم یزدى، صاحب عروه الوثقى.) و آقا سیّد ابو الحسن اصفهانى، و میرزا محمّد تقىّ شیرازى نوشتند و فتوى دادند که: « شرکت در انتخابات حرام است! » ولى خدا مى  داند همه را با چه وضع فجیعى از نجف و عراق بیرون کردند و به ایران تبعید نمودند. به حدّى که مأمور نگذاشت تا مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانى لباسش را بپوشد!در هر حال، انگلیس خود را کشت تا علما و مراجع را در امر مشروطه خواهى بر له خود موافق کند.بعد هم با چه زحمت علما به نجف بر گشتند و انگلیس از آن  ها التزام گرفت که دیگر در سیاست دخالت نکنند! حیات انگلیس به واسطه  ى آن  ها و دخالت و سیاست آن  ها بود، ولى بعدها وقتى به قدرت رسید و از آن  ها مستغنى شد التزام گرفت که دیگر در سیاست دخالت نکنند، با این همه، مرحوم سیّد ابوالحسن در قضیّه  ى انتخاب و جریان کاندیدا شدن « رشید عالى »با عدّه  اى دیگر از علما مخالفت کرد، ولى بالاخره انگلیس غالب شد! از خواصِّ آقا سیّد ابوالحسن ـ رحمه  اللّه   ـ نقل شده که مرحوم سیّد تا شش ماه در مخاطره و تحت نظر بود.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد