ابن اعثم گوید:

خبر شهادت مسلم به امام حسین (ع) رسید. مردی از اهل کوفه آمد. امام از او پرسید: از کجا می‌آیی؟ گفت: از کوفه. از آن‌جا بیرون نیامدم جز آن‌که مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را کشته و به دار آویخته در بازار قصابان دیدم، در حالی که سرهای آنان را برای یزید فرستاده بودند. امام حسین (ع) گریست. آن‌گاه فرمود: انا لله و انا الیه راجعون و آهنگ حرکت به سوی عراق کرد.

 

 

قال ابن اعثم:

و بلغ الحسین بن علیّ بأنّ مسلم بن عقیل قد قتل (ره) و ذلک أنّه قدم علیه رجل من أهل الکوفه، فقال له الحسین: من أین أقبلت؟ فقال: من الکوفه، و ما خرجت منها حتّى نظرت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه المذحجیّ رحمهما الله قتیلین مصلوبین منکّسین فی سوق القصّابین، و قد وجّه برأسیهما إلى یزید بن معاویه، فاستعبر الحسین باکیاً، ثم قال: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. و عزم على المسیر إلى العراق.[۱]


[۱]– الفتوح ۵: ۶۹، و المشهور ان خبر شهادته بلغه فی منزل زباله کما یاتی.