راضی به رضای خدا
شهید حسن عرب
حسن یک سال قبل از شهادت، نهج البلاغهای را به من هدیه کرد که در صفحهی اوّل آن نوشته بود: «إنشاءالله با استفاده از این کتاب، انوار هدایت الهی بر قلبتان تابیده، راهنما و هدایتگر زندگی شما قرار گیرد.»
حسن در دو جبهه جهاد میکرد، جهاد با نفس و جهاد در راه خدا.
یک روز به من گفت: «میخواهم قبل از شهادت، جاری شدن خونم را بر روی زمین ببینم، خونی که فقط در راه خدا ریخته میشود.»
بلافاصله پس از این صحبت، گفت: «هر چه رضای خداست. خدایا راضیام به رضای تو، اسیر شدن، شهید شدن، معلول شدن.»
و خدا هم چنین خواست که خون حسن بر زمین جاری شود.
کتاب رسم خوبان ۲- مقصود تویی؛ شهید حسن عرب، ص ۱۹٫
پاسخ دهید