سوال: من یک پسر یازده ساله دارم. چگونه می توانم او را به نماز خواندن ترغیب کنم. آیا می توانم در این باره به او سخت بگیرم یا نه؟
جواب:
بعضی از والدین از ما می پرسند که درباره ی امور عبادی به فرزندان خود سخت بگیریم یا آنها را رها کنیم؟ ما در جواب به آنها می گوییم که راه سوّمی نیز وجود دارد؛ یعنی والدین قرار نیست که به فرزندان خود سخت بگیرند یا آنها را رهاء کنند؛بلکه قرار است به سمت یک مسیر و راه منطقی و کارشناسی شده پیش بروند. حال آن راه چیست؟ اگر ما می خواهیم فرزندان به سمت و سوی نماز سوق پیدا کنند، نیاز به الگوهای مناسب داریم و بهترین الگو برای فرزندان، گروه های هم سن و هم جنس آنهاست که فرزندانمی توانند از آن ها الگو برداری کنند.
والدین توجّه کنند!
والدین باید توجّه داشته باشند که فقط با گفتن، فرزند نماز خوان نمی شود. شما اگر از خدا و پیغمبر و دین برای او بگویید، خیلی خوب است؛ امّا در کنار این گفتن ها فرزند به یک چاشنی دیگر هم نیاز دارد و آن الگودادن به اوست. وقتی فرزند ما در مساجد ببیند که بچّه های هم سن و سال او درآنجا هستند و در آنجا نماز می خوانند، خیلی راحت الگو می گیرد و علاقمند به نماز می شود.
مساجد عامل دینداری مردم
خیلیخوب است که والدین بدانند، مساجد یکی از مهم ترین عوامل مؤثّر در دیندار کردن فرزندان هستند؛ البته دلیلش این نیست که در آنجا منبر، محراب و روحانی وجود دارد و روحانی نماز جماعت برگزار می کند! این موارد در آنجا وجود دارد؛ ولی نکته ی مهم تر این است که آدم وقتی در آن جماعت حضور پیدا می کند و در آن جماعت هم سن و سال خود را می بیند، از آنها الگو می گیرد.
مسجد پایگاه تمام اقشار
الحمدلله یکی از ویژگی های خوب مساجد ما این است که شما همه طیفی را در آن جا می بینید؛ یعنی پیر مرد می بینید، میان سال می بینید، جوان می بینید، نوجوان می بینید، کودک می بینید. مساجد تنها اجتماعی است که تمام اقشار در آنجا حضور پیدا می کنند. امّا مدرسه و شهر بازی این طور نیست؛ وقتی بچّه ها در مدرسه می روند یک طیف خاصّی را می بینند یا وقتی به شهر بازی می روند، یکطیف خاصّی را می بیند؛ ولی در مساجد این طور نیست. فرزندان همه طیفی را می توانند در آنجا ببینند.
گاهی اوقات همه ی رویکردهادر مساجد حضور دارند؛مثلاًرویکردها ی فرهنگی، اقتصادی و…گاهی اوقات در مساجد همه ی اقشار حضور دارند؛ از جمله اقشار پولدار، ضعیف و فقیر.لذا به نظر من والدین باید بین فرزندان و مسجد ارتباط برقرار کنند؛ خصوصاً اگر در آن جا بچّه های هم سن و سال ایشان حضور دارند، این ارتباط را بین فرزندان قوی کنند.
نماز گروهی!
امّا نکته ی دوّم؛ ما همان طوری که بچّه ها را به کارهای گروهی ترغیب می کنیم، باید در مورد نماز نیز همین کار را انجام دهیم؛مثلاً در یوم الله دهه ی فجر مدارس به بچّه ها می گویند که به صورت گروهی روزنامه دیواری درست کنند؛ لذا آنها به خانه ی همدیگر می روند و کار را شروع می کنند. والدین باید در امور عبادی نیز همین طوری عمل کنند؛ مثلاً مادر به فرزند خود بگوید: مادر جان! می خواهی به محمّدبگویم امشب بیاید و نماز مغرب را با هم دیگر بخوانید؟ البته نه به جماعت؛بلکه در یک اتاق با هم دیگر نماز بخوانید وبعد از نماز نیز بازی کنید یا کار گروهی انجام دهید. همچنین مادر به فرزند خود بگوید: می خواهی به دوستت بگویم بیاید و تکالیفتان را انجام دهید؟! او اگر گفت: بله، مادر در ادامه بگوید: پس اوّل نماز خود را با هم بخوانید و بعد به سراغ تکالیفتان بروید.
این الگو دهی می تواند ثبات را در فرزند ما ایجاد کند. خیلی از ویژگی ها خوب جلسات دینی ما همین است؛ مثلاً می گویند: فلان جشن میلاد بعد از نماز مغرب و عشاء شروع می شود.
تاثیر کتاب و نرم افزار در خواندن نماز
نکته ی آخر؛ والدین می توانند برای گرایش بچّه ها به نماز، کتاب ها و نرم افزارهای مناسب در اختیار آنها قرار دهند. این کار خیلی کمک می کند که در فرزندان ترغیب و شوق ایجاد شود.
من توصیه ای به برادران و خواهران نویسنده دارم و آن این است که به سمت نوشتن رمان و داستان هایی که در حوزه ی نماز است، بروند. گاهی اوقات ما کمبود این موارد را علی رغم تلاش هایی که شده است، حس می کنیم.