شهید مغفوری از نظر رعایت نظم شخصی سرآمد بود. کسی ندید که ایشان لباس سپاه را نامرتب به تن بپوشد. معمولاً با محاسن شانه کرده و تمیز، و لباسی بسیار مرتب در جمع و اجتماع حضور پیدا میکرد. نور در صورت مبارکش بود، درست نمونه ای بود از اصحاب پیامبر (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ). میگفت: «این غلط است که ما فکر کنیم نباید آراستگی ظاهر داشته باشیم. حزباللهی بودن یعن نظم و انضباط باطن و ظاهر.»
ما میدیدیم رنگ سبز لباس سپاهیاش کمرنگ شده، امّا به حدی تمیز بود که آدم تحت تأثیر قرار میگرفت. عاقبت هم با همان لباس کهنه، امّا پاک و پاکیزه به درجهی رفیع شهادت نایل گشت.
قبل از ورود شهید مغفوری به تبلیغات، کار و وظائف مشخص نبود. بعضاً سلیقهای انجام میشد. ایشان با برنامهریزی متناسب و جدّی شروع به نوشتن شعار و ایدههای مکتبی اسلام و انقلاب و رویدادهای شهر زرند کرد. شاید در مدّت کوتاه از دو ماه چهرهی شهر عوض شد، که بعد از هفده ـ هجده سال هنوز این آثار باقی است. بعد کارها را تقسیم کرد. آنچنان که فعّالیّت در واحد تبلیغات مایهی افتخار و غرور شد.
رسم خوبان ۹٫ آراستگی و نظم. صفحهی ۸۲ـ ۸۳
پاسخ دهید