انسان در صورتى مى تواند مسیر کمال را طى کند که بر اساس آموزه هاى دینى کلیه نیازهاى خود از جمله غرایز جنسى و عاطفى را در حدّ اعتدال تأمین و ارضا کند؛ زیرا اگر این غریزه به شکل صحیح ارضا نشود پیامدها و ضررهاى زیادى به انسان وارد مى شود. بقاء نسل سالم به مخاطره مى افتد، انحرافات اخلاقى شیوع پیدا مى کند، کانون خانواده به عنوان اصیل ترین نهاد اجتماعى آسیب جدى دیده، بیمارى هاى روانى گسترش پیدا نموده و به طور کلّى آسیب هاى اساسى بر پیکر فرد و جامعه وارد مى شود.

اسلام به ازدواج و در پى آن به آمیزش جنسى به دیده قداست مى نگرد. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله در روز جمعه اى به یکى از اصحاب خود فرمود: «آیا روزه گرفته اى؟ او گفت: نه، یا رسول الله. حضرت فرمود: آیا صدقه داده اى؟ او گفت: نه، پس حضرت پیامبر فرمودند: برخیز و برو با همسرت آمیزش کن که عمل زناشویى براى تو پاداش صدقه دارد».[۱] همچنین امام رضا علیه السلام فرموده اند: «ان من اخلاق الانبیاء التنظف والتطیب و خلق الشعر و کثره المطروقه»؛[۲] «همانا از ویژگى هاى اخلاقى پیامبران، پاکیزگى و عطر زدن و خوشبو بودن و زدودن و تراشیدن مو و فراوانى آمیزش بوده است».

ارتباط جنسى در پرتو ازدواج، آثار و برکات زیادى در زندگى مادى، معنوى، تربیتى و روان شناختى انسان دارد که نمونه هایى از آن عبارت است از:

۱ – زمینه ساز کمالات معنوى

رسول گرامى اسلام حضرت محمّد صلى الله علیه و آله در حدیث دیگرى فرمودند: «هرگاه مرد موثنى با همسرش آمیزش مى کند، دو فرشته آنها را ملازم و مراقب مى شوند و این مرد مانند مجاهد راه خدا ثواب مى برد. وقتى از آمیزش فارغ مى شود، گناهانش مى ریزد مانند ریزش برگ درختان در فصل خزان، وقتى غسل مى کند از گناهان جدا مى شود». زنى سوثل کرد یا رسول الله پدر و مادرم به فدایت، این پاداش ها مربوط به مرد بود، ثواب زنان و سهم آنان چیست؟ حضرت فرمود: «وقتى زنان حامله مى شوند پاداش روزه دار و شب زنده دار را مى برند و وقتى درد زایمان را تحمل مى کنند پاداش بى نهایتى دارند و وقتى بچه ها را شیر مى دهند ثواب زیادى برده و گناهانشان محو مى شود».[۳]

۲ – زمینه عفت و دورى از گناه

ارضاى میل جنسى در پرتو ازدواج موجب مى گردد فرد، تا حدّ زیادى از روابط جنسى نامشروع مصون مانده و دامن خود را به گناه آلوده نسازد، به همین دلیل در مسیر کمال و خودسازى معنوى قدم مى گذارد.

حضرت رسول صلى الله علیه و آله در این زمینه مى فرماید: «اى گروه جوانان! هر یک از شما که مى تواند ازدواج کند، اقدام نماید؛ زیرا ازدواج موجب مى گردد تا چشم و دامن انسان از گناه باز داشته شود و عفت انسان حفظ گردد».[۴]

۳ – زمینه آرامش و رضایت خاطر

مهم ترین نیازى که در پرتو ازدواج و ارتباط جنسى، برآورده و تأمین مى گردد، نیاز به آرامش و امنیت خاطر است. این نیاز، که در سرشت انسان ریشه دارد، چنان قابل توجه است که خداوند در قرآن کریم، ایجاد آرامش خاطر از طریق ازدواج را یکى از آیات خود معرفى کرده است.[۵]

چنانچه نیازهاى جنسى همسران ارضاء نشود و یا به صورت مطلوب برآورده نگردد، اختلاف هاى زیادى به وجود مى آورد. تحقیقات نشان مى دهد که همسرانى که روابط جنسى مطلوبى دارند، رضایت خاطرشان از زندگى بیشتر است و همچنین اثبات شده که ردّ درخواست هاى جنسى مرد از سوى همسر، آشفتگى زیاد مرد را به همراه دارد.[۶]

همچنین تحقیقات زیادى اثبات کرده که روابط خوب جنسى یکى از عوامل رضایت از تشکیل خانواده و رضامندى زناشویى است. مطالعات نشان مى دهد که ۴۴درصد از اختلافات خانوادگى و زناشویى ناشى از مشکلات روابط جنسى بوده و حدود ۲۵درصد نیز به عللى با روابط جنسى ارتباط دارد.[۷]

در مطالعات طولى ادوارد وبوث مشخص شد که کاهش رضایت جنسى و ارتباط جنسى با احتمال وقوع طلاق و اختلافات همبستگى دارد. همچنین تحقیقات نشان مى دهد که رضایت جنسى در پایدارى زناشویى سهیم است.[۸] در تحقیقى که توسط لومن انجام شد این نتیجه به دست آمد که رضایت جنسى با تعداد دفعات فعالیت جنسى همبستگى دارد و زوجینى که دفعات بیشترى به ارتباط جنسى مى پردازند، رضایت بیشترى دارند.[۹] در تحقیق دیگرى که توسط گریلى انجام شد، چنین به دست آمد که نارضایتى جنسى باعث گرایش به فحشا و بى عفّتى و همچنین سردى روابط مى گردد.[۱۰]

۴ – تأمین نیازهاى عاطفى

روابط جنسى همسران علاوه بر تأمین نیازهاى جنسى و زیستى زوجین، نیازهاى عاطفى آنان را نیز تأمین مى کند. زیرا وقتى رابطه جنسى واقعى و عمیق برقرار مى شود در ضمن آن، رابطه عاطفى صمیمى نیز وجود دارد. وقتى همسران با همدیگر هم آغوش مى شوند و تمایل به برقراى ارتباط جنسى پیدا مى کنند، در کنار همدیگر خوابیده و با اظهار علاقه و محبت، یکدیگر را نوازش نموده و نسبت به همدیگر اظهار عشق و علاقه مندى مى نمایند. این اظهار محبت و علاقه، نقش زیادى در آرامش روانى آنان دارد. به طورى که عده اى از خانم ها ارتباط عاطفى را به ارتباط جنسى ترجیح مى دهند و حتى ارتباط جنسى را بیشتر به دلیل نیازهاى عاطفى مى خواهند.[۱۱]

داده ها و تحقیقات حاکى از آن است که افراد متأهل به طور کلى از لحاظ جسمانى و روانى نسبت به افراد مجرد کارکرد بهترى دارند و این به خاطر حمایت عاطفى و روانى که در ازدواج و رابطه زناشویى وجود دارد، به وجود آمده. همچنین تحقیقات ثابت کرده، افرادى که رابطه زناشویى موفق و صحیحى دارند، با نشاط تر و شاداب تر بوده و رضایت مندى آنان از زندگى بیشتر است و کمتر گرفتار افسردگى و اضطراب مى شوند.[۱۲]

۵ – ایجاد سلامتى جسمانى

نتایج مطالعات نشان مى دهد، افراد متأهلى که زندگى شان پایدار بوده و رضایت جنسى داشته اند، عموماً عمر طولانى دارند، از نظر جسمانى سالم تر و کمتر مبتلا به سرطان مى شوند. از سوى دیگر اختلاف زناشویى و عدم رضایت از روابط جنسى، با سطح سلامت پایین تر و بیمارى هاى جسمانى خاص نظیر سرطان، بیمارى قلبى و درد مزمن، رابطه دارد. بررسى هاى مربوط به تعامل زناشویى حاکى از احتمال وجود مکانیزم هایى است که نشان مى دهند رفتارهاى خصمانه و اختلاف در طول مدت زندگى زناشویى، با کارکردهاى ایمنى غدد درون ریز و قلبى عروقى ارتباط دارد (کریگهد و نمروف)[۱۳] ، بلوم، اشر و وایت[۱۴] نیز در بررسى هاى خود به این نتیجه رسیده اند که میان ناآرامى هاى زناشویى و اختلال جسمانى و عاطفى یک رابطه آشکار وجود دارد.[۱۵]

۶ – باعث شادى و نشاط

بسیارى از مطالعات نشان داده که افراد متأهل شادتر از افراد مجرد هستند. بررسى هاى تحلیلى که توسط اینگل هارت[۱۶] بر روى نمونه بزرگى حدود۱۶۳۰۰۰ نفر انجام شد. نشان داده که کسانى که ازدواج کرده و رضایت از رابطه زناشویى دارند، به طور متوسط شادتر و بانشاط تر از دیگران هستند. وود[۱۷]و همکاران در یک مطالعه فراتحلیلى بر روى ۹۳ مطالعه، دریافتند که ازدواج و رضایت جنسى، مفیدترین شادى و رضایت را براى زنان ایجاد مى کند.[۱۸]

۷ – باعث عزت نفس

فرایندهاى شناختى زیادى وجود دارد که باعث افزایش عزت نفس و احساس ارزشمندى افراد مى شود. دوست داشتن و تمجید شدن از عواملى هستند که عزت نفس را بالا مى برند، این دو ویژگى در همسرانى که رضایت جنسى دارند و رابطه جنسى خوبى برقرار مى کنند، به وفور یافت مى شود یعنى آنان با اظهار علاقه و عشق نسبت به همدیگر و با رعایت احوال آمیزش، آن را رضایت مند مى کنند و در نتیجه یک دیدگاه مطلوب نسبت به خود و دیگران پیدا مى کنند و از تعارض و خودبینى خارج مى شوند و به طرف واقعیت ها میل پیدا مى کنند.[۱۹]

با توجه به مطالب ذکر شده مشخص مى شود که رابطه زناشویى، سنگ زیربنایى عملکرد خوب خانواده است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با عملکرد والدین ارتباط دارد. همسرانى که تحت تأثیر رابطه جنسى موفق از سلامتى عاطفى، جسمانى و روان شناختى، برخوردار باشند، روابطشان با همدیگر و با فرزندان، رضایت بخش بوده و این خانواده از استحکام و پویایى برخوردار خواهد بود. علاوه بر اینکه فرزندان این خانواده، سالم تر، پویاتر، موفق تر و از نظر روحى و جسمانى، بهنجار خواهند بود. تحقیقات ثابت کرده که اختلاف و تعارض زناشویى پدر و مادر موجب بزه کارى فرزندان شده است (کریگهد و نمروف). همچنین اختلاف والدین بر تحصیلات، روابط اجتماعى، همسردارى، صمیمیت، اظهار محبت، تعارضات زناشویى، فساد و فحشا و… فرزندان تأثیر زیادى داشته است.[۲۰]

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:علی احمد پناهی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[۱] – «اصبحت صائماً؟ فقال: لا. قال: فاطعمت مسکیناً ؟ قال: لا. فارجع الى اهلک فاصبهم فانّه منک علیهم صدقه»؛ کلینى، کافى، ج ۵، ص ۴۹۵٫

[۲] – کافى، ج ۵، ص ۵۶۷؛ وسایل، ج ۲۰، ص ۲۴۳٫

[۳] – همان، ص ۱۵۵٫

[۴] – «یامعشر الشباب من استطاع منکم الباه فلیتزوج فانّه اغضّ للبصر و احصن للفرج»؛ همان، ص ۱۵۳٫

[۵] – «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ أَزْواجاً لِتَسْکنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً»؛ «از آیاتو نشانه هاى خداوندى این است که براى شما از جنس خودتان جفتى بیافرید، که در کنار او آرامش یابید، و میان شما عشق و محبت و مهربانى قرار داد». روم (۳۰، آیه ۲۱).

[۶] – حسین بستان، اسلام و جامعه شناسى خانواده، ص۱۸۲٫

[۷] – جعفر جدیدى، بررسى رابطه رضامندى زناشویى براساس معیارهاى دینى با ثبات هیجانى، پایان نامه کارشناسى ارشد، ص۷۲٫

[۸] – همان.

[۹]همان، ص۷۴٫

[۱۰] – همان، ص۷۷٫

[۱۱] – مسعود آذربایجانى و همکاران، روان شناسى عمومى، ص۲۲۲٫

[۱۲] – جعفر جدیدى، بررسى رابطه رضامندى زناشویى براساس معیارهاى دینى با ثبات هیجانى، پایان نامه کارشناسى ارشد، ص ۱۲۱۳٫

[۱۳] – همان، ص ۱۳٫

[۱۴]Bloom Asher and White.

[15] – همان.

[۱۶]Ingle hart.

[17]Wood.

[18] – مایکل آرگایل، روان شناسى شادى، ترجمه مسعود گوهرى انارکى و همکاران، ص ۱۲۹٫

[۱۹] – همان، ص۱۲۸٫

[۲۰] – همان، ص۱۵۱۶٫