طبق نقل ابن قتیبه عمربن خطاب با گروهی از افراد که طبق نقل‌ها رجاله بودند (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سرپا و اوباش) به سوی خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حرکت کردند، در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود.

 

به او گفتند چه کار می‌خواهی انجام دهی. گفت می‌خواهم این خانه را با کسانی که در آن حضور دارند به آتش بکشم. به او گفته شد که در این خانه فاطمه و یادگار رسول خدا حضور دارند. عمر جواب داد اگرچه او باشد (به تعبیر عربی گفت “وَ إن” یعنی اگر چه چنین باشد).

 

طبق نقل، عمر خانه را محاصره کرد و با صدای بلند فریاد زد ای کسانی که در این خانه پناه گرفته‌اید باید بیرون بیایید، در غیر این صورت خانه را به آتش می‌کشمدر خانه همانگونه که ذکر شد علاوه بر امیرمومنان و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهما، ۱۲ نفر از اصحاب برگزیده پیامبر اکرم نیز حضور داشتند. در اینجا وظیفه همه افراد حاضر، دفاع از صاحب ولایت است که در خطر قرار دارد.

 

لذا اینکه سوال می‌شود چرا با وجود امیرالمومنین علیه‌السلام در خانه، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مقابله با مهاجمان می شتابد، باید پاسخ داد امیرالمومنین هدف و منظور غاصبان است و در خطر ۱۰۰ درصد قرار دارد، هرکس که به ولایت باور و اعتقاد دارد باید در دفاع از ولایت در قبال مهاجمان و معترضان به ولایت بایستد. قطعاً همه آن ۱۲ تن چنین قصدی داشته اند. اما فضل تقدم در این ارتباط به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اختصاص می یابد. یعنی آن وجود مقدس، از همگان در دفاع از ولایت سبقت می‌جوید، در حالی که آن مردان حاضر نیز قصد دفاع از حضرت را داشتند، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مقابله با غاصبان مهاجم می‌شتابد و چون یادگار عزیز و ارجمند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود تصور نمی‌رفت که مهاجمان غاصب حرمت یادگار رسول خدا را نگه ندارند.

 

طبق نقل ابن قتیبه، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که از صدای عمربن‌خطاب او را شناخته بود، پشت در آمد و در پاسخ او فرمود ای پسر خطاب! این بود عمل به سفارش‌های پدرم رسول اکرم درباره ی اهل بیت او؟! در حالیکه هنوز کفن پدرم خشک نشده است با خاندان او چنین رفتار می کنید؟عمر هم که متوجه صدای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شد در پاسخ گفت ای دختر پیغمبر، می‌دانم نزد پدرت چقدر محبوب بودی اما اگر در را نگشایی و اینها و علی بیرون نیایند و بیعت نکنند خانه را به آتش می‌کشم، چون این کار دین پدرت را محکم تر می کند.

 

حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وقتی چنین گستاخی را شنید با صدای بلند خطاب به رسول اکرم شروع به استغاثه و آه و ناله فرمود که ای پدر! بعد از رحلت تو ما از پسر ابی قحافه (یعنی ابوبکر) و پسر خطاب (یعنی عمر) چه ها که ندیدیماین بیان به قدری سوزناک بود که به نقل ابن قتیبه بسیاری از همان افراد و رجاله هایی که با عمر بن خطاب بودند منقلب شدند، به گونه‌ای که دل‌های آن‌ها شکافته و جگرهای آنها پاره پاره گردید و در حالی که منقلب شده بودند گفتند که ما را با فاطمه و خانه فاطمه کاری نیست و صحنه را ترک کردند. اما گروهی از این رجاله ها و اوباش با عمر بن خطاب باقی ماندند.

 

در اینجا ابن‌قتیبه عنوان می‌کند که درب باز شد