دست برنداشت تا مطمئن شود!
شهید فریدون بختیاری
سر قضیهی کوه «کله قندی» برایم ثابت شد که باید مسئولیت مهمی داشته باشد. آقای قربانی میگفتند که دوازده روز بود عملیّات اصلی تمام شده و دشمن در محاصره بود. امّا فریدون دست بردار نبود. دوازده شب تمام، پای کوه خوابیده بود تا مطمئن شود دشمن تجدید قوا نکرده و کاملاً سرکوب شده است. توسط این جریان، آقای قربانی آمد خانهی ما و گفت: «این بار دیگر فریدون شهید میشود. منطقهی کردستان که بازیچه نیست! این بشر این قدر سمج است! ول کن نیست، کوتاه نمیآید!» اما بعد از دوازده روز، بزرگترین افتخارات لشکر به دست آمده و فریدون توانسته بود دشمن را کاملاً سرکوب کند!!
رسم خوبان ۱۱- بینش و شگردها، ص ۶۳٫/ حرفهایش به دل مینشست، صص ۳۲ – ۳۱٫
پاسخ دهید