در تعریف زبان حال گفته‌اند: بیان حال و چگونگی شخص و دیگر موجودات از حیوانات و نباتات و جمادات است که اگر زبان داشتند یا می‌خواستند به زبان گفتار بگویند، همان را می‌گفتند که بیان شده است.[۱]

سخن گفتن به جای موجودات، به ویژه حیوانات و اشیاء سابقه‌ی دیرینه‌ای دارد؛ اما بر اساس گفته‌ی برخی از محققان معاصر، کاربرد اصطلاح «زبان حال» از قرن پنجم هجری رایج شده است. نخستین اندیشمندی که در آثارش این اصطلاح را به کار برده است و سعی کرده آن را تعریف کند و توضیح دهد، ابو حامد غزالی (۴۵۰ ۵۰۵ ق) است.[۲] سبب توجه غزالی به این اصطلاح، بهره‌گیری از آن در تفسیر یا تأویل برخی از آیات قرآن است که در آن‌ها سخن گفتن و شنیدن، به موجودات بی‌زبان و ماورای طبیعی نسبت داده شده است.[۳] اما به درستی معلوم نیست گزارش و بیان واقعه‌ی عاشورا در قالب زبان حال، از چه زمانی آغاز شده است؛ هر چند مسلّم است که در چند قرن اخیر، رواج و شیوع بسیاری یافته است.

بر این اساس، آنچه بایستی مورد توجه قرار گیرد، آن است که نباید گزارش‌های ضعیف و غیر معتبر و موهن که گاهی به «زبان مقال» و یا «زبان گفتار» بیان می‌شوند- با زبان حال یکی دانسته شود. اگر زبان حال در قالب شعر، قصه، ادبیات و هنرهای نمایشی و مواردی از این قبیل ارائه شود، به شرط آن‌که ویژگی‌های ذیل را دارا باشد، تحریف و کذب محسوب نمی‌شود، و از این رو نه تنها مردود و مطرود نیست، بلکه ارزشمند هم هست؛ چرا که می‌تواند نقش بسیاری در رساندن پیام عاشورا و تأثیرگذاری خاصی در باورهای مخاطبان نسبت به واقعه‌ی عاشورا داشته باشد. معلوم است که زبان حال یکی از سبک‌های گزارشگری است. گرچه «زبان حال» مانند «زبان مقال» صدق و کذب‌بردار نیست، اما باید با حال واقعی مطابقت داشته باشد، وگرنه نوعی تحریف واقعیت، و نادرست خواهد بود و ممکن است مایه‌ی وهن یا غلو شود. از این رو می‌توان گفت هر زبان حالی سزاوار نقل نیست، مگر آن‌که ویژگی‌ها و شروط زیر را داشته باشد:

۱٫‍ همسو و همگون با سخنان و نامه‌های امام حسین (ع) و یاران و خاندانش باشد و در یک کلام، در تضاد با سیره و سنت و اهداف آن حضرت نباشد؛

  1. موافق و سازگار با شأن و منزلت امام حسین (ع) و دیگر اهل بیت باشد؛[۴]

  2. نبایستی با گزارش‌های معتبر تاریخی درباره‌ی عاشورا از یک سو، و مبانی و باورهای متقن و محکم کلامی و اعتقادی شیعه از سوی دیگر، در تهافت و تضاد باشد؛

  3. گوینده تصریح کند یا بیانی ایراد کند که مشعر به زبان حال باشد تا شنونده، آن را با زبان قال اشتباه نکند.

    منبع: کتاب مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام/ تحقیق و تنظیم: مهدی پیشوایی/ مؤلف: جمعی از نویسندگان / انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)


[۱]. در این باره ر. ک: نصر الله پور جوادی، «زبان حال در ادبیات فارسی». فصلنامه‌ی نشر دانش، سال هفدهم، ش ۹۳، ص ۲۶؛ محمد صادق مزینانی، «روایت عاشورا و [معیارهای] روایی زبان حال»، پگاه حوزه، ش ۲۶۹، ص ۱۲٫

[۲]. نصرالله پورجوادی، همان.

[۳]. همان.

[۴]. برای آگاهی بیشتر درباره‌ی زبان حال در تاریخ عاشورا، ر. ک: محمد صادق مزینانی، همان؛ و نیز درباره‌ی مقوله‌ی زبان حال در ادبیات فارسی، ر. ک: نصر الله پورجوادی، همان، ص ۲۵ ۴۲٫