دولت بریتانیا برای مهار عربستان مشاورانی را در دربار عربستان گماشت تا ضمن اطلاع از اوضاع دربار، نظرات خود را هم بر حکمرانان سعودی دیکته کند. یکی از این مشاوران شکسپیر (۱۸۷۶-۱۹۱۵م.) نام داشت. این مشاور به حدی به دربار نزدیک شده بود که علاوه بر مسائل سیاسی در مسائل نظامی هم مشورت می‌داد و حتی شخصاً در جنگ‌های سعودیان شرکت می‌جست که سرانجام در جنگ میان آل سعود و آل رشید کشته شد.

پس از کشته‌شدن شکسپیر، انگلستان هاری سنت جان بریجر فیلبی (۱۸۸۵-۱۹۶۰م.) را که تظاهر به اسلام می‌کرد و خود را عبداللـه نام نهاده بود، به آن‌جا فرستاد تا آل سعود را بر عثمانی‌ها و هم‌پیمانانشان بشوراند. ارتباطات بین فیلبی و عبدالعزیز بنا بر خواست انگلیس فراتر از مشاوری عادی پیش رفت و به عضویت شورای خصوصی پادشاه عربستان درآمد، به نحوی که عبدالعزیز بعدها درباره او می‌گفت: «در فتح نجد، فیلبی بسیار به من کمک کرد و در راه ما مجاهدت‌های بسیاری انجام داد». خود فیلبی هم درباره روابطش با عبدالعزیز می‌گوید: «سی‌وشش سال با عبدالعزیز آشنا بودم که این نصف زندگی وی است؛ و در بیست‌وسه سال اخیر، همیشه با او بودم و ارتباط ما هیچ‌گاه قطع نشد».

انگلستان همچنین پیمان‌هایی نهانی مبتنی بر وعده‌هایی با عبدالعزیز منعقد کرد و حکومت او را بر نجد و احساء و قصیم و جُبَیْل به رسمیت شناخت و کمک مالی هنگفتی برای او ارسال کرد و او را برای تصرف سراسر احساء یاری داد. انگلستان به این وسیله هم از نفوذ ترک‌های جوان و آلمان در سواحل خلیج فارس جلوگیری کرد و هم امتیازی پرارزش از ابن‌سعود به دست آورد. در پیمانی که در ۱۳۳۳ه.ق./ ۱۹۱۵م. میان سرپرستی کاکس از سوی انگلستان و عبدالعزیز منعقد گردید، مقرر شد ابن‌سعود بر سرزمین‌های «حمایت‌شده» بریتانیا در شبه‌جزیره عربستان نتازد، امتیازی در نجد به دشمنان انگلیس ندهد، جانشین خود را از میان دشمنان آن برنگزیند، سیاست خارجی خود را با انگلستان هماهنگ کند و در خصوص آن با این کشور به توافق برسد و در برابر، انگلستان هر سال شصت‌هزار لیره به عبدالعزیز پرداخت کند.

و سرانجام در ۲۲ جمادی‌الثانی ۱۳۴۴ ه.ق./ ۷ ژانویه ۱۹۲۶م. عبدالعزیز به عنوان سلطان حجاز و نجد و ملحقات آن بر تخت نشست. یک ماه بعد، دولت اتحاد شوروی به عنوان نخستین کشور بزرگ، دولت ابن‌سعود را به رسمیت شناخت و هیئت نمایندگی سیاسی این کشور برای نخستین ‌بار وارد جده شد. در رجب ۱۳۴۵ ه.ق./ ژانویه ۱۹۲۷م.، پادشاهی رسمی ا‌بن‌سعود بر حجاز و نجد و مناطق پیوسته به آن اعلام شد، و در نهایت در جمادی‌الاول ۱۳۵۲ ه.ق./ سپتامبر ۱۹۳۲م. فرمان یکپارچه‌کردن سرزمین‌های تحت سلطنت شاه صادر شد و کشور از آن پس به نام «کشور پادشاهی عربستان سعودی» خوانده شد.

بعد از جنگ جهانی دوم، انگلستان، که ضعیف شده بود، جای خود را به آمریکا داد. با آغاز جنگ جهانی دوم، عبدالعزیز اعلام بی‌طرفی کرد، ولی ورود آمریکا به جنگ و نیاز شدید متفقین به نفت باعث شد عبدالعزیز خواه‌ناخواه به اردوی متفقین گرایش یابد. وی در جمادی‌الاول ۱۳۶۲ ه.ق./ مه ۱۹۴۳م. با عربستان سعودی روابط سیاسی برقرار کرد و در همین سال نام «شرکت نفا استاندارد عرب ـ کالیفرنیا» به «شرکت نفت عرب ـ آمریکا» (آرامکو) تبدیل شد و آمریکا برای هدایت عملیات جنگی در این سوی جهان، پایگاهی هوایی در ظهران عربستان تأسیس کرد، ولی این مطلب برای افشانشدن نقض بی‌طرفی ا‌بن‌سعود کاملاً پنهان ماند. این روزگار را در حقیقت باید پایان سلطه بریتانیا و آغاز نفوذ ایالات متحده آمریکا در عربستان دانست و هم‌اکنون نیز این خاندان با حمایت‌های آمریکا به جنایت‌ها و خیانت‌های خود علیه امت اسلامی ادامه می‌دهند که در شماره بعد به آن می‌پردازیم.

به تعبیر حضرت امام خمینی قدس سره: «کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمی‌آید».

 

منبع: نشریه سراج منیر