«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیکَ یَا حَجُّهُ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیکَ یَا عَینَ الله السَّلَامُ عَلَیکَ سَفینَه النَّجاه سَیِّدِنَا وَ مَوْلَانَا أَغِثْنَا وَ أدرِکنا وَ لاَتُهلِکنا نَحْنُ الْمُضْطَرُّونَ نَحْنُ الْمُحْتَاجُونَ نَحْنُ المُلتَجِئونَ».

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم الْحَمْدُ لِلََّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّه بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِین عَجَّلَ اللهُ فَرَجَه وَ رَزَقَنَا اللَّهُ صُحبَتَه وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ إِلَی یَوْمِ الدِّینِ».

معرفت نفس

معرفت در رأس آن معرفت الله است و از شئون معرفت الله، معرفت الرّساله است و بعد معرفت الحجّه، معرفت الولایه، معرفت الامامه. در این جبهه به معرفت النّفس می‌رسیم. همه‌ی این‌ها جزء معارف ضروری است که اگر نباشد انسان فاقد سعادت دنیا و آخرت است. قتله‌ی امام حسین علیه السّلام نماز می‌خواندند، غاصبین خلافت امیر المؤمنین علیه السّلام نماز می‌خواندند، امّا حقیقت نماز را نمی‌دانند. معرفت به نماز و بندگی ندارند. شیطان فکر می‌کرد بندگی یعنی نماز خواندن، یعنی تسبیح گفتن.

 خداوند منّان برای تکمیل حکمت بالغه‌ی خود برای عالم محور مشخّص کرد و قطبی قرار داد. عالم با یک قانون اداره می‌شود و تبعیض در قوانین الهی وجود ندارد. خدای متعال خورشید را قطب سیّارات قرار داده است. مرکز زمین ما یکی از طواف کنندگان این قطب است. سیّارات دور خورشید می‌گردند. جاذبه‌ی خورشید و نیروی گریز از مرکز مدار سیّارات را مشخّص می‌کند و این‌ها سقوط نمی‌کنند. اگر خورشید آن گرما و جاذبه را نداشت زمین ساقط می‌شد. این ستاره‌ها «بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»[۱] خدا که ستونی نزده است، همه در فضا شناور هستند، نمی‌افتند. این به دلیل جاذبه‌ی قطب است. این منظومه که خورشید قطب آن است، دنبال قطب دیگری است. می‌گویند ستاره‌ی «وگا» قطب منظومه‌های این توده‌ها است. از این اجرام با عظمت و شناور در فضای لایتناهی الهی گرفته تا اتمی که ما نمی‌بینیم و چشم مسلّح هم نمی‌بیند. امّا امروز کشف کردند که این ذرّه‌ی نامرئی مانند منظومه است.

یک هسته‌ی مرکزی دارد که آن قطب است، آن امام است و الکترون‌ها هم در اطراف آن می‌چرخند. بنابراین از آن بالا تا این پایین همه‌ی موجودات دور یک محور و دور یک کعبه طواف می‌کنند. خدا برای مجموعه‌ی عالم یک قطب قرار داد. فرمود: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَهً»[۲] من در زمین خلیفه قرار دهنده هستم. این آیه اثبات می‌کند که زمین هیچ‌گاه خالی از حجّت نخواهد بود. چون خدا نفرمود که من این کار را کردم یا در آینده انجام می‌دهم. خدا با عنوان سنّت و صفت خود بیان کرد. «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَهً» من این کاره هستم. من در روی زمین خلیفه و نماینده جعل می‌کنم.

نماینده‌ی خدا روی زمین

بزرگی اگر در متن انتسابی که برای نماینده‌ی خود مشخّص کرده است، بنویسد در چه چیزی نماینده‌ی من هستی. گاهی یک همایش در یک کشوری واقع می‌شود. رئیس یک مملکت هم نماینده می‌فرستد. این نماینده‌ی او در آن همایش است، امّا نمی‌تواند به عنوان جانشین او قراردادهای سیاسی امضا کند. نه او به آن‌جا رفته است تا فقط شرکت کند. امّا یک وقت هیچ قرینه‌ای نیست. آن کسی که نماینده‌ی خود را نصب می‌کند هیچ متعلّقی برای نمایندگی ذکر نمی‌کند. در این صورت یعنی آن شئونی را که آن بزرگ دارد در تمامی آن شئون این نماینده نمایندگی دارد.

 اگر خدای متعال فرمود: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَهً فی إقامَهِ الحُدود» یک خلیفه‌ای را فرستادم و قرار دادم که حدود را اجرا کند. در قوانین جزایی دزدی را دست ببرد. این فقط در آن جهت می‌توانست جانشین خدا باشد، یا می‌فرمود: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَهً فِی التَََّعلیم وَ التَّعلم» کسی را فرستادیم که آموزگار شما باشد. نماینده‌ی من است، علم من که در وجود او است به شما می‌رسد. دل‌های شما از ظلمت جهل خلاص می‌شود، نور می‌گیرد. امّا یک وقت می‌گوید نه، این نماینده‌ی من است. در چه چیزی؟ نمی‌گوید در چه چیزی؛ یعنی در خدایی خدا دارد نمایندگی می‌کند.

گنجینه‌های عظیم دعا

 در دعاهای ماه رجب که این دعاها گنجینه‌های معارف هستند غفلت نکنیم. گاهی عزیزانی می‌آیند و خیال می‌کنند که علی آباد هم شهر است. ما هم خجالت زده‌ی پای منبری‌های خود هستیم. این‌ها خیال می‌کنند که اگر ما دعا کنیم مستجاب می‌شود، ولی به این منبر قسم، امید من به پا منبری‌های خود است. می‌گویم این دل‌های شکسته وقتی آمین می‌گویند خدا دعا را مستجاب می‌کند. ولی عرض می‌کنم که من به مرحوم آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف عرض کردم که آقا به ما یک ذکری بدهید. برخورد ایشان با ما همیشه برخورد تربیتی بود. فرمودند که شما باید همه‌ی دعاها را بخوانید. این دعاهایی که از ائمّه رسیده است بخوانید. در این سیری که در دعاها می‌کنید یک جا دل شما را می‌گیرد. بدانید که آن دعای خاصّ شما است. من به این پدرها، مادرها، مریض دارها عرض می‌کنم همین دعاهایی که در مفاتیج الجنان است گنجینه‌ها است. شما دنبال این هستید که مشکل شما حل شود، ولی خدا بالاتر از مشکل شما را در نظر گرفته است، می‌خواهد شما را به خود وصل کند. مهم‌ترین برکتی که دعا دارد… وقتی سیم بنده‌ای قطع شده است، بی‌ارزش است. تمام ارزش انسان به ارتباط با خدا است. «یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِینَ»[۳] که جملات نیایش حضرت امام زین العابدین علیه السّلام است.

انحراف از صراط مستقیم در نتیجه‌ی غفلت از یاد خدا و اهل بیت علیهم السّلام

 منهای یاد خدا آدم شرافتی ندارد. شرافت او به این است که با خدای خود باشد، از خدا جدا نشود. خدا نور است. «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[۴]، «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»[۵] خدا نور است. نور افکن‌هایی که حضرات معصومین باشند با نور خدا زمین و زمین‌های دل‌ها را نورانی می‌کنند. کسی که با این‌ها وصل نیست، دل او کدر است، دل او ظلمانی است، وجود او تاریک است. ظلمت محض است. خدای متعال گاهی می‌بیند که در اثر غفلت از خدا، فراموشی خدا روح ما دارد تاریک می‌شود. روح که تاریک شد، دل را ظلمت گرفت آدم از صراط مستقیم فاصله می‌گیرد. صراط مستقیم ما را به بهشت می‌رساند، به مقصد اعلی می‌رساند. از خط خارج شوید، در بیراهه هر چقدر بروید از مقصد خارج می‌شوید. وقتی در راه هستید، هر چقدر سیر شما پیش می‌رود به مقصد نزدیک می‌شوید. ولی از راه خارج شدید، راه را گم کردید، نمی‌دانید به کجا می‌روید. یک وقت می‌بینید در بیشه‌ای که شیرها و درنده‌ها هستند می‌روید.

دعا و تضرّع هنگام گرفتاری

کسی که علی ندارد، ولایت ندارد، امام زمان ندارد در بیراهه است. نماز او قبله ندارد. پشت به قبله دارد نماز می‌خواند. این چه فایده‌ای دارد. خدای متعال گاهی گرفتاری در زندگی به ما می‌دهد «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا»[۶] این صریح فرمایش خدا است. فرمود: چرا وقتی ما شما را گرفتار کردیم ما را صدا نزدید؟ ما شما را گرفتار کردیم که با ما وصل شوید. این قطع ارتباط با خدا برای شما خطرناک است. خدا کسی را که دوست ندارد رها می‌کند، او را سرگرم پول می‌کند، سرگرم سیاست می‌کند، سرگرم ریاست می‌کند، سرگرم باند بازی و حزب بازی و جریان بازی می‌کند. کاری به خدا ندارد. دائماً سرگرمی دارد. با همه کار دارد جز با خدا. امّا اگر خدا کسی را دوست داشته باشد نمی‌گذارد این‌طور بیچاره و بی‌خدا زندگی کند. «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا» چرا وقتی ما به شما سختی دادیم تضرّع نکردید، گریه نکردید؟ چرا سیم دل خود را با ما وصل نکردید؟ چرا نیامدید پشت در ما، سر به آستان ما بگذارید و بگویید من کسی را ندارم، من بیچاره هستم. آمدم تو به داد من برسی!

دعایی در معرفت حجّت خدا

فلسفه‌ی عمده‌ی دعا تربیت است، عرفان است. شناخت را از طریق دعا به آدم می‌دهند. دعاهایی که برای آخر الزّمان و برای حفظ دین است، یک مورد آن همین دعای معرفت است. حالا این‌ها را به عنوان تعقیبات نماز می‌خوانیم و خوب است، ولی روایتی در بحار که زراره از امام صادق علیه السّلام نقل می‌کند اختصاصی به تعقیب نماز ندارد. می‌گویند همیشه بخوانید تا دین شما در آخر الزّمان محفوظ بماند. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»[۷] این دعا از بهترین دعاها است که آدم اوّل معرفت الله می‌خواهد، بعد معرفت الرّساله می‌خواهد و بعد معرفت الحجّه می‌خواهد. این معرفت روح بندگی است.

عبادت؛ مرکب تقرّب و نزدیک شدن به خدا

 آدم بی‌معرفت هر چقدر عبادت کند خود را بزرگ می‌کند، خود او اوج می‌شود، اوج می‌آورد. خودبینی می‌آورد، خودخواهی می‌آورد. امّا وقتی معرفت باشد آدم عظمت خدا را، کثرت نعمت‌های خدا را، استمرار محبّت حق تعالی را که می‌بینید هر قدر عبادت کند بر شرمندگی او اضافه می‌شود. هیچ وقت طلبکار خدا نیست، همیشه بدهکار خدا است. نماز که می‌خواند خدا نماز را به ما می‌دهد، روزه که می‌گیرد، روزه را خدا به ما می‌دهد. همه‌ی این‌ها عنایات خدا است، داده‌های خدا است. ما مالک چیزی نیستیم تا به خدا چیزی دهیم و از خدا طلبکار شویم. این است که دعا انکسار است، دعا توجّه به اضطرار است، توجّه به نداری و فقر است و این دعاهایی که در مفاتیح است، در صحیفه‌ی علویّه است، در صحیفه‌ی سجّادیّه است، در صحیفه‌ی رضویّه است، در صحیفه‌ی فاطمیّه است، دعای امامان و معصومین ما جمع شده است و هر کدام یک صحیفه‌ی قطوری است. خدا می‌داند دعاهای حضرات معصومین چه اقیانوس قطوری است!

بعضی دعاها برای شرایط خاص وصل شده است. این دعای مشلول… آن فردی که در اثر آزردن پدر خود شَل شده بود. بعد از آن که این زمین‌گیری‌ و مشلول شدن او را بیچاره کرد، زمین‌گیر شد. به پدر خود التماس کرد که خدا او را نجات دهد. بالاخره او در مکّه نفرین کرده بود و بچّه‌ی او این‌طور شده بود. بنا شد که با این پسر به مکّه بروند در مکّه از خدا بخواهد تا این بچّه شفا پیدا کند، ولی در مسیر پدر او از دنیا رفت. حیوان رمی کرد و پدر او افتاد و از دنیا رفت. دست او از همه جا کوتاه شد. آن‌جایی که آدم از همه جا قطع شده است و به خدا وصل شده است…، آن وقت امیر المؤمنین علیه السّلام را در خواب دید و نسخه‌ی پیغمبر خدا را که این دعا مشلول است در خواب آموخت و با این دعا آدم مشلول نجات پیدا کرد. خود من گاهی در اضطرارها به این دعای مشلول پناه می‌برم. دعای یستشیر از دعاهای بسیار پر مضمون و مجرّب است.

 بعضی از رفقای ما… خدا او را رحمت کند روحانی بود. مریض بود. دکترها نتوانستند او را معالجه کنند، ولی خوب شد. از او پرسیدند دکتر جدیدی توانستی پیدا کنی؟ گفت نه، چهل روز دعای یستشیر خواندم. دعای یستشیر یک جایگاهی دارد.

موانع استجابت دعا

لکن باید چند نکته را در نظر بگیرد. یکی این‌که هیچ دعایی بدون وساطت محمّد و آل محمّد بنا نیست قبول شود. هر چه خدا به ما می‌دهد با واسطه‌ی فیض به ما می‌دهد. هر چه از ما می‌گیرد با واسطه‌ی فیض از ما می‌گیرد. لذا یکی واسطه قرار دادن پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و دودمان او و ائمّه‌ی اطهار علیهم السّلام است. با توجّه به مضمون دعای کمیل «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ»[۸] آدم یک گناهانی دارد که این‌ها گناهان را حبس می‌کند و نمی‌گذارد که دعا بالا برود.

 یکی لقمه‌ی حرام است. تصریح شده است که اگر خواستید دعای شما مستجاب شود درآمد خود را درست کنید. در مال خود خمسی، زکاتی، حقّ النّاسی، رشوه‌ای، ربایی نباشد. با مال غصبی نه حج درست است و نه دعا بالا می‌رود. این از آن اموری است که تصریح شده است و مانع استجابت دعا است.

مورد دیگر بد زبانی است. بد زبانی مانع استجابت دعا است. عرضه داشت بارالها، پروردگارا سال‌ها است که دارد شما را صدا می‌زنم. آیا حرف من را نمی‌شنوی یا می‌شنوی و به من اعتنا نمی‌کنی؟! شب به او گفته شد که «دَعَوتَنی بِلِسانٍ بَضیع وَ قَلبٍ غَیرِ نَقی» هم زبان شما آلوده است و هم دل شما. با این آلودگی دعای شما بالا نمی‌رود. لذا کسانی که می‌خواهند دعای آن‌ها مستجاب شود هم زبان خود را درست کنند، بد زبان نباشند، نیش زبان نداشته باشند، عصبی نباشند. هم دل خود را بی‌کینه کنید. «أَلا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ»[۹] دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟ شما همدیگر را ببخشید. کینه در دل خود نگه ندارید، حسد در دل شما نباشد. این لکّه‌های قلب و لجن بودن زبان و دهان مانع استجابت دعا می‌شود.

توسّل به امامان معصومین شرط مهم استجابت دعا

امّا بهترین دعا کدام دعا است؟ دعا به آمدن امام عصر (ارواحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) «مُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی‏»[۱۰] در زیارت شریف جامعه ما به حضرات معصومین عرضه می‌‌داریم که «مُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی». من هر چه از خدا درخواست کنم پشت شما حرکت می‌کنم. این معانی مختلفی دارد. یکی این است که همیشه شما را واسطه قرار می‌دهم، خدا را به شما قسم می‌دهم، دامن شما را می‌گیرم.

 یک وجه عرفانی آن این است که من اصلاً خود را نمی‌بینم. تا شما مشکل دارید من خود و دارایی خود را فدای شما می‌کنم. «بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ أُسْرَتِی‏» من آمدم که خود را فدا کنم تا شما مشکل نداشته باشید. من شما را برای خود نمی‌خواهم، جان من فدای شما. دار و ندار من به قربان شما. من در حقّ شما دعا می‌کنم، برای خود دعا نمی‌کنم. من برای شما دعا می‌کنم. لذا دعا به پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلّم و دودمان پیامبر و وجود نازنین امام زمان علیه السّلام علاوه بر این‌که یک تکلیف است، شرط استجابت دعا هم است.

مرحوم آیت الله موسوی اصفهانی کتاب نازنینی دارد که با خواست امام زمان این کتاب را نوشته است. می‌گوید در عالم رویا آقا را دیدم. شما هم دعا کنید تا خواب او را ببینید. در خواب هم ببینید خیلی سعادت است. صاحب داریم، طبیب داریم، امید داریم، چرا دامن او را نمی‌گیرید! پدر عزیز، مادر عزیز که برای فرزند خود نگران هستید چرا جمکران نمی‌روید؟ چرا برای آقای خود نامه نمی‌نویسید؟ چرا این دعای «اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ»[۱۱] که از جمله سفارشات مرحوم آقای بهجت به ما این بود که این دعا را زیاد بخوانید «للَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاء» خیلی عالی است، خیلی زیبا است. چرا مضطر هستید، به آن مضطر وصل نمی‌شوید «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ».[۱۲]

دعا کردن و صدقه دادن برای حفظ وجود مقّدس حضرت ولی عصر علیه السّلام

این دو جلد کتابی که مرحوم آقای موسوی اصفهانی نوشتند و با دستور آقا امام زمان علیه السّلام نوشتند و اسم کتاب را هم خود حضرت فرمودند، «مکیال المکارم فی الدّعا للقائم» که آن‌جا ضرورت دعا برای امام زمان و آثار و برکات دعای امام زمان را آورده است که یکی این است که آدم به کسی که دعا می‌کند… این عمل به آیه‌ی «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْب»[۱۳] است. خدای متعال عشق امام زمان علیه السّلام را برای ما واجب کرده است. حالا که عاشق هستیم؛ حالا که مودّت داریم، آدم هر کسی را که بیشتر دوست دارد باید بیشتر به او دعا کند. شما فرزند خود را دوست دارید، خود را دوست دارید، همسر خود را دوست دارید، برای آن‌ها هم دعا می‌کنید. امام زمان علیه السّلام که عزیزتر از همه‌ی این‌ها است. چرا محبّت و مودّت خود را از طریق دعا ابراز نمی‌کنید؟!

لذا هم برای امام زمان ارواحنا فداء هم صدقه دهید و هم کسانی که متمکّن هستید ماهی یک قربانی برای او بکشید. نتوانستید سالی یک قربانی برای او بکشید. آقا جان خود من قربان شما بروم. شما که ما را از یاد نمی‌برید. یک کاری کنید که ما هم شما را از یاد نبریم.

وجود نازنین حضرت در نامه‌ای که به شیخ مفید اعلی الله مقامه مرقوم فرمودند، تصریح فرمودند که «إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ»[۱۴] ما شما را رها نکردیم، هوای شما را داریم، وگرنه دشمنان شما را نابود می‌کنند. ما هوای شما را داریم «وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ» ما هرگز یاد شما را از دل نمی‌بریم.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف قطب عالم امکان

یک بزرگوار یک نکته‌ای را نوشتند. ظاهراً این مطلبی را که من نقل کردم، قرآن کریم می‌گوید «رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»[۱۵] حالا خود این آقا ستون را دیده است یا کسی به او خبر داده است. امّا قرآن نمی‌گوید ستون ندارد، می‌گوید ستونی که شما ببینید ندارد. این‌ها جاذبه و چیزهای دیگر است. امّا قرآن می‌گوید «بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها» ستونی که شما ببینید ندارد. حالا این ستون عنایت امام زمان است. «وَ بِیُمنِهِ رُزِقَ الوُرى وَ بِوُجُوهِ ثَبَتَتِ الأَرض»[۱۶] همه‌ی عالم، آسمان‌ها و ستارگان با این قطب تنظیم می‌شود و در مدار خود حرکت می‌کنند. امام زمان روح عالم است، جان عالم است، قالب عالم است، تکیه گاه عالم و آدم است. ما هم در مشکلات خود دامن امام زمان را می‌گیریم. «المُستَغاثُ بِکَ یَابنَ الحَسَن، المُستَعانُ بِکَ یَا بنَ الحَسَن». «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاء»[۱۷] زیارت ناحیه هم حدیث است، هم تاریخ است، هم مقتل است.


[۱]– سوره‌ی رعد، آیه ۲؛ سوره‌ی لقمان، آیه ۱۰٫

[۲]– سوره‌ی بقره، آیه ۳۰٫

[۳]– الصّحیفه السّجادیّه، ص ۶۲٫

[۴]– سوره‌ی نور، آیه ۳۵٫

[۵]– سوره‌ی زمر، آیه ۶۹٫

[۶]– سوره‌ی انعام، آیه ۴۳٫

[۷]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ‏۱، ص ۳۳۷٫

[۸]– زاد المعاد – مفتاح الجنان، ص ۶۰٫

[۹]– منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خوئى)، ج ‏۹، ص ۱۲۸٫

[۱۰]– من لا یحضره الفقیه، ج ‏۲، ص ۶۱۴٫

[۱۱]– المصباح للکفعمی، ص ۱۷۶٫

[۱۲]– سوره‌ی نمل، آیه ۶۲٫

[۱۳]– سوره‌ی شوری، آیه ۲۳٫

[۱۴]– تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، مقدمه ج ‏۱، ص ۳۸٫

[۱۵]– سوره‌ی رعد، آیه ۲٫

[۱۶]– شرح أصول الکافی (صدرا)، ج‏ ۱، ص ۴٫

[۱۷]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏ ۹۸، ص ۲۳۸٫