«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏».[۱]

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهِ مَولَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ نُصرَتَهُ وَ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

قرآن بهترین منبع در ارتباط با بیان فضایل امام حسین علیه السّلام

در ارتباط با عظمت امام حسین علیه السّلام، فضایل و امتیازات امام حسین علیه السّلام بهترین منبع قرآن کریم است. یکی از آیاتی که بر حسب روایت در مورد امام حسین علیه السّلام است و سراسر زندگی ایشان را همراه با عصمت معرّفی فرموده است، این آیه‌ای است که با یک لحنی در مورد حضرت یحیی است و با لحن دیگری در مورد حضرت عیسی علیه السّلام است؛ لکن تأویل آیه -بر حسب روایت- در مورد امام حسین علیه السّلام است. «وَ السَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّاً»[۲] ما در قرآن داریم، برای ما هشدار است دقّت کافی را داشته باشیم، ما یک روزی را در پیش داریم، روز سختی هم است. «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ * إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ‏‏»[۳] یک روزی کسب و کار و فرزند و پارتی و هیچ کسی به داد ما نمی‌رسد. اموال شما هم همه مانده است، آن‌جا دیگر هیچ چیزی ندارید. تنها چیزی که آن‌جا نافع است، قلب سلیم است. قلب سلیم کدام است؟ قلبی است که غیر خدا در آن نیست و آن قلبی که غیر خدا در آن نیست، در قرآن کریم در چند آیه مطرح شده است که در همه‌ی این‌ها امام حسین علیه السّلام مطرح است.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (3)

یکی «فی‏ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ‏»[۴]، «فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا»[۵] دنباله‌ی این آیات دارد: «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ»[۶] یکی هم آیه‌ی اولی الباب است که در سوره‌ی مبارکه‌ی آل عمران آمده است. «الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ»[۷] کسب، کار، جنگ، صلح هیچ چیزی این‌ها را از خدا غافل نمی‌کند. قلب مالامال نور خدا است. قلب این‌ها عرش خدا است. خدا بر این قلب مستقر است و چون تولیّت این قلب به دست خدا است، هیچ‌گاه غیر خود را به این دل راه نداده است. این در زیارت جامعه‌ی ائمّه المؤمنین است، خیلی زیارت جالبی است که چند تا روضه هم در این زیارت آمده است. ما به امامان خود خطاب می‌کنیم: «وَ لَکُمُ الْقُلُوبُ الَّتِی تَوَلَّى اللَّهُ رِیَاضَتَهَا بِالْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ»[۸] خدا یک دل‌هایی به شما داده است که متوّلی این دل خود خدا است. دل شما وقف خدا است، تولیّت آن هم برای خود خدا است. «وَ لَکُمُ الْقُلُوبُ الَّتِی تَوَلَّى اللَّهُ رِیَاضَتَهَا» خدا خود متولّی ریاضت دل‌های شما است؛ وقتی خدا متولّی است نمی‌گذارد این خانه را غبار بگیرد، تولیّت این بارگاه خود را که قلب امام حسین علیه السّلام است، به خوبی حفاظت می‌کند.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (4)

نکاتی در مورد آیه‌ی مباهله

امّا آیه‌ی کریمه‌ای که این دو سه روز در محضر این آیه بودیم آیه‌ی مباهله بود. آیه‌ی مباهله برای ما یک سرمایه‌ی عظیمی است. می‌گوید: اگر هیچ چیزی نداشتید، اسلحه نداشتید، توپ و تانک نداشتید، قشون نداشتید، یک اسلحه‌ای وجود دارد که بر همه‌ی اسلحه‌‌ها برتری دارد، آن اسلحه‌ی دعا و دل شکسته، اشک جاری است. این سلاح‌ها را تحصیل بکنید، این‌ها را که می‌توانید داشته باشید؛ هر کجا درمانده شدید دل بدهید، دست به دعا بردارید، از این سلاح استفاده بکنید و در عمل، خمسه‌ی طیّبه در جبهه‌ی مباهله از این دعا بهره گرفتند؛ نه تنها جنگ واقع نشد، بلکه دشمن برای همیشه عقب‌نشینی کرد، از جنگ جلوگیری کرد.

 دعا «یَرُدُّ الْقَضَاءَ»[۹]؛ دعا قضای قطعی را رد می‌کند. بنا بوده است من مریض بشوم امّا اگر دامن اهل بیت را گرفتم، دعا کردم با این‌که بنا بوده است مریض بشوم، مقدّر بوده است مریض بشوم، دعا این تقدیر را عوض می‌کند. این مرضی که بنا بود به من برسد، نمی‌رسد. این جمله‌ی حضرت امیر علیه السّلام در نهج البلاغه است: «وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ»[۱۰] خود شما خبر ندارید، دور شما را بلا گرفته است، موج بلا دارد از زمین و آسمان شما را تهدید می‌کند. بیماری‌های مختلف، حسودهای مختلف، گرفتاری‌هایی مختلف، تصادف‌ها، انواع حوادث پیش‌بینی نشده، شما را احاطه کرده است. چطور می‌توانید خود را از موج این همه بلا خلاص بکنید؟ فرمود: با دعا دفع بکنید. دعا بلا را دفع می‌کند.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (2)

نقش دعا در برطرف شدن مشکلات

ما دفع داریم و رفع داریم. دعا نمی‌کنیم، مریض می‌شویم حالا با این بیچارگی و دردی که برای ما پیش آمده است، می‌خواهیم این را رفع بکنیم، متوسّل به دعا و نذر می‌شویم قبل از این‌که مریض بشوی این کار را بکن. قبل از مریض شدن خود صدقه بده. قبل از مریض شدن، خود را بیمه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها بکن، بیمه‌ی امیر المؤمنین علیه السّلام بکن، بیمه‌ی امام حسن و امام حسین علیهم السّلام بکن. بیایید در بزنید و بگویید: نگذارید من مریض بشوم. قبل از مرض خود بیا دعا بکن. چرا دعا نمی‌کنید تا مریض می‌شوید، آن وقت مضطر می‌شوید، دست به دامن هر کسی می‌برید. به این بیمارستان به آن بیمارستان به این دکتر به آن دکتر. «وَ ادْفَعُوا». امیر المؤمنین علیه السّلام پدر ما است، برای ما خیرخواهی می‌کند. فرمود: «وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ» دفع بکنید موج بلا را به دعا. و در جریان مباهله آن سرمایه‌ای که به امّت اسلامی عرضه شده است همین دل است، همین اشک است، همین دعا است. جنگ با دعا خیلی عجیب است.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (6)

 ولایت تشریعی ائمّه علیهم السّلام

نکته‌ی دیگری که روز گذشته به محضر شما تقدیم داشتیم ولایت تکوینی حضرات خمسه‌ی طیّبه از این آیه‌ی مباهله قابل استفاده است و گفتیم ما دو نوع ولایت داریم؛ یک ولایت، ولایت تشریعی است یعنی حقّ حکومت است. صاحب اختیار شدن است. سرپرست شدن است، مدیر شدن است، آزادی‌ها را با قانون با مقرّرات با حکومت با مأمور محدود کردن است. آدم یک جمعیتی را کنترل می‌کند، فردی را کنترل می‌کند، کارهایی را که اگر این قانون نبود، انجام می‌داد با قانون آن را محدود می‌کند. اگر این مأمور نبود، این از چراغ قرمز عبور می‌کرد. امّا این چراغ قرمز قانون است و یک مأمور هم بالای سر او ایستاده است، دارد ضبط هم می‌کند، پلاک ماشین تو را دارد برمی‌دارد. این باعث می‌شود که شما کاری را که خود را آزاد می‌دانستی و اگر این نبود انجام می‌دادی، حالا دیگر خود را آزاد نمی‌بینی. قانون آدم را محدود می‌کند، علایم آدم را محدود می‌کند، مأمور آدم را محدود می‌کند. هم قانون، هم علایم، هم قشون، هم نیرو، همه زیر چتر یک حاکم قرار می‌گیرد و حکومت جزء ضرورت زندگی بشر است. «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ»[۱۱] بشر که می‌خواهد در اجتماع زندگی بکند، باید حکومت داشته باشد. اگر حکومت خوب را خود شما انتخاب کردید، در غدیر با علی بیعت کردید بعد از غدیر با فرزندان علی بیعت کردید، خوشا به حال شما. این حکومت بر شما تحمیل نخواهد شد. شما را کمک می‌کند به آرزوهای خود برسید. تمام ناامنی‌های اخلاقی را از میان شما برطرف می‌کند. بشر را تربیت می‌کند تا زندان نداشته باشد چند هزار زندانی را در آن‌جا…

نه پیشگیری می‌کند، تربیت می‌کند تا آدم گرسنگی را تحمّل بکند ولی زیر بار حرام نرود، زیر بار رشوه نرود. زیر بار دزدی نرود، قاچاقی‌گری نکند. حکومت صالح به نحوی تربیت می‌کند، فرهنگی به وجود می‌آورد که در آن فرهنگ ریشه‌ی دزدی و خیانت و تعرّض و ظلم برداشته می‌شود، حکومت می‌تواند این کار را بکند.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (8)

اهمّیّت نماز اوّل وقت برای امام حسین علیه السّلام

 امّا اگر حکومت صالح را انتخاب نکردید یا آدم باند باز، گروه باز بی‌توجّه به دین می‌آید؛ شما نگاه می‌کنید می‌بینید این با این‌که مسئول است، رئیس است، اطراف این آدم‌هایی هستند که خیلی حرام‌خور هستند. بعد دیگر حرام‌خوری برای مردم عادی می‌شود. وقتی ربا برای حکومت مهم نیست، رشوه و فساد برای حکومت مهم نیست. آدم‌های خود آن حکومت رانت‌خور هستند. در این‌ جامعه توقّع نداشته باشیم خلاف زیاد نشود. خلاف می‌شود این است که مسئله‌ی حکومت در اسلام حرف اوّل را می‌زند و حکومت را باید خدا تعیین بکند و آن را هم که خدا تعیین کرده است، شما باید زیر بار آن بروید. «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ‏»[۱۲] و آیه‌ی دیگری که حکومت را، ولایت تشریعی را، ولایت قانونی را، ولایت قراردادی را، ولایت اجتماعی را قرآن برای شما مشخّص کرده است. «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ»[۱۳] که اطاعت از رسول یعنی شما به اراده و اختیار خود به قانون خدا مطیع باشید، نماز بخوانید، نماز اوّل وقت بخوانید.

امام حسین سلام الله علیه روز عاشورا می‌دانست این مردی که به حضرت عرض کرد: یابن رسول الله وقت ظهر شده است، وقت نماز است. حضرت دعا کرد، «جَعَلکَ الله مِنَ المُصَلِّین»[۱۴] از جمعیت مهلت خواستند نماز بخوانند. به حضرت امام حسین علیه السّلام شب را مهلت دادند، آتش بس بود، شب تا صبح امام حسین علیه السّلام و یاران امام حسین علیه السّلام مناجات داشتند، ناله داشتند، سجده داشتند، رکوع داشتند، آتش بس بود، امنیت بود. همه‌ی آن‌ها مشغول عبادت بودند، تلاوت قرآن بود، مناجات بود، سجده بود، ناله بود، نماز بود. امّا ظهر عاشورا نامردها، حرام زاده‌ها برای یک فرصت نماز، آتش بس ندادند با این‌که آتش بسی نبود؛ امام حسین علیه السّلام اوّل وقت در مقابل تیرها نماز ظهر خود را خواند و برای دو رکعت نماز خود شهید داد. امّا نماز خود را در جبهه خواند، اوّل وقت خواند. امام حسین علیه السّلام عصر به شهادت رسید، یاران او هنوز بودند می‌توانست عقب برگردد و در خیمه‌ی خود با یک مقدار تأخیر نماز بخواند ولی این کار را نکرد. خواست شما بدانید نماز اوّل وقت چقدر قیمت دارد که امام حسین در جبهه مقابل تیرباران دشمن این نماز اوّل وقت را خواند. نماز اوّل وقت بخوانید، نماز را با جماعت بخوانید تا نشان بدهید عاشق امام حسین علیه السّلام هستید. کاری که امام حسین علیه السّلام برای آن قربانی داده است برای شما هم بسیار مهم است.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (1)

 از یاد من نمی‌رود اوّل انقلاب بود، یک دانشجوی سیّد جوانی بلند شد پیش من نماز بخواند تا دست خود را بلند کرد گفت: السّلام علیک یا ابا عبدالله. اشک در چشم او حلقه زد بعد گفت: الله اکبر! اصلاً امام حسین علیه السّلام این نماز را با خون خود برای ما نگه داشته است. این ارث امام حسین علیه السّلام است. حالا که ارث امام حسین علیه السّلام است، حتماً یاد امام حسین علیه السّلام در نماز باشد. در نماز خود شما بدهکار امام حسین علیه السّلام هستید. چه نمازی خوانده است، در کجا خوانده است، چه وقت خوانده است. کسی وجدان حسینی داشته باشد، نماز را خیلی مهم می‌شمارد. نماز را اوّل وقت می‌خواند، نماز را با جماعت می‌خواند. حتّی در خطر هم نماز را بر همه چیز مقدّم می‌دارد، نماز بسیار مهم است. امام حسین علیه السّلام آن‌جا نماز خواند.

این ولایت تشریعی است، اگر حکومت به دست امام حسین باشد، آن نماز را خیلی مهم می‌کند. در جامعه، بچّه مدرسه‌ای، بچّه دانشگاهی، استاد دانشگاه، معلّم نمی‌تواند وقت نماز نیاید و نماز را داخل مسجد نماز نخواند. حکومت این را می‌خواهد. امّا وقتی حکومت این‌طور نبود، دولت این‌طور نبود، استاد دانشگاه است، می‌آید هر کاری را می‌کند ولی یک بار در نماز جماعت حضور پیدا نمی‌کند. بعضی از وزیران مملکت یک بار هم در نماز جمعه حضور پیدا نمی‌کنند. هیچ کدام از آن‌ها در مسجد دیده نمی‌شوند. این فرهنگ غلطی است، این حکومت حکومت تشریعی است ولی حکومتی نیست که امام حسین علیه السّلام از آن راضی باشد، امام زمان علیه السّلام از آن راضی باشد.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (11)

اشتیاق مردم در برگزاری اربعین امام حسین علیه السّلام

این حکومت ولایت تشریعی یعنی حکومت قراردادی که خود شما باید انتخاب بکنید. در این راستا گفتیم خدای متعال حکومت را به پیغمبر، به ۱۲ امام واگذار کرده است در زمان غیبت امام حسن عسکری علیه السّلام فرمودند: «فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ ِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ ُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ»[۱۵] حکومت یک تقلید است، حکومت انقیاد سرنیزه نیست، حاکمیّت زور نیست. «فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ» متن مردم از این حاکم تقلید بکنند، این مرجع آن‌ها باشد، فرمان او را به جان بخرند. همان‌طور که بدون زور خمس خود را می‌دهد، زکات خود را می‌دهد، به فقرا کمک می‌کند. ایام اربعین در پیش است، همین مردم، گروه‌ها، هیئت‌ها چه موکب‌هایی را با چه هزینه‌هایی؛ از حالا به فکر اربعین امام حسین علیه السّلام هستند که من این را جزء معجزات و جزء مقدّمات ظهور امام زمان علیه السّلام می‌دانم؛ در شرایطی که این همه ترور، داعش، انفجار است ۲۰ میلیون جمعیت در آن محیط خطرناک بروند که داعش در آن‌جا آتش روشن کرده است و در اربعین حسینی در حلّه قربانی بدهند، در انفجار کسان آن‌ها کشته بشود، مع ذلک سال بعد با جمعیت بیشتری بروند. این‌ها عادی نیست. دل‌ها دارد برای امام زمان علیه السّلام پر می‌کشد. داریم تمرین می‌کنیم که از خطر نمی‌ترسیم. چه کسانی می‌آیند، با چه وضعی می‌آیند. زن و بچّه، یک خانواده از بصره حرکت می‌کند، هشتصد فرسخ راه را پیاده می‌آید با همه‌ی خانواده‌ی خود می‌آید. پیرزن‌ها با عصا می‌آیند پیرمردها با قد خمیده؛ این مسیر را طی می‌کنند تا به کربلا می‌آیند. این معجزه‌ی عشق است. (عشق حسین است چه‌ها می‌کند) واقعاً عشق حسین است که چه‌ها می‌کند.

 این حسین کیست که جان‌ها همه دیوانه‌ی اوست  

این چه شمعی است که جان‌ها همه‌ی پروانه‌ی اوست

این حسین کیست که دل‌ها همه دیوانه‌ی او است. واقعاً آدم دارد، این را با تمام وجود  لمس می‌کند.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (15)

خصوصیات حکومت در زمان غیبت

 امام حسن عسکری علیه الصّلاه و السّلام فرمودند: حکومت شما، حاکم شما در زمان غیبت باید این خصوصیات را داشته باشد. یکی این است که فقیه باشد؛ دوم این‌که مسلّط بر نفس خود باشد؛ سوم این است که نگهبان دین باشند، غیرت داشته باشد. تنها در محراب رفتن رفاه طلب بودن، آسایش طلب بودن می‌خواهم زندگی راحتی داشته باشم؛ نه کار به رئیس جمهور دارم، نه به رشوه دارم، نه به فساد دارم، نه به بدحجابی دارم، نه به بی‌حجابی دارم. چه ربطی به من دارد؛ عیسی به دین خود موسی به دین خود. ما الحمدلله یک نمازی می‌خوانیم و زندگی می‌کنیم. این دین نیست، این اسلام نیست.

زندگی هیچ کدام از ائمّه این‌طور نبوده است این‌ها به ظالم کار داشتند؛ به همین دلیل همه‌ی آن‌ها را کشتند. یکی از آن‌ها با اجل طبیعی از دنیا نرفتند. امام هادی علیه السّلام چه زندان‌ها تحمّل کرده است. امام حسن عسکری علیه السلام چه زندان‌ها تحمّل کرده است، امام جواد علیه السّلام چه در به دری‌ها تحمّل کرده است، این‌ها چرا این‌طور مبتلا می‌شوند؟ برای این‌که معارض بودند، مزاحم ظلم بودند، مزاحم فساد بودند. آن‌ همه بلا سر امامان ما آوردند و همه‌ی آن‌ها را هم شهید کردند. فقیهی که برای اسلام و برای دین دلسوزی بکند، حفاظت بکند «حَافِظاً لِدِینِهِ» محافظ دین باشد. مخالف هوای نفس خود باشد؛ آخرین جمله‌ی امام حسن عسکری علیه السّلام این است: «مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ» به علم خود که عالم است، به فقه خود که فقیه است، به اجتهاد خود که مجتهد است عمل نمی‌کند. او با این‌که مجتهد است، نوکر است، فرمانبر مولای خود است. «مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ».

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (9)

فروتنی آیت الله مرعشی نجفی

در این رابطه دو سه جمله از زیارت شریفه‌ی جامعه‌ی کبیره… مرحوم آقا نجفی اعلی الله مقامه الشّریف -آیت الله العظمی آقای مرعشی نجفی- می‌دانید ایشان جزء فقهای خاص بوده است، اهل معنا بود. با این‌که مجتهد بود، فقیه بود. مشتری مرحوم حاج آقا جعفر مجتهدی بود. آقا جعفر مجتهدی ملّا نبود، مجتهد نبود امّا اهل تشرّف بود، اهل کرامت بود. آقای نجفی عبا را بر سر خود می‌کشید به صورت پنهانی به سراغ آقا جعفر مجتهدی می‌رفت. یعنی نشان می‌داد که عنانیّتی ندارد. من مرجع هستم، او عوام است این‌طور نبود. این مشتری او بود، در به در به دنبال او می‌رفت، با او انس‌ها داشت، با مرحوم آقا جعفر مجتهدی مأنوس بود.

آقای نجفی مرعشی یک شب از اوّل شب تا صبح در حرم امام حسین علیه السّلام با خود امام حسین علیه السّلام بوده است؛ نه با ضریح امام حسین علیه السّلام بوده است، با خود امام حسین علیه السّلام بوده است. ۱۲ تا حاجت خدمت امام حسین علیه السّلام عرضه داشته بود. حضرت سیّد الشّهدا علیه السّلام فرمودند: ۱۱ تای آن را برآورده کردیم امّا یکی از آن‌ها را نه و آن هم حج ایشان بود. آقای نجفی مرعشی مرجع تقلید از اوتاد اولیاء بود؛ انصافاً هم قمی‌ها برای او جان می‌دادند، اگر اشاره می‌کرد، لب تر می‌کرد، امکانات به او می‌دادند، حج برود. تا آخر مستطیع نشد، واجب الحج نشد، حج هم انجام نداد. امام حسین علیه السّلام فرمودند این یکی قسمت تو نمی‌شود امّا ۱۱ تا را قبول کرده بود.

 آقای مرعشی نجفی اعلی الله مقامه الشّریف در مسجد سهله از وجود نازنین حضرت حجّت امام زمان ارواحنا له الفداه انگشتر گرفته بودند؛ خود امام زمان به او انگشتر داده بود. این بزرگوار خیلی نسبت به امام و حاج آقا مصطفی آقازاده‌ی امام حساسیّت نشان داد، در انقلاب بود جزء مبارزین بود. وصیت نامه‌ی ایشان هم دیدنی است؛ یک فقیه چقدر عاشق امام حسین علیه السّلام است، وصیت کرده بود که جنازه‌ی من را، تابوت من را کنار منبر بیاورید، عمامه‌ی من را باز بکنید یک گوشه‌ی عمامه‌ی من را به تابوت ببندید، یک گوشه‌ی عمامه‌ی من را به منبر امام حسین علیه السّلام ببندید، کنار جنازه‌ی من روضه بخوانید و من را با روضه‌ی امام حسین علیه السّلام بدرقه بکنید.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (10)

سفارش امام زمان علیه السّلام نسبت به نافله، عاشورا، زیارت جامعه

 در وصیت نامه‌ی ایشان یکی از وصایایی که به اهل بیت خود دارد، به فرزندان وصیت می‌کند می‌گوید: اقلاً هفته‌ای یک بار زیارت جامعه را بخوانید. این زیارت جامعه‌ی کبیره هم مورد سفارش امام زمان علیه السّلام است به سیّد رشتی فرمود: نافله، نافله، نافله. جامعه، جامعه، جامعه. عاشورا، عاشورا، عاشوا. جمله‌ی امام زمان علیه السّلام است در مفاتیح نگاه بکنید؛ آقا شیخ عبّاس قمّی از سیّد رشتی نقل می‌کند: وقتی من در راه ماندم، در بیابان سرگردان بودم، متوسّل به حضرت حجّت شدم، امام زمان ارواحنا فداه را دیدم. حضرت برای این‌که من از این سرگردانی نجات پیدا بکنم و به قافله‌ی خود برسم به من نسخه داد که چه کار بکنم تا این‌که از درماندگی نجات پیدا بکنم. اوّل فرمود: نماز نافله. یعنی نافله‌ی شب. سحر بود. گفت: نافله بخوان. گفت: من نماز شب خود را خواندم. بعد فرمود: زیارت جامعه را بخوان. گفت: من زیارت جامعه را خواندم. بعد فرمود: زیارت عاشورا بخوان. این سه تا را که عمل کردم، حضرت سه بار فرمود: نافله، نافله نافله. جامعه، جامعه، جامعه. عاشورا، عاشورا، عاشورا. شما هم تجربه بکنید، مشکل پیدا کردید نماز شب بخوانید. سحر بلند بشو اشک سحر با اشک روز فرق دارد. خدا اشک سحر را با قیمت بالاتر می‌خرد. خدا سوز سحر تو را دوست دارد اشک سحر تو را دوست دارد.

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند                واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

سحرها به آدم جرعه می‌دهند، به آدم جام می‌دهند. به آدم شفا می‌دهند. تحفه به آدم می‌دهند. سحر بلند بشو یک اشک بریز، نماز شب بخوان. مشکل داری بلند شو نماز شب بخوان.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (12)

زیارت جامعه نسخه‌ی امام‌شناسی

 یکی هم زیارت جامعه است. زیارت جامعه گرفتن دامن همه‌ی ائمّه است، جامع بودن آن توجیهاتی دارد؛ یکی از آن‌ها این است که ما هر امامی را که زیارت می‌کنیم خصوصی با یک فرد به عنوان یک فرد خطاب می‌کنیم. به امام رضا علیه السّلام عرض می‌کنیم: السّلام علیک یا ابا الحسن یا علیّ بن موسی الرّضا. زیارت عاشورای امام حسین السّلام علیک یا اباعبدالله. به امام زمان علیه السّلام عرضه می‌داریم: السّلام علیک یا بقیه الله. علیکم که نمی‌گویید، علیک می‌گویید. ولی زیارت جامعه از اوّل «السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَهِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِکَهِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْیِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَهِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ» علیکم می‌گوییم؛ چرا علیکم می‌گوییم؟ برای این‌که این زیارت جامعه ما را به جایی می‌برد که جمع آن‌ها جمع است، دامن همه‌ی آن‌ها را یک‌جا می‌گیرید. با زیارت جامعه در محضر همه‌ی آن‌ها قرار می‌گیریم، یک امام را زیارت نمی‌کنیم، شما با این زیارت ۱۲ امام را زیارت می‌کنید. اصلاً دل شما با همه وصل می‌شود، دل تو با همه وصل می‌شود و مضمون این بسیار بلند است. یعنی شما دنبال یک متنی بگردید، کتابی بگردید که امام را به شما معرّفی کرده باشد. ائمّه بهتر از زیارت جامعه متنی برای امام‌شناسی به ما ارائه نکرده‌اند نسخه‌ی جالبی است امام هادی علیه السّلام کرم کردند، سفره‌ی امام‌شناسی، ولی‌شناسی را با زیارت جامعه برای ما پهن کردند. اسرار دارد، رموز دارد؛ یکی از جملاتی که در زیارت جامعه ما خطاب می‌کنیم، به حضرات معصومین علیهم السّلام عرض می‌کنیم: «آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ عَامِلٌ بِأَمْرِکُمْ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ … لَائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِکُمْ … مُطِیعٌ لَکُمْ» مجتهد است، علّامه است، نابغه‌ی دوران است، مرجع بزرگ عالم است امّا وقتی خدمت امام می‌رسد، این دو سه جمله را با اعتقاد عرض می‌کند. عرض می‌کند: دین من سلیقه‌ای نیست، من برنامه‌ی زندگی خود را از شما می‌گیرم، نه شرقی هستم، نه غربی هستم، نه سلیقه‌ای هستم، نه قیاسی هستم مثل ابوحنیفه مثل شیطان هیچ کدام از این‌ها نیستم. طبیب من شما هستید، نسخه‌ی زندگی، سبک زندگی را از شما می‌گیرم. «آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ» قال الصّادق قال الباقر.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (13)

 منشأ این انقلاب ما فقاهت است، پیش خودش عطش حکومت نداشت، به فرمان ائمّه با استنباط و اجتهاد از قول و فعل و تقریر معصوم انقلاب کرد که این برکت را کرده است. «آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ» من از قول شما اخذ می‌کنم. «عَامِلٌ بِأَمْرِکُمْ» اگر از قول شما اخذ کردم، مجتهد شدم، مجتهد جامع الشّرایط شدم این‌طور نیست که من به استنباط خود، به اجتهاد خود مغرور بشوم بگویم: من یدی هستم، این همه مقلّد دارم. نه آقا جان من در مجتهد بودن خود هم وقتی می‌خواهم به احکام عمل بکنم، به عنوان مجری دستورات شما عمل می‌کنم. «عَامِلٌ بِقَوْلِکُمْ» به فرمایشات شما عمل می‌کنم. من فرمان شما را اجرا می‌کنم. «مُطِیعٌ لِأَمْرِکُمْ» من تا آخر نوکر هستم، مجتهد شدن من را بزرگ نمی‌کند. من قنبر شما هستم، خاک پای قنبر شما هستم. خدا رحمت بکند آقای بهجت ما را -رضوان خدا بر ایشان باد- این اواخر عمر خیلی وجود نازنین ایشان نحیف شده بود، ضعیف شده بود. بعضی از علمایی که مرید ایشان بودند، دلسوز ایشان بودند، به پسر ایشان حاج آقا علی اعتراض کرده بودند که چرا به پدر خود نمی‌رسی؟ این پیرمرد است، به او غذا بدهید، او را تقویت بکنید. او به آن آقا جواب داده بود: ما نقش قنبر را داریم؛ ما که نمی‌توانیم به پدر خود امر و نهی بکنیم. ولی خدا است، مجتهد است، ما هر چه ایشان دوست داشته باشد همین‌طور کار را می‌کنیم. می‌گفت: من این جمله‌ای را که به ایشان گفتم، به آقا هم منتقل کردم. به آیت الله بجهت گفته بود: فلان آقا به من اعتراض می‌کرد چرا به پدر خود رسیدگی نمی‌کنی؟ این گوهر یگانه است، این سرمایه‌ی شیعه است. از او محافظت بکنید، به او رسیدگی بکنید. من گفتم: من نقش قنبر را دارم تا این را گفتم آقا به هم ریخت. تو نقش قنبر را داری؟ پدر تو افتخار می‌کند خاک پای قنبر را توتیای چشم خود بکند. تو کجا قنبر کجا؟ پدر تو هم نمی‌تواند قنبر باشد، افتخار آن‌ها این بود.

Sadighi-13960703-MasjedEmamBazar (14)

تفاوت فقیه شیعه با رؤسای دیگر

 این مجتهد، این عارف، این صاحب کرامت، این صاحب سرّ خدا که خود بنده ایشان را در زندگی شخصی خود می‌دیدم؛ زندگی خصوصی ما را می‌دانست. گاهی هم به زبان می‌آورد، چرا آن کار را کردی یا چرا فلان کار را نکردی. زندگی باطنی ما را می‌دانست. یک چنین کسی افتخار می‌کند خاک پای قنبر باشد. «مُطِیعٌ لِأَمْرِکُمْ» هنر فقیه شیعه به این است او دار و دسته ندارد، او پز ندارد، او جاه و جلال ندارد، او نوکر امام زمان علیه السّلام است. او نوکر اهل بیت عصمت و طهارت است. امّا رئیس جمهور نمی‌تواند این‌طور باشد، فلان رئیس نمی‌تواند این‌طور باشد چون پز رأی خود را دارد به من این‌قدر رأی دادند. این را بزرگ کرده است. امّا او این‌طور نیست. می‌گوید: من ارباب دارم، او صلاح دیده است که من فتوا بدهم. من نوکر هستم، من آقا نیستم. «مُطِیعٌ لِأَمْرِکُمْ» این است که در این جملات امام حسن عسکری علیه السّلام در ولایت تشریعی در حکومت بر مردم، کسی در حکومت بر مردم بخواهد آقایی بکند این جای آن نیست، غصب کرده است. بخواهد نوکری بکند، بله می‌پذیرند؛ از او حمایت هم می‌کنند، پشتیبان او هم هستند. آمدیم برای نوکری، آمدیم برای بلی قربان گفتن. نیامدیم برای آقایی. اگر ما در این عالم نوکری خود را تا آخر اثبات کردیم که نوکر هستیم، نوکر بی‌توقّع هستیم. آقایی ما از مرگ شروع می‌شود. «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ»[۱۶] آن‌جا دیگر…

(روضه‌خوانی)


[۱]– سوره‌ی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]– سوره‌ی مریم، آیه ۳۳٫

[۳]– سوره‌ی شعراء، آیات ۸۸ و ۸۹٫

[۴]– سوره‌ی نور، آیه ۳۶٫

[۵]– توبه، آیه ۱۰۸٫

[۶]– سوره‌ی نور، آیه ۳۷٫

[۷]– سوره‌ی آل عمران، آیه ۱۹۱٫

[۸]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۹۹، ص ۱۶۴٫

[۹]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ‏۲، ص ۴۶۹٫

[۱۰]– نهج البلاغه، ص ۴۹۵٫

[۱۱]– نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص۸۲٫

[۱۲]– سوره‌ی مائده، آیه ۵۵٫

[۱۳]– سوره‌ی نساء، آیه ۵۹٫

[۱۴]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۴۵، ص ۲۱٫

[۱۵]– وسائل الشیعه، ج ‏۲۷، ص ۱۳۱٫

[۱۶]– سوره‌ی ق، آیه ۳۵٫