( لیس فیه ذکر خطبه بنت أبی جهل ) فلیراجع : مجمع الزوائد ، ج ۹ ص ۲۰۳ ؛ المعجم الکبیر للطبرانی ، ج ۱ ص ۱۰۸ ، ج ۲۲ ص ۴۰۱ ؛ تاریخ مدینه دمشق : ۳ / ۱۵۶ ؛ أسد الغابه ، ج ۵ ص ۵۲۲ ؛ الإصابه ، ج ۸ ص ۲۶۵ و۲۶۶ ؛ تهذیب التهذیب ، ج ۱۲ ص ۳۹۲ ؛ صحیح البخارى ، ج ۴ ص ۲۱۰ ؛ صحیح مسلم ، ج ۷ ص ۱۴۱ ؛ المصنف لابن أبی شیبه الکوفی ، ج ۷ ص ۵۲۶ ؛ السنن الکبرى للنسائی : ۵ / ۹۷ ، ح ۸۳۷۰ ؛ المعجم الکبیر للطبرانی ، ج ۲۲ ص / ۴۰۴ ؛ الجامع الصغیر للسیوطی ، ج ۲ ص ۲۰۸ ؛ تاریخ مدینه دمشق ، ج ۳ ص ۱۵۶ . .

و از طرفى در صحیح بخارى و مسلم نیز آمده است که فاطمه ( س ) از دست ابوبکر غضبناک شد و تا آخر عمر باوى سخن نگفت : « فغضبت فاطمه بنت رسول اللَّه – صلى اللَّه علیه وسلم – فهجرت أبا بکر فلم تزل مهاجرته حتّى توفّیت » صحیح البخارى ، ج ۴ ص ۴۲ ؛ صحیح مسلم ، ج ۵ ص ۱۵۴ ، فیه : فهجرته فلم تکلّمه حتّى توفّیت وعاشت بعد رسول اللَّه – صلى اللَّه علیه وسلم – سته أشهر فلمّا توفّیت دفنها زوجها علىّ بن أبی‏طالب لیلا ولم یؤذن بها ابابکر وصلّى علیها علیّ . .

 

 

وقرآن مى‏گوید : ( انّ الذین یؤذون اللّه ورسوله لعنهم اللّه فی الدنیا والآخره وأعدّ لهم عذاباً مهیناً ) الأحزاب : ۵۷ . . در حلّ این معضله چه پاسخى دارید؟

سهیلى از علماى بزرگ اهل سنّت ( متوفّاى ۵۸۱ ) به همین روایت استدلال نموده که هر کس به حضرت زهرا ( س ) اهانت کند ، کافر خواهد شد : « استدلّ به السهیلی على أنّ من سبّها کفر لأنّه یغضبه وأنّها أفضل من الشیخین » فیض القدیر شرح الجامع الصغیر للمناوی ، ج ۴ ص ۵۵۴ . .

ابن حجر در توجیه آن گفته : « وتوجیهه : إنّها تغضب ممّن سبّها وقد سوّى بین غضبها وغضبه ، ومن أغضبه -صلى اللّه علیه وسلم – یکفر » فتح الباری ، ج ۷ ص ۸۲ ؛ شرح المواهب للزرقانی المالکی ، ج ۳ ص ۲۰۵ . .

مناوى صاحب کتاب فیض القدیر از ابو نُعیم و دیلمى نقل کرده است که حضرت رسول اکرم ( ص ) فرمود : « فاطمه بضعه منّی من آذاها فقد آذانی ومن آذانی فقد آذى اللّه ، فعلیه لعنه اللّه مل‏ء السماء ومل‏ء الأرض » فیض القدیر شرح الجامع الصغیر للمناوی ، ج ۶ ص ۲۴ ، ح ۸۲۶۷ . .

 

 

 با توجّه به مطالب فوق ، آیا تا کنون نسبت به سخنان ابوبکر که پس از خطبه حضرت زهرا ( س ) بیان کرد و بدترین اهانت و ناسزا را نسبت به حضرت على ( ع ) و حضرت صدیقه ( س ) داد ، فکر کرده‏اید : « إنّما هو ثعاله شهیده ذنبه ، مرب لکلّ فتنه ، هو الذی یقول : کرّوها جذعه بعدما هرمت ، یستعینون بالضعفه ، ویستنصرون بالنساء ، کأمّ طحال أحبّ أهلها إلیها البغی » السقیفه وفدک للجوهری ، ص ۱۰۴ ؛ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید ، ج ۶ ص ۲۱۵ ؛ دلائل الإمامه للطبری ، ص ۱۲۳ . . در این عبارت ، حضرت على ( ع ) را به روباه و حضرت زهرا ( س ) را به دم آن تشبیه کرده است .

آیا پاسخ اجر رسالت : ( قل لا أسئلکم علیه أجراً إلّا المودّه فی القربی ) همین بود؟!

آیا این بود نتیجه آن همه سفارش و توصیه رسول گرامى ( ص ) در حقّ حضرت زهرا ( س ) ؟!

آیا چنین کسى شایستگى خلافت پیامبرى که مفتخر به ( إنّک لعلى خلق عظیم ) است را دارد؟

 

از شما مى‏خواهیم ، سخنانى که میان ابن ابى الحدید سنّى و استادش نقیب ، ردّ و بدل شده ملاحظه نمایید وخود به قضاوت بنشینید! قال ابن أبی الحدید : قلت : قرأت هذا الکلام على النقیب أبی یحیى جعفر بن یحیى بن أبی زید البصری وقلت له : من یعرض ؟ فقال : بل یصرّح . قلت : لو صرّح لم أسالک . فضحک وقال : بعلیّ بن أبى طالب علیه السلام ، قلت : هذا الکلام کلّه لعلی یقوله؟ ! قال : نعم ، إنّه الملک یا بُنیّ . قلت : فما مقاله الأنصار؟ قال : هتفوا بذکر علی ، فخاف من اضطراب الأمر علیهم ، فنهاهم . . . وثُعاله : اسم الثعلب علم غیر مصروف ، ومثّل ذؤاله للذئب ، وشهیده ذنبه ، أی لا شاهد له على ما یدّعی إلّا بعضه وجزء منه ، وأصله مثل قالوا : إنّ الثعلب أراد أن یغری الأسد بالذئب ، فقال : إنّه قد أکل الشاه التی کنت قد أعددتهإ؛!!”” لنفسک ، وکنت حاضراً ، قال : فمن یشهد لک بذلک؟ فرفع ذنبه وعلیه دم ، وکان الأسد قد افتقد الشاه ، فقبل شهادته وقتل الذئب . . . وأمّ طحال : إمرأه بغى فی الجاهلیّه ، ویضرب بها المثل فیقال : أزنى من أمّ طحال . شرح نهج البلاغه ، ج ۶ ص ۲۱۵ .

 

 

 

منبع:پرسمان