«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]‏».

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

کسی که مورد اِکرام خداوند قرار بگیرد، دنیا برایش بی‌اهمیّت می‌شود

وجود مبارک حضرت امام جعفر صادق (ارواحنا فداه و سلام الله علیه) در این رساله‌ی سُلوکیه‌ به یک طلبه‌ی سالخورده دستورات‌شان جلوه‌ی کَلام‌الله است. «فَإِذَا أَکْرَمَ اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَهِ هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یَطْلُبُ الدُّنْیَا تَکَاثُراً وَ تَفَاخُراً[۲]»؛ وقتی این سه ماده‌ی حَیاتی در قلب بنده عَجین بشود که اوّلین مورد آن دَرک فقر است و یافتن این‌که من مُستقل نیستم. نکته‌ی دوّم این است که تَدبیر اُمور به دستِ خداست. برنامه‌ی الهی تنها راهِ نجات است. و نکته‌ی سوّم دَغدغه‌ی دائمی حفاظت از دین است. انسان به صورت مُرتّب نگران باشد که نکند من در حال بی‌دینی هستم. نکند من بی‌دین بشوم. اگر این سه ماده‌ی حَیاتی در جانِ بنده مُستقر شد، ریشه‌دار شد، این اِکرام الهی است. «فَإِذَا أَکْرَمَ اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَهِ»؛ اگر خداوند متعال بخواهد کسی را پذیرایی کند، اِکرام کند، دیگر بهتر از این نمی‌شود. این چیزها را به آن می‌دهد. و اگر خداوند متعال کسی را مورد اِکرام خودش قرار داد، با اعطای این سه چشمه‌ی حَیات این نتایج برایش حاصل می‌شود.‌ یکی این است که دنیا برایش اهمیّت پیدا نمی‌کند. اقبال دنیا، اِدبار دنیا، داشتن، نداشتن، رسیدن، نرسیدن اصلاً هیچ‌چیزی برایش مهمّ نیست و دنیا برایش اسباب‌بازی می‌شود. آدم بزرگ برای اسباب‌بازی دستپاچه نمی‌شود؛ زیرا آن برای بچّه است. اگر به اسباب‌بازی بچّه دست بزنید، صدایش درمی‌آید. همه‌ی دنیا اسباب‌بازی است. «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ[۳]»؛ این‌ها همه مَصادیق لَهو است. دنیا بازی است. دنیاپَرست‌ها همگی اسباب‌بازی هستند. یعنی اشتغال‌شان به اسباب‌بازی‌هایی است که نتیجه‌ای برایشان ندارد. «هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا»؛ دنیا برایشان آسان می‌شود.‌

Sadighi-14021128-Hoze-Thaqalain_IR (1)

عَبد باید سعی کند تَجافی از دنیا داشته باشد

چند بار به مَحضر شما عرض شده است که مرحوم «مُحقّق اصفهانی[۴]» (رضوان الله تعالی علیه) روزی تَسبیحِ قیمتی عَتیق‌شان وقتی در مسیر پاره می‌شود، در شأن خودش نمی‌بیند که این‌ها را جمع کند که هر دانه‌اش چه‌قَدر قیمت داشته است. و روزی این‌قَدر مُبتلا به نداری می‌شود که خودش می‌رود پیاز می‌خَرد و در گوشه‌ی عَبایش می‌ریزد و وقتی در مسیر پیاز از گوشه‌ی عَبا می‌ریزد، مَجبور می‌شود که بنشیند و این پیازها را جمع کند و به خانه ببَرد. ولی گفته بود: حال امروزم خیلی بهتر از حال آن روزم هست. این خلاصی از تمام هُموم و غُموم دنیا این است که انسان تعلّق و وابستگی خودش را نسبت به دنیا قَطع کند. تمام جنگ‌های رفاقتی و جنایی و حِزبی و خانوادگی همگی مربوط به دنیاست. اگر کسی دنیاپَرست نباشد، اصلاً جنگ پیش نمی‌آید. هر وقت هم بادِ مُخالفی وَزید، «أَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ[۵]»؛ اگر دید می‌تواند دَرمان کند، قُربه اِلی‌الله تا دَرمان صبر می‌کند؛ والّا کنار می‌کِشد. حالا دو حرف دُرشت هم بشنود، مگر چه می‌شود؟! مشکلی پیش نمی‌آید. تمام ناراحتی‌ها و تَلخی‌های ما برای وابستگی ما به زَرق و بَرق دنیاست، به پول دنیاست، به مَقام دنیاست، به شُهرت دنیاست و به جاذبه‌های پَستِ زودگُذر دنیاست. این‌که آدم بتواند تَجافی کند؛ «اللَّهُمَّ ارْزُقنى التَّجافِىَ عَنْ دارِ الغُرُورِ[۶]»؛ بتواند از بِستر آلوده‌ی دنیا خودش را بیرون بکِشد. «تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ[۷]»؛ بتوانیم از مَضجع دنیا به مِحراب عبادت برویم. نسبت به دنیا جا خالی کنیم. دلمان این‌گونه باشد؛ والّا بدنمان دُنیوی است و وظیفه هم داریم مایَحتاج بدن را تَأمین کنیم؛ ولی وابسته‌بودن، اَسیربودن، غُصّه‌ی آن را خوردن، دَغدغه داشتن برای عاقل نیست. «لَوْلَا الحمقاء لخربت الدُّنْیَا[۸]»؛ این احمق‌ها هستند که دنیا را آباد کرده‌اند. این‌ها خیلی علاقه دارند و زور می‌زنند و درست می‌کنند. ولی اگر آدم عاقل باشد، دنیا به گونه‌ی دیگری می‌شود. آدم یک لُقمه نان که می‌خورد، در یک متر جا که می‌خواهد بخوابد، یک پوششی می‌خواهد تا خودش را بپوشاند، این‌قَدر عَرض و طول ندارد. انسان مُعطّل این‌ها می‌شود. «هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا»؛ اوّلین اثرش این است که دنیا برایش موهون می‌شود. آدم اهمیّت و اعتنایی به داشتن و نداشتن ندارد و احترام شدن و نشدن برایش مهمّ نمی‌شود.

Sadighi-14021128-Hoze-Thaqalain_IR (3)

وَسوسه‌های شیطان در وجود بندگان الهی نُفوذ دارد

دوّم مشکل اِبلیس را حل می‌کند. دام‌های اِبلیس علاقه‌ی به دنیاست. اِبلیس یک واقعیّت است، اِبلیس موهون نیست. اِبلیس یک موجودِ بدبختِ زمین‌خورده‌ی لَجوجی است که در عالَم موجب عبرت است. و چون شش هزار سال ریاضت کشیده است، الآن هم اگر به کشور هندوستان بروید، مُرتاض‌های هندی کارهایی می‌کنند، با وجود این‌که اعتقادی به خداوند هم ندارند؛ ولی روح را از تعلّقات لَذائذ دُنیوی آزاد کرده است و روح یک انبساطی پیدا کرده است؛ لذا درون شما را می‌خواند.‌ در یک مَحدوده‌ای آینده را می‌بیند. گاهی می‌تواند تصرّف در عالَم فیزیک بکند، با یک نگاهی قطار را از حرکت بازدارد. ریاضت چه برای مؤمن و چه برای کافر نتیجه می‌گیرد. خداوند متعال عمل هیچ‌کسی را ضایع نمی‌کند. عمل نتیجه دارد. لذا آن فرد خدمت امام جعفر صادق (علیه السلام) آمد که مُرتاض بود. حضرت امام صادق (علیه السلام) یک چیزی در دست‌شان آوردند که خیلی مَشهور بود که او کارهای خارق‌العاده انجام می‌دهد و اَسرار را می‌داند. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: در دست من چه چیزی هست؟ یک تأمّلی کرد و گفت: تمام کُره‌ی زمین را دیدم، هیچ‌چیزی کم نشده است؛ ولی در دست شما خاک است، ولی خاکِ زمین نیست. این‌که از کُجا آمده است را نمی‌فَهمم؛ ولی در مَحدوده‌ی زمین هیچ اتّفاقی نیفتاده است. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: از کُجا به این دَرجه رسیدی؟ حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) از خاک بهشت در دست مبارک‌شان بود. عرض کرد: از مُخالفت با نَف(سلام الله علیها) هرچه دلم خواست، با دلِ خودم مُقابله کردم.‌ زیر بارِ خواستِ دلم نرفتم. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: دلت می‌خواهد مُسلمان بشوی یا نمی‌خواهد؟ عرض کرد: دوست ندارم. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: همه جا مُخالفت کردی، بیا این‌جا هم با نَفس و دلت مُخالفت کن و مسلمان شو. او مسلمان شد. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) کلاس دیگری برگزار کرد و چیز دیگری فرمودند. گفت: آقا! هرچه داشتم، گویا پَرده‌ای اُفتاده است و دیگر هیچ‌چیزی نیست، آن طرف پَرده را نمی‌بینم؛ هیچ‌چیزی نمی‌فَهمم و مانند همه هستم. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: تا حال آنچه که از ریاضت‌ها نَصیب تو شده بود، برای دنیای تو بود. حال که آخرت را قبول کردی، خداوند متعال برای تو ذخیره کرد. آن‌جا آباد شد. این اِبلیس یک واقعیّتی است و این ریاضتِ شش‌ هزار ساله‌ی اِبلیس این بَدبخت برای تَعمیق چاه‌های جهنّم خودش مُجهّز کرده است. لذا همه را وَسوسه می‌کند و به گناه وادار می‌کند و در گناه همه سَهیم است. در عالَم هر گناهی که می‌شود، شیطان در کنار آن است. این بَدبخت در روز قیامت همه‌ی آتش‌هایی که آتش‌گیره‌های جهنّم که خودِ انسان‌ها هستند، «وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا[۹]»، حَطَب و هیزُم جهنّم خودِ جهنّمی‌ها هستند؛ ولی او در تمام این آتش‌ها یک سَهمی دارد. یعنی مجموعه‌ی عَذاب‌های عالَمیان مُتوجّه این بَدبخت است و این‌ها را عالِمانه انجام می‌دهد. «شَیطانُ العُلَماءِ عالِمُ الشَّیاطین» هست، خیلی بَدبخت است. دست این باز است. چه‌قَدر دست این باز است؟ آن مقدار که خون در رَگ‌های ما نُفوذ و جَریان دارد، وَسوسه‌ها در ذهن ما، در خیال ما، در وَهم ما، در فکر ما و احساس ما، شیطان در یکایکِ ما نُفوذ دارد.

Sadighi-14021128-Hoze-Thaqalain_IR (2)

شیطان به صورت مَخفی انسان را مورد وَسوسه‌های خودش قرار می‌دهد

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) مسأله‌ی شیطان را قول می‌دهند که مشکل شیطان حل می‌شود. حضرت امام علی (علیه السلام) فرمودند: «اِحذَرُوا عَدوّا نَفَذَ فی الصُّدورِ خَفِیّا، و نَفَثَ فی الآذانِ نَجِیّا[۱۰]»؛ برحَذر باشید دشمنی را که نُفوذ او در دل‌ها، نُفوذ نامَرئی است. «نَفَذَ فی الصُّدورِ خَفِیّا»؛ شما هر اندازه‌ای هم‌ از این دستگاه‌هایی که حفاظتی‌ها می‌گذارند که هرکسی عبور می‌کند، اَشیاء فلزی یا چیزهای قاچاق را کَشف می‌کنند، شما هیچ اَبزاری برای ورود شیطان ندارید که بتواند جلوی ورود شیطان را به سینه‌ی شما بگیرد. این خَفیّاً نُفوذ دارد، می‌رود و در دل آدم می‌نشیند، در فکر انسان حُکومت می‌کند. به مَحض این‌که انسان بیکار شد، این‌که حضرت امام سجّاد (علیه السلام) در دعای یازدهم صحیفه‌ی سجادیه از خداوند متعال درخواست می‌کند که فراغت من را ـ به تَعبیر بنده ـ نَصیب شیطان نکن، آدم تا بیکار می‌شود، ذهن او به سُراغ جاذبه‌های دنیا می‌رود و با گناه وَسوسه می‌شود. به مَحض این‌که تنها شد، به مَحض این‌که بیکار شد، وَسوسه می‌شود. وَسوسه سُراغ جوان‌های بیکار می‌آید. لذا فرمود: «ان‌الله یبغض الشاب الفارغ[۱۱]»؛ خداوند جوانِ بیکار را مَبغوض می‌دارد.‌ جوانی که اشتغال به عبادت ندارد، اشتغال به علم ندارد، اشتغال به تولید ندارد، اشتغال به کارهای مُفید ندارد، او عَمله‌ی شیطان است. همین‌که بیکار بشود، شیطان می‌آید و از او کار می‌کِشد. «اِحذَرُوا عَدوّا نَفَذَ فی الصُّدورِ خَفِیّا»؛ به مَحض این‌که تنها شدی، می‌گوید جوان است دیگر و مُشخّص است، جوان مشکل دارد، فشار درونی دارد، آن هم می‌آید و راه‌های گناه را برایش جَدول می‌کِشد، مُهندسی می‌کند و می‌گوید که به سُراغ فُلانی برو، به فُلان‌جا برو، تلفن همراه خود را دربیاور و فُلان کانال را ببین. به صورت مُرتّب این عَمله‌ی شیطان دارد با خودش کاری می‌کند که آمریکا نمی‌تواند این‌گونه خسارت به او وارد نماید.‌ هیچ‌کسی هم نمی‌فَهمد که او دارد خودش را بَدبخت می‌کند، دارد خودش را بیچاره می‌کند. «اِحذَرُوا عَدوّا نَفَذَ فی الصُّدورِ خَفِیّا، و نَفَثَ فی الآذانِ نَجِیّا»؛ در گوشی به آدم می‌گوید، نَجوا می‌کند. انگار در گوش آدم چیزی گفت که آدم شنید و تحتِ تأثیر قرار گرفت. خیلی مَرموز است، خیلی خطرناک است. باید همه‌ی ما بترسیم.

توصیه‌ی مرحوم میرزای شیرازی به آیت الله سیّد حُسین قاضی طباطبایی (رضوان الله تعالی علیهما)

مرحوم آیت الحقّ «آقای میرزا علی آقای قاضی» (اعلی الله مقامه الشریف)، آن چشمه‌ی جوشان الهی که تبدیل به دریا شد و بزرگان ما مُعتقد هستند که او به مقام ولایت دست یافته بود، کامل بود؛ یعنی مَظهر امام زمان‌ (ارواحنا فداه) بود، انسانِ کامل بود. پدری دارد «آیت الله سیّد حُسین قاضی طباطبایی» (رحمت الله علیه) که شاید خدمت‌تان عرض شده باشد که ایشان از شاگردان مرحوم «میرزای شیرازی[۱۲]» (اعلی الله مقامه الشریف) بود و مرحوم میرزا (اعلی الله مقامه الشریف) هم مرجع عادی نبود. مرجع الهی بود، هیچ‌گاه از خودش غافل نبود، اشتغالات به تَدبیر اُمور، سامان‌دادن به حوزه‌ها، زِعامت شیعه، لحظه‌ای او را از خودسازی غافل نمی‌کرد. لذا روزهای چهارشنبه‌اش از ابتدا تا انتها سر به آستان مرحوم «مُلّا فتحعلی سلطان‌آبادی[۱۳]» (رضوان الله تعالی علیه) گذاشته بود. با این‌که ایشان زَعیم بودند، ایشان رَئیس بودند، ایشان فقیه بودند، اَفقه فُقهای زمان خودشان بودند، ولی در مقابل مُلّا فتحعلی سلطان‌آبادی (رضوان الله تعالی علیه) عَبد بود، عَبید بود. و هفته‌ای یک روز به دنبال یافتن آسیب‌های خودش و پیشگیری‌ از بَلاهای آخرت داشت. میرزای شیرازی (اعلی الله مقامه الشریف) خیلی موفّق بود و این پَرچم ولایت‌فقیه را که در مسأله‌ی اقتصادی بین ایران و انگلیس بلند کرد و آن فَتوا را داد یا آن حُکم را صادر کرد، عینِ اَلفاظ امام زمان (ارواحنا فداه) را در متنِ بیانیه‌اش آورده بود: «الیوم استعمال توتون و تنباکو…[۱۴]». مرحوم آقای سیّد حسین قاضی (رحمت الله علیه) شاگرد میرزای شیرازی (اعلی الله مقامه الشریف) است. مرحوم میرزای شیرازی (اعلی الله مقامه الشریف) به ایشان گفته بودند: حالا که به ایران می‌روی، روزی نیم ساعت برای خودت باش. ما همه‌اش برای بیرون هستیم. خودمان رها کرده‌ایم. رهای رها هستیم. با کتاب سر و کار داریم؛ با تحقیق، با پَژوهش، با تَبلیغ، با این، با آن، با تَفریح، با اُردو ولی خودم کُجا هستم؟! چه به سرم آمده است که هیچ‌کاری به کارِ خودم ندارم. آیا سِیر من سِیر صُعودی است یا سِیر سُقوطی است؟ اُفتاده‌ام یا یک قَدم بالا رفته‌ام؟ خدایا! چه می‌شد که ما را هم بیدار می‌کردی؟ این سرمایه دارد آب می‌شود. سرمایه‌ی عُمر است؛ چیزی نیست که انسان به بازار برود و بَخرد و جای آن بگذارد. عُمر رفت و دیگر برنمی‌گردد. تمام شد. «اِغتَنِمُوا الفُرَص فَاِنَّها تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب[۱۵]»؛ فُرصت‌ها دارد می‌رود، از دست رفت و بقیّه هم می‌رود. مرحوم میرزا (اعلی الله مقامه الشریف) به سیّد گفته بود: می‌روی و مشغول رَتق و فَتق اُمور می‌شوی؛ ولی روزی نیم‌ ساعت برای خودت باش. بعد از مُدّتی شخصی از شهر تبریز به شهر سامرا خدمت مرحوم میرزا (اعلی الله مقامه الشریف) رفته بود و مرحوم میرزای بزرگ (اعلی الله مقامه الشریف) حال آقای سیّد حسین (رحمت الله علیه) را پُرسیده بودند. ایشان گفته بودند: آقا آن نیم ساعتی که شما به ایشان توصیه کرده بودید، ۲۴ ساعت شده است. «حَتَّى تَکُونَ أَعْمالِى وَ أَوْرادِى کُلُّها وِرْداً وَاحِداً[۱۶]» ؛ «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَ لَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ[۱۷]» ؛ «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَ قُعُودًا وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ[۱۸]»؛ یا حالِ ذکر است و یا حالِ فکر است.‌ همه‌اش در مقام سِیر به سوی خداست. لحظه‌ای از این راه دور نمی‌شود. به صورت ۲۴ ساعته دارد بالا می‌رود. همه‌ی دلش را خداوند متعال تَسخیر کرده است. دیگر غیرِ خدا در زندگی‌اش نیست.

Sadighi-14021128-Hoze-Thaqalain_IR (4)

شیطان همیشه در کَمین است تا انسان را به پَرتگاه بکشاند

ایشان استاد دیگری دارد که فردی بنام «نَخجوانی» است. از عُرفای گُمنام است. خیلی موقعیّت علمی ایشان را ننوشته‌اند، ولی اهل باطن بوده است. آقای سیّد حسین فاطمی (رحمت الله علیه) از این مرحوم نَخجوانی می‌گوید که او گفت: من شیطان را دیدم؛ به او گفتم: از من سنّی گذشته است، دیگر در حال غُروب عُمرم قرار گرفته‌ام؛ دیگر در این سنّ پیری به من رَحم کُن، دست از سر ما بردار، رهایمان کُن. می‌گفت: یک صحنه‌ای پیش آورد که من شیطان را که می‌دیدم با من بود، دیدم یک دَره‌ای است که خیلی مَخوف است. وقتی انسان نگاه می‌کند، گویا ـ به تَعبیر بنده ـ چشم او سیاهی می‌رود. خیلی دَره‌ی عَمیق و خطرناکی است. به من گفت: اگر قدرت داشتم، تو را با همین پیری هُل می‌دادم که به درون این دَره بروی. هیچ دلم برای تو نمی‌سوزد و اگر بتوانم تو را هم می‌اندازم. یک چنین موجودی دائماً با ما هست. جُز این‌که آن مَبانی را در جانمان تَعمیق و تَحکیم کنیم، راه دیگری برای ما وجود ندارد. لذا دشمن را جدّی بگیرید. هم نَفس دشمن است، هم شیطان حامیِ آن دشمن است، به آن دشمن خوراک می‌دهد، سِلاح به دشمن درونی ما که نَفس اَمّاره‌ی ما هست، شیطان او را مُسلّح می‌کند، شیطان مُجهّز می‌کند، شیطان وَسوسه می‌کند و نَفس را تَحریک می‌کند. باید نسبت به این حَواسمان جمع باشد، به خدا پَناه ببَریم که شیطان سوار ما نشود. چشم‌مان در اختیار شیطان نباشد، زبان ما در اختیار شیطان نباشد، حُبّ و بُغض‌مان شیطانی نباشد. اُمیدواریم پروردگار مهربان که خودش از همه مهربان‌تر است، اَرحم الرّاحمین است، به ما هم تَرحُّم کند، همان تَرحُّمی که به حضرت یوسف (علیه السلام) کرد. «وَ مَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی[۱۹]»؛ خدایی که به حضرت یوسف (علیه السلام) رَحم کرد، به ما هم رَحم کند. پیر و جوان ندارد، ولی جوان‌ها بیشتر در مَعرض خطر هستند. پَناه به خدا می‌بَریم.

لزومِ حضورِ همه‌جانبه در جنگ تبلیغاتی که استکبار جهانی علیه انقلاب آغاز کرده است

در پایان امروز وظیفه‌ی شَرعیِ اخلاقیِ وِجدانیِ سیاسی اجتماعی ما حضور در مَصاف با شیطان بزرگ، استکبار عالَمی است که او در این ۴۵ سال یک روز جنگ خود را علیه ما تَعطیل نکرده است. شب و روز به معنای واقعی کلمه با همه‌ی اَبزارش ما را رَصد کرده است و عَلی‌الدّوام در مقام وارد کردن ضربه به نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. عِنادشان با اسلام است؛ عِنادشان با حاکمیّت دینی است که با ولایت‌فقیه انجام می‌شود؛ عِنادشان با استقلال و عزّت کشوری است که هم خودش مُستقل شده است و هم برای کشورهای دیگر اُلگو شده است. آن‌ها هم در این میدان آمده‌اند و جبهه‌ی مقاومت به فَضل الهی، به برکت خون‌های پاک شهدای ما دارد توسعه پیدا می‌کند و این برای استکبار عالَمی غارتگَر قابل تحمّل نیست. لذا فرمود: «لَنْ تَرْضَى عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ[۲۰]»؛ تا این دین را از شما نگیرند، از شما راضی نخواهند شد و این جنگ تمام‌شدنی نیست. یکی از جنگ‌ها، جنگ شناختی و جنگ تَبلیغاتی است. تأکیدِ نایب امام زمان (ارواحنا فداه) به مَعنای واقعی کلمه و با اعتقاد عرض می‌کنم که نایب امام زمان (ارواحنا فداه) هستند، رهبر ما رهبری است که مُتّکی به خداست، رهبری است که دل از حُطام دنیا برکَنده است. لذا حرف‌های ایشان حرف‌های معمولی نیست، نورانی است، الهی است و روشنگر است. جهاد تبیین برای روشن‌کردن توده‌ها، برای رَفع شُبهات که امروز جنگی است که اگر امروز کسی در جبهه حضور پیدا نکند، فردا دیر است. «اِغتَنِمُوا الفُرَص»؛ لذا مثل گذشته و بهتر از گذشته ان‌شاءالله جلسات داشته باشید. رَوش، تاکتیک و مِتُد درستی که قابل قبول برای توده‌ها باشد، عُمدتاً در جهات ایجابی و مُقایسه‌ای مشکلات دنیا و مشکلات کشور ما را در برابر مشکلات دنیا اگر انسان درست اطّلاعات داشته باشد، می‌تواند بگوید که کشور ما بهترین فَضا برای زندگی هست. همچنین آلودگی‌ها و اختلافات طَبقاتی و نااَمنی‌ها در کشورهای دیگر خُصوصاً در کشورهای صنعتی بیداد می‌کند. کُشتاری که به دست پُلیس در کشور آمریکا واقع می‌شود؛ فقری که در کشورهای به اصطلاح پیشرفته‌ی دنیاست که اساساً لیبرال دموکراسی مَبنایش بر این است که باید ضُعفا را قُربانی کرد تا سرمایه‌داری رُشد کند. این فَقر گُسترده‌ای که در آن‌جا وجود دارد، تَبعیضی که در آن‌جا وجود دارد، نژادپَرستی که همه‌ی عالَم را گرفته است، راجع به این‌ها مقداری توجیه بشوید و بعد امتیازات نظام اسلامی که نظامی است که برای آبادکردن اَبدیّت ماست که آبادیِ اَبدیّت ما به این است که این مَزرعه را آباد کنیم؛ «اَلدُّنْیَا مَزْرَعَهُ اَلْآخِرَهِ[۲۱]»؛ دنیا مَجاز است، پُل هست؛ دنیا مَزرعه است؛ لذا می‌فرماید: «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً[۲۲]»؛ ما دنیا را برای آخرت می‌خواهیم. هرجا دنیایمان برای آخرت‌مان مُضرّ بود، از دنیا می‌گذریم، ولی از آخرت نمی‌گذریم. ولی نتیجتاً دین هم دنیا را آباد می‌کند و هم آخرت را آباد می‌کند. خرابی‌های امروز ما برای سکولارها و غَربگراهاست که دین را مِنها کرده‌اند. هم در قانون‌گذاری مُتعبّد به اسلام نیستند و سُراغ اُمّهات قوانینی که کشور را آباد می‌کند، نرفته‌اند؛ همین تربیت‌شده‌های غَربی ریل‌گذاری درست نکرده‌اند. این‌ها به اساس زندگی‌‌ساز بودن اسلام عَقیده ندارند. کَدخداپَرست هستند. لذا امروز برای تَشویق مردم در جهت حضور در صحنه‌ی انتخابات که این دعوت به جبهه‌ی مُقابله‌ی با کُفر است و لبیک‌گفتن به امام عصر (ارواحنا و ارواح العالَمین لتُراب مَقدمه الفداه) است. مَحض اطّلاع شما که ان‌شاءالله در مسأله‌ی خبرگان بحمدالله همه‌ی شما اطّلاع کامل را دارید. لیستی را که جامعه‌ی مُدرّسین قُم می‌دهند، به ولایت و واقع نزدیک‌تر است. بعضی از تَشکّل‌های دیگر گرچه افراد خوبی هم در میان‌شان هستند، ولی در امتحانات سابق قاطی دارند و این‌ها یکدست نیستند. لذا نسبت به خُبرگان تعبّدمان به همان جامعه‌ی مُدرّسین است. در میان جامعه‌ی مُدرّسین هم ما از «آیت الله اعرافی»، «آیت الله محمّدی عراقی»، «آیت الله صفائی بوشهری»، «آیت الله جزایری» دعوت کردیم که ۴-۳ شب به مناسبت جشن‌های نیمه‌ی شعبان در مسجد جامع اُزگل جشن‌هایی برگزار می‌شود و این بزرگواران هم برای سخنرانی دعوت شده‌اند که هم بیایند و استفاده کنند و هم ان‌شاءالله مردم تَشویق بشوند که حضورشان مُشوّق خواهد بود و هم این چهره‌های نورانی و قابل اعتماد را بشناسند. لذا در این چند شب، دوستانی که در شهر تهران هستند و یا ضرورتی ندارد که سفر نمایند، ان‌شاءالله مجلس هم از نظر باطنی و هم از نظر ظاهری را حَجیم بکنید. خودتان هم مانند همیشه که شما ستاد تبلیغاتی امام زمان (ارواحنا فداه) هستید. بحمدالله در خطرات امتحان خودتان را داده‌اید. بخش عُمده‌ای از شما در جریان آشوب جان بر کَف و سینه سِپَر کرده بحمدالله از همه‌چیزتان گذشته‌اید و همیشه هم ستاد امام زمان (ارواحنا فداه) هستید، انقلاب‌تان انقلاب الهی است، انقلاب زندگی‌ساز است، انقلاب سیاسی است و انقلاب مَعنوی است. شما اخلاق و سیاست را قابل جمع می‌دانید و جمع هم کرده‌اید. لذا ان‌شاءالله ابتکار به خرج بدهید، نوآوری داشته باشید. از حالا امکاناتی را که می‌توانید برای انتخابات مَصروف کنید، برای رضای خدا قیام لله داشته باشید و در این جهادِ سرنوشت‌ساز به نایب امام زمان‌تان (ارواحنا فداه) و امام زمان‌تان (ارواحنا فداه) لبیک بگویید و یقین بدانید: «فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ[۲۳]».

دعا

خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت می‌دهیم دنیا و آخرت ما را زیر سایه‌ی امام زمان‌مان (ارواحنا فداه) و سر سُفره‌ی شهدایمان آباد بگردان.

خدایا! این جوان‌های عزیز ما را مورد رَحم خودت قرار بده.

خدایا! همه‌ی ما را از شَرّ شیطان و از شَرّ غرایز مُحافظت بفرما.

خدایا! بندگان ضعیف خودت را به خودشان وامَگذار.

خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت می‌دهیم پیروزی در جنگ، در جهاد اکبر، در جهاد اُوسط و در جهاد اصغر نَصیب ما بگردان و ما را جبهه‌ی همیشه پیروز قرار بده.

خدایا! سایه‌ی پُر برکت نایب امام زمان‌مان (ارواحنا فداه)، رهبر بزرگوارمان را با اقتدار، با کفایت، با کرامت تا ظُهور و در کنار حضرت مهدی (عَجّل الله تعالی فرجه الشریف) مُستدام بدار.

خدایا! خودت می‌دانی که ما هم آرزوی دَرک ظُهور را داریم؛ ما هم آرزو داریم که امام زمان‌مان (ارواحنا فداه) با دید اِغماض ما را هم به نوکری قبول کند؛ هم آقایمان را ببینیم و هم ببینیم که ایشان به ما این عنایت را کرده‌اند و یک سِمَت و خدمتی هم به ما واگذار کرده‌اند؛ خدایا! این حَسرت را بر دل ما مَگذار.

خدایا! چشم ما را به جمال امام زمان‌مان (ارواحنا فداه)، دل ما را به معرفت و محبّت ایشان روشن بفرما.

خدایا! مشکلات مملکت، فقر، فحشا، فساد، حَرام‌خوری، اختلاف و نِفاق و تَفرقه را از این کشور شهدا، از این کشور اهل‌بیت (سلام الله علیهم اجمعین)، از این کشور امام زمان‌ (ارواحنا فداه) دور بفرما.

خدایا! دست‌های خیانت را که در همه‌ی این اَبعاد مُؤثر است، برای همیشه قَطع بفرما.

الهی که همیشه سرافراز باشید، همیشه مُمتاز باشید، همیشه خط‌شِکَن باشید و همیشه برای آقا امام زمان‌مان (ارواحنا فداه) دلگَرمی و مایه‌ی خوشحالی باشید. بنده شنیدم و اطّلاع نداشتم؛ لذا در این جهت قُصور دارم. حضرت «آیت الله میرهاشم حُسینی» که در این هیأت نورالرضا (علیه السلام) هم صحبت مُستمر داشتند، مشکل روده‌ای داشتند که قَطع شده است و مُبتلا به بیماری صَعب‌العَلاج بوده‌اند. الآن مقداری از آن جراحی شده است، اما درد دارند و نگرانی کاملاً قَطع نشده است؛ لذا برای شِفای ایشان و چند مریض دیگر ان‌شاءالله هم یک خَتم صلواتی داشته باشید که حتماً این توصیه را هر هفته دارید و هم السّاعه یک صلوات و حمد شِفا قرائت می‌کنیم.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ * الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ * إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ[۲۴]».

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸.

[۲] بحار الانوار، جلد ۱، صفحه ۲۲۴٫

«أَقُولُ وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا الْبَهَائِیِّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ قَالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عُنْوَانَ الْبَصْرِیِّ وَ کَانَ شَیْخاً کَبِیراً قَدْ أَتَى عَلَیْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَهً قَالَ کُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ سِنِینَ فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ ع الْمَدِینَهَ اخْتَلَفْتُ إِلَیْهِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ آخُذَ عَنْهُ کَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِکٍ فَقَالَ لِی یَوْماً إِنِّی رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِکَ لِی أَوْرَادٌ فِی کُلِّ سَاعَهٍ مِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی وَ خُذْ عَنْ مَالِکٍ وَ اخْتَلِفْ‏ إِلَیْهِ کَمَا کُنْتَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهِ فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذَلِکَ وَ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الِاخْتِلَافِ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذِ عَنْهُ فَدَخَلْتُ مَسْجِدَ الرَّسُولِ ص وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ ثُمَّ رَجَعْتُ مِنَ الْغَدِ إِلَى الرَّوْضَهِ وَ صَلَّیْتُ فِیهَا رَکْعَتَیْنِ وَ قُلْتُ أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ وَ تَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِهِ مَا أَهْتَدِی بِهِ إِلَى صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ رَجَعْتُ إِلَى دَارِی مُغْتَمّاً وَ لَمْ أَخْتَلِفْ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ لِمَا أُشْرِبَ قَلْبِی مِنْ حُبِّ جَعْفَرٍ فَمَا خَرَجْتُ مِنْ دَارِی إِلَّا إِلَى الصَّلَاهِ الْمَکْتُوبَهِ حَتَّى عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیْتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَراً وَ کَانَ بَعْدَ مَا صَلَّیْتُ الْعَصْرَ فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ مَا حَاجَتُکَ فَقُلْتُ السَّلَامُ عَلَى الشَّرِیفِ فَقَالَ هُوَ قَائِمٌ فِی مُصَلَّاهُ فَجَلَسْتُ بِحِذَاءِ بَابِهِ فَمَا لَبِثْتُ إِلَّا یَسِیراً إِذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ ادْخُلْ عَلَى بَرَکَهِ اللَّهِ فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ السَّلَامَ وَ قَالَ اجْلِسْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ فَجَلَسْتُ فَأَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ أَبُو مَنْ قُلْتُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ ثَبَّتَ اللَّهُ کُنْیَتَکَ وَ وَفَّقَکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ لَمْ یَکُنْ لِی مِنْ زِیَارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیْرُ هَذَا الدُّعَاءِ لَکَانَ کَثِیراً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ وَ یَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِکَ وَ أَرْجُو أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَجَابَنِی فِی الشَّرِیفِ مَا سَأَلْتُهُ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَهْدِیَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا فِی نَفْسِکَ حَقِیقَهَ الْعُبُودِیَّهِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ یُفْهِمْکَ قُلْتُ یَا شَرِیفُ فَقَالَ قُلْ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا حَقِیقَهُ الْعُبُودِیَّهِ قَالَ ثَلَاثَهُ أَشْیَاءَ أَنْ لَا یَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یَکُونُ لَهُمْ مِلْکٌ یَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً وَ جُمْلَهُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ فَإِذَا لَمْ یَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِلْکاً هَانَ عَلَیْهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یُنْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَى مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیْهِ مَصَائِبُ الدُّنْیَا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَهَاهُ لَا یَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَى الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاهِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَکْرَمَ اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَهِ هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یَطْلُبُ الدُّنْیَا تَکَاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا یَطْلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا یَدَعُ أَیَّامَهُ بَاطِلًا فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَهِ التُّقَى قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِتِسْعَهِ أَشْیَاءَ فَإِنَّهَا وَصِیَّتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ اللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یُوَفِّقَکَ لِاسْتِعْمَالِهِ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی رِیَاضَهِ النَّفْسِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ وَ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ فَاحْفَظْهَا وَ إِیَّاکَ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا قَالَ عُنْوَانُ فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ فَقَالَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیَاضَهِ فَإِیَّاکَ أَنْ تَأْکُلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الْحِمَاقَهَ وَ الْبُلْهَ وَ لَا تَأْکُلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللَّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ ص مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کَانَ وَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْحِلْمِ فَمَنْ قَالَ لَکَ إِنْ قُلْتَ وَاحِدَهً سَمِعْتَ عَشْراً فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَهً وَ مَنْ شَتَمَکَ فَقُلْ لَهُ إِنْ کُنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَقُولُ فَأَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یَغْفِرَ لِی وَ إِنْ کُنْتَ کَاذِباً فِیمَا تَقُولُ فَاللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یَغْفِرَ لَکَ وَ مَنْ وَعَدَکَ بِالْخَنَا فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَهِ وَ الرِّعَاءِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْعِلْمِ فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَهً وَ إِیَّاکَ أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْیِکَ شَیْئاً وَ خُذْ بِالِاحْتِیَاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیَا هَرَبَکَ مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَکَ لِلنَّاسِ جِسْراً قُمْ عَنِّی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَکَ وَ لَا تُفْسِدْ عَلَیَّ وِرْدِی فَإِنِّی امْرُؤٌ ضَنِینٌ بِنَفْسِی وَ السَّلامُ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‏».

[۳] سوره مبارکه حدید، آیه ۲۰٫

«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَهٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٌ ۚ وَ مَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ».

[۴] محمدحسین غروی اصفهانی، مشهور به کمپانی (۱۲۹۶-۱۳۶۱ق) فقیه، اصولی و فیلسوف قرن چهاردهم. او در کنار آقاضیاء عراقی و میرزای نایینی، یکی از سه مکتب اصولی در شرح و بسط مکتب اصولی آخوند خراسانی را ایجاد کرده است. کتاب نهایه الدرایه از مهمترین آثار او در اصول فقه و در شرح کفایه الاصول آخوند خراسانی است. تلاش او برای تغییر در باب‌های علم اصول با مرگ او ناتمام ماند. دیوان کمپانی در مدح و رثای اهل بیت از آثار اوست. تخلص او در شعر «مفتقر» است. محمدحسین اصفهانی، فرزند محمدحسن اصفهانی نخجوانی، در ۲ محرم سال ۱۲۹۶ق در نجف متولد شد. پدرش اصالتاً نخجوانی بود و پس از امضای قرارداد ترکمانچای نخست به تبریز و سپس به اصفهان مهاجرت کرد و سپس به کاظمین رفت. پدرش از تجار مشهور کاظمین بود. او دوست داشت محمدحسین راه او را در تجارت ادامه دهد؛ اما محمدحسین با توسل به امام کاظم (علیه السلام) رضایت پدر را به دست آورد و در حدود بیست سالگی برای تحصیل علم راهی حوزه علمیه نجف شد. وی به سبب شغل پدرش به «کمپانی» مشهور بود. گفته شده است وی از این نام ناخشنود بود. با این حال، دیوان اشعار او در یکی از چاپ‌ها به نام دیوان کمپانی منتشر شده است. محمدحسین غروی اصفهانی در ۵ ذی‌الحجه سال ۱۳۶۱ق درگذشت. پیکر او در حجره‌ای متصل به گلدسته شمالی ایوان طلای حرم امیرالمؤمنین، نزدیک مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد. درگذشت او یک هفته پس از وفات آقاضیاء عراقی بود.

[۵] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۹۹٫

«خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ».

[۶] مفاتیح الجنان، فرازی از دعای شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان.

«اللَّهُمَّ ارْزُقنى التَّجافِىَ عَنْ دارِ الغُرُورِ، وَ الإِنابَهَ إِلَىٰ دارِ الْخُلُودِ، وَ الاسْتِعدادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوتِ. یَا مادَّ الظِّلِّ وَ لَوْ شِئْتَ لَجَعَلْتَهُ ساکِناً وَ جَعَلْتَ الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلاً ثُمَّ قَبَضْتَهُ إِلَیْکَ قَبْضاً یَسِیراً، یَا ذَا الْجُودِ وَ الطَّوْلِ وَ الْکِبْرِیاءِ وَ الْآلاءِ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهِ الرَّحْمانُ الرَّحِیمُ، لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ یَا قُدُّوسُ یَا سَلامُ یَا مُؤْمِنُ یَا مُهَیْمِنُ یَا عَزِیزُ یَا جَبَّارُ یَا مُتَکَبِّرُ یَا اللّٰهُ یَا خالِقُ یَا بارِئُ یَا مُصَوِّرُ، یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ یَا اللّٰهُ، لَکَ الْأَسْماءُ الْحُسْنىٰ، وَ الْأَمْثالُ الْعُلْیا، وَ الْکِبْرِیاءُ وَ الْآلاءُ، أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَجْعَلَ اسْمِى فِى هٰذِهِ اللَّیْلَهِ فِى السُّعَداءِ، وَ رُوحِى مَعَ الشُّهَداءِ، وَ إِحْسانِى فِى عِلِّیِّینَ، وَ إِساءَتِى مَغْفُورَهً، وَ أَنْ تَهَبَ لِى یَقِیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَ إِیماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنِّى، وَ تُرْضِیَنِى بِما قَسَمْتَ لِى، وَ آتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَهً، وَ فِى الْآخِرَهِ حَسَنَهً، وَ قِنا عَذابَ النَّارِ الْحَرِیقِ، وَ ارْزُقْنِى فِیها ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ وَ الرَّغْبَهَ إِلَیْکَ وَ الْإِنابَهَ وَ التَّوْبَهَ وَ التَّوْفِیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ».

[۷] سوره مبارکه سجده، آیه ۱۶٫

«تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَ طَمَعًا وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ».

[۸] علل الشرایع، بخش النص الصفحه ۲۲۲٫

«لَوْلَا الحمقاء لخربت الدُّنْیَا: فَإِن الدُّنْیَا عبارَه عَن الْغَفْلَه عَن الله تَعَالَى وَلَا یغْفل عَنهُ تَعَالَى إِلَّا الأحمق فَلَو لم یُوجد غافل لم تُوجد الْغَفْلَه بل عدمت وَخَربَتْ».

[۹] سوره مبارکه جن، آیه ۱۵٫

[۱۰] غرر الحکم : ۲۶۲۳٫ / نهج البلاغه، خطبه ۸۳؛ خطبه غرّاء.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَلَا بِحَوْلِهِ وَ دَنَا بِطَوْلِهِ مَانِحِ کُلِّ غَنِیمَهٍ وَ فَضْلٍ وَ کَاشِفِ کُلِّ عَظِیمَهٍ وَ أَزْلٍ أَحْمَدُهُ عَلَى عَوَاطِفِ کَرَمِهِ وَ سَوَابِغِ نِعَمِهِ وَ أُومِنُ بِهِ أَوَّلًا بَادِیاً وَ أَسْتَهْدِیهِ قَرِیباً هَادِیاً وَ أَسْتَعِینُهُ قَاهِراً قَادِراً وَ أَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ کَافِیاً نَاصِراً وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً ( صلى الله علیه وآله ) عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ لِإِنْفَاذِ أَمْرِهِ وَ إِنْهَاءِ عُذْرِهِ وَ تَقْدِیمِ نُذُرِهِ . أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِی ضَرَبَ الْأَمْثَالَ وَ وَقَّتَ لَکُمُ الْآجَالَ وَ أَلْبَسَکُمُ الرِّیَاشَ وَ أَرْفَغَ لَکُمُ الْمَعَاشَ وَ أَحَاطَ بِکُمُ الْإِحْصَاءَ وَ أَرْصَدَ لَکُمُ الْجَزَاءَ وَ آثَرَکُمْ بِالنِّعَمِ السَّوَابِغِ وَ الرِّفَدِ الرَّوَافِغِ وَ أَنْذَرَکُمْ بِالْحُجَجِ الْبَوَالِغِ فَأَحْصَاکُمْ عَدَداً وَ وَظَّفَ لَکُمْ مُدَداً فِی قَرَارِ خِبْرَهٍ وَ دَارِ عِبْرَهٍ أَنْتُمْ مُخْتَبَرُونَ فِیهَا وَ مُحَاسَبُونَ عَلَیْهَا . فَإِنَّ الدُّنْیَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا رَدِغٌ مَشْرَعُهَا یُونِقُ مَنْظَرُهَا وَ یُوبِقُ مَخْبَرُهَا غُرُورٌ حَائِلٌ وَ ضَوْءٌ آفِلٌ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ وَ سِنَادٌ مَائِلٌ حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا وَ اطْمَأَنَّ نَاکِرُهَا قَمَصَتْ بِأَرْجُلِهَا وَ قَنَصَتْ بِأَحْبُلِهَا وَ أَقْصَدَتْ بِأَسْهُمِهَا وَ أَعْلَقَتِ الْمَرْءَ أَوْهَاقَ الْمَنِیَّهِ قَائِدَهً لَهُ إِلَى ضَنْکِ الْمَضْجَعِ وَ وَحْشَهِ الْمَرْجِعِ وَ مُعَایَنَهِ الْمَحَلِّ وَ ثَوَابِ الْعَمَلِ. وَ کَذَلِکَ الْخَلَفُ بِعَقْبِ السَّلَفِ لَا تُقْلِعُ الْمَنِیَّهُ اخْتِرَاماً وَ لَا یَرْعَوِی الْبَاقُونَ اجْتِرَاماً یَحْتَذُونَ مِثَالًا وَ یَمْضُونَ أَرْسَالًا إِلَى غَایَهِ الِانْتِهَاءِ وَ صَیُّورِ الْفَنَاءِ . حَتَّى إِذَا تَصَرَّمَتِ الْأُمُورُ وَ تَقَضَّتِ الدُّهُورُ وَ أَزِفَ النُّشُورُ أَخْرَجَهُمْ مِنْ ضَرَائِحِ الْقُبُورِ وَ أَوْکَارِ الطُّیُورِ وَ أَوْجِرَهِ السِّبَاعِ وَ مَطَارِحِ الْمَهَالِکِ سِرَاعاً إِلَى أَمْرِهِ مُهْطِعِینَ إِلَى مَعَادِهِ رَعِیلًا صُمُوتاً قِیَاماً صُفُوفاً یَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ وَ یُسْمِعُهُمُ الدَّاعِی عَلَیْهِمْ لَبُوسُ الِاسْتِکَانَهِ وَ ضَرَعُ الِاسْتِسْلَامِ وَ الذِّلَّهِ قَدْ ضَلَّتِ الْحِیَلُ وَ انْقَطَعَ الْأَمَلُ وَ هَوَتِ الْأَفْئِدَهُ کَاظِمَهً وَ خَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ مُهَیْنِمَهً وَ أَلْجَمَ الْعَرَقُ وَ عَظُمَ الشَّفَقُ وَ أُرْعِدَتِ الْأَسْمَاعُ لِزَبْرَهِ الدَّاعِی إِلَى فَصْلِ الْخِطَابِ وَ مُقَایَضَهِ الْجَزَاءِ وَ نَکَالِ الْعِقَابِ وَ نَوَالِ الثَّوَابِ . عِبَادٌ مَخْلُوقُونَ اقْتِدَاراً وَ مَرْبُوبُونَ اقْتِسَاراً وَ مَقْبُوضُونَ احْتِضَاراً وَ مُضَمَّنُونَ أَجْدَاثاً وَ کَائِنُونَ رُفَاتاً وَ مَبْعُوثُونَ أَفْرَاداً وَ مَدِینُونَ جَزَاءً وَ مُمَیَّزُونَ حِسَاباً قَدْ أُمْهِلُوا فِی طَلَبِ الْمَخْرَجِ وَ هُدُوا سَبِیلَ الْمَنْهَجِ وَ عُمِّرُوا مَهَلَ الْمُسْتَعْتِبِ وَ کُشِفَتْ عَنْهُمْ سُدَفُ الرِّیَبِ وَ خُلُّوا لِمِضْمَارِ الْجِیَادِ وَ رَوِیَّهِ الِارْتِیَادِ وَ أَنَاهِ الْمُقْتَبِسِ الْمُرْتَادِ فِی مُدَّهِ الْأَجَلِ وَ مُضْطَرَبِ الْمَهَلِ . فَیَا لَهَا أَمْثَالًا صَائِبَهً وَ مَوَاعِظَ شَافِیَهً لَوْ صَادَفَتْ قُلُوباً زَاکِیَهً وَ أَسْمَاعاً وَاعِیَهً وَ آرَاءً عَازِمَهً وَ أَلْبَاباً حَازِمَهً فَاتَّقُوا اللَّهَ تَقِیَّهَ مَنْ سَمِعَ فَخَشَعَ وَ اقْتَرَفَ فَاعْتَرَفَ وَ وَجِلَ فَعَمِلَ وَ حَاذَرَ فَبَادَرَ وَ أَیْقَنَ فَأَحْسَنَ وَ عُبِّرَ فَاعْتَبَرَ وَ حُذِّرَ فَحَذِرَ وَ زُجِرَ فَازْدَجَرَ وَ أَجَابَ فَأَنَابَ وَ رَاجَعَ فَتَابَ وَ اقْتَدَى فَاحْتَذَى وَ أُرِیَ فَرَأَى فَأَسْرَعَ طَالِباً وَ نَجَا هَارِباً فَأَفَادَ ذَخِیرَهً وَ أَطَابَ سَرِیرَهً وَ عَمَّرَ مَعَاداً وَ اسْتَظْهَرَ زَاداً لِیَوْمِ رَحِیلِهِ وَ وَجْهِ سَبِیلِهِ وَ حَالِ حَاجَتِهِ وَ مَوْطِنِ فَاقَتِهِ وَ قَدَّمَ أَمَامَهُ لِدَارِ مُقَامِهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ جِهَهَ مَا خَلَقَکُمْ لَهُ وَ احْذَرُوا مِنْهُ کُنْهَ مَا حَذَّرَکُمْ مِنْ نَفْسِهِ وَ اسْتَحِقُّوا مِنْهُ مَا أَعَدَّ لَکُمْ بِالتَّنَجُّزِ لِصِدْقِ مِیعَادِهِ وَ الْحَذَرِ مِنْ هَوْلِ مَعَادِهِ . و منها : جَعَلَ لَکُمْ أَسْمَاعاً لِتَعِیَ مَا عَنَاهَا وَ أَبْصَاراً لِتَجْلُوَ عَنْ عَشَاهَا وَ أَشْلَاءً جَامِعَهً لِأَعْضَائِهَا مُلَائِمَهً لِأَحْنَائِهَا فِی تَرْکِیبِ صُوَرِهَا وَ مُدَدِ عُمُرِهَا بِأَبْدَانٍ قَائِمَهٍ بِأَرْفَاقِهَا وَ قُلُوبٍ رَائِدَهٍ لِأَرْزَاقِهَا فِی مُجَلِّلَاتِ نِعَمِهِ وَ مُوجِبَاتِ مِنَنِهِ وَ حَوَاجِزِ عَافِیَتِهِ وَ قَدَّرَ لَکُمْ أَعْمَاراً سَتَرَهَا عَنْکُمْ وَ خَلَّفَ لَکُمْ عِبَراً مِنْ آثَارِ الْمَاضِینَ قَبْلَکُمْ مِنْ مُسْتَمْتَعِ خَلَاقِهِمْ وَ مُسْتَفْسَحِ خَنَاقِهِمْ أَرْهَقَتْهُمُ الْمَنَایَا دُونَ الْآمَالِ وَ شَذَّبَهُمْ عَنْهَا تَخَرُّمُ الْآجَالِ لَمْ یَمْهَدُوا فِی سَلَامَهِ الْأَبْدَانِ وَ لَمْ یَعْتَبِرُوا فِی أُنُفِ الْأَوَانِ فَهَلْ یَنْتَظِرُ أَهْلُ بَضَاضَهِ الشَّبَابِ إِلَّا حَوَانِیَ الْهَرَمِ وَ أَهْلُ غَضَارَهِ الصِّحَّهِ إِلَّا نَوَازِلَ السَّقَمِ وَ أَهْلُ مُدَّهِ الْبَقَاءِ إِلَّا آوِنَهَ الْفَنَاءِ مَعَ قُرْبِ الزِّیَالِ وَ أُزُوفِ الِانْتِقَالِ وَ عَلَزِ الْقَلَقِ وَ أَلَمِ الْمَضَضِ وَ غُصَصِ الْجَرَضِ وَ تَلَفُّتِ الِاسْتِغَاثَهِ بِنُصْرَهِ الْحَفَدَهِ وَ الْأَقْرِبَاءِ وَ الْأَعِزَّهِ وَ الْقُرَنَاءِ فَهَلْ دَفَعَتِ الْأَقَارِبُ أَوْ نَفَعَتِ النَّوَاحِبُ وَ قَدْ غُودِرَ فِی مَحَلَّهِ الْأَمْوَاتِ رَهِیناً وَ فِی ضِیقِ الْمَضْجَعِ وَحِیداً قَدْ هَتَکَتِ الْهَوَامُّ جِلْدَتَهُ وَ أَبْلَتِ النَّوَاهِکُ جِدَّتَهُ وَ عَفَتِ الْعَوَاصِفُ آثَارَهُ وَ مَحَا الْحَدَثَانُ مَعَالِمَهُ وَ صَارَتِ الْأَجْسَادُ شَحِبَهً بَعْدَ بَضَّتِهَا وَ الْعِظَامُ نَخِرَهً بَعْدَ قُوَّتِهَا وَ الْأَرْوَاحُ مُرْتَهَنَهً بِثِقَلِ أَعْبَائِهَا مُوقِنَهً بِغَیْبِ أَنْبَائِهَا لَا تُسْتَزَادُ مِنْ صَالِحِ عَمَلِهَا وَ لَا تُسْتَعْتَبُ مِنْ سَیِّئِ زَلَلِهَا أَ وَ لَسْتُمْ أَبْنَاءَ الْقَوْمِ وَ الْآبَاءَ وَ إِخْوَانَهُمْ وَ الْأَقْرِبَاءَ تَحْتَذُونَ أَمْثِلَتَهُمْ وَ تَرْکَبُونَ قِدَّتَهُمْ وَ تَطَئُونَ جَادَّتَهُمْ فَالْقُلُوبُ قَاسِیَهٌ عَنْ حَظِّهَا لَاهِیَهٌ عَنْ رُشْدِهَا سَالِکَهٌ فِی غَیْرِ مِضْمَارِهَا کَأَنَّ الْمَعْنِیَّ سِوَاهَا وَ کَأَنَّ الرُّشْدَ فِی إِحْرَازِ دُنْیَاهَا . وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَجَازَکُمْ عَلَى الصِّرَاطِ وَ مَزَالِقِ دَحْضِهِ وَ أَهَاوِیلِ زَلَلِهِ وَ تَارَاتِ أَهْوَالِهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقِیَّهَ ذِی لُبٍّ شَغَلَ التَّفَکُّرُ قَلْبَهُ وَ أَنْصَبَ الْخَوْفُ بَدَنَهُ وَ أَسْهَرَ التَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ وَ أَظْمَأَ الرَّجَاءُ هَوَاجِرَ یَوْمِهِ وَ ظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ وَ أَوْجَفَ الذِّکْرُ بِلِسَانِهِ وَ قَدَّمَ الْخَوْفَ لِأَمَانِهِ وَ تَنَکَّبَ الْمَخَالِجَ عَنْ وَضَحِ السَّبِیلِ وَ سَلَکَ أَقْصَدَ الْمَسَالِکِ إِلَى النَّهْجِ الْمَطْلُوبِ وَ لَمْ تَفْتِلْهُ فَاتِلَاتُ الْغُرُورِ وَ لَمْ تَعْمَ عَلَیْهِ مُشْتَبِهَاتُ الْأُمُورِ ظَافِراً بِفَرْحَهِ الْبُشْرَى وَ رَاحَهِ النُّعْمَى فِی أَنْعَمِ نَوْمِهِ وَ آمَنِ یَوْمِهِ وَ قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ الْعَاجِلَهِ حَمِیداً وَ قَدَّمَ زَادَ الْآجِلَهِ سَعِیداً وَ بَادَرَ مِنْ وَجَلٍ وَ أَکْمَشَ فِی مَهَلٍ وَ رَغِبَ فِی طَلَبٍ وَ ذَهَبَ عَنْ هَرَبٍ وَ رَاقَبَ فِی یَوْمِهِ غَدَهُ وَ نَظَرَ قُدُماً أَمَامَهُ فَکَفَى بِالْجَنَّهِ ثَوَاباً وَ نَوَالًا وَ کَفَى بِالنَّارِ عِقَاباً وَ وَبَالًا وَ کَفَى بِاللَّهِ مُنْتَقِماً وَ نَصِیراً وَ کَفَى بِالْکِتَابِ حَجِیجاً وَ خَصِیماً . أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِی أَعْذَرَ بِمَا أَنْذَرَ وَ احْتَجَّ بِمَا نَهَجَ وَ حَذَّرَکُمْ عَدُوّاً نَفَذَ فِی الصُّدُورِ خَفِیّاً وَ نَفَثَ فِی الْآذَانِ نَجِیّاً فَأَضَلَّ وَ أَرْدَى وَ وَعَدَ فَمَنَّى وَ زَیَّنَ سَیِّئَاتِ الْجَرَائِمِ وَ هَوَّنَ مُوبِقَاتِ الْعَظَائِمِ حَتَّى إِذَا اسْتَدْرَجَ قَرِینَتَهُ وَ اسْتَغْلَقَ رَهِینَتَهُ أَنْکَرَ مَا زَیَّنَ وَ اسْتَعْظَمَ مَا هَوَّنَ وَ حَذَّرَ مَا أَمَّنَ . أَمْ هَذَا الَّذِی أَنْشَأَهُ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ نُطْفَهً دِهَاقاً وَ عَلَقَهً مِحَاقاً وَ جَنِیناً وَ رَاضِعاً وَ وَلِیداً وَ یَافِعاً ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً وَ لِسَاناً لَافِظاً وَ بَصَراً لَاحِظاً لِیَفْهَمَ مُعْتَبِراً وَ یُقَصِّرَ مُزْدَجِراً حَتَّى إِذَا قَامَ اعْتِدَالُهُ وَ اسْتَوَى مِثَالُهُ نَفَرَ مُسْتَکْبِراً وَ خَبَطَ سَادِراً مَاتِحاً فِی غَرْبِ هَوَاهُ کَادِحاً سَعْیاً لِدُنْیَاهُ فِی لَذَّاتِ طَرَبِهِ وَ بَدَوَاتِ أَرَبِهِ ثُمَّ لَا یَحْتَسِبُ رَزِیَّهً وَ لَا یَخْشَعُ تَقِیَّهً فَمَاتَ فِی فِتْنَتِهِ غَرِیراً وَ عَاشَ فِی هَفْوَتِهِ یَسِیراً لَمْ یُفِدْ عِوَضاً وَ لَمْ یَقْضِ مُفْتَرَضاً دَهِمَتْهُ فَجَعَاتُ الْمَنِیَّهِ فِی غُبَّرِ جِمَاحِهِ وَ سَنَنِ مِرَاحِهِ فَظَلَّ سَادِراً وَ بَاتَ سَاهِراً فِی غَمَرَاتِ الْآلَامِ وَ طَوَارِقِ الْأَوْجَاعِ وَ الْأَسْقَامِ بَیْنَ أَخٍ شَقِیقٍ وَ وَالِدٍ شَفِیقٍ وَ دَاعِیَهٍ بِالْوَیْلِ جَزَعاً وَ لَادِمَهٍ لِلصَّدْرِ قَلَقاً وَ الْمَرْءُ فِی سَکْرَهٍ مُلْهِثَهٍ وَ غَمْرَهٍ کَارِثَهٍ وَ أَنَّهٍ مُوجِعَهٍ وَ جَذْبَهٍ مُکْرِبَهٍ وَ سَوْقَهٍ مُتْعِبَهٍ ثُمَّ أُدْرِجَ فِی أَکْفَانِهِ مُبْلِساً وَ جُذِبَ مُنْقَاداً سَلِساً ثُمَّ أُلْقِیَ عَلَى الْأَعْوَادِ رَجِیعَ وَصَبٍ وَ نِضْوَ سَقَمٍ تَحْمِلُهُ حَفَدَهُ الْوِلْدَانِ وَ حَشَدَهُ الْإِخْوَانِ إِلَى دَارِ غُرْبَتِهِ وَ مُنْقَطَعِ زَوْرَتِهِ وَ مُفْرَدِ وَحْشَتِهِ حَتَّى إِذَا انْصَرَفَ الْمُشَیِّعُ وَ رَجَعَ الْمُتَفَجِّعُ أُقْعِدَ فِی حُفْرَتِهِ نَجِیّاً لِبَهْتَهِ السُّؤَالِ وَ عَثْرَهِ الِامْتِحَانِ وَ أَعْظَمُ مَا هُنَالِکَ بَلِیَّهً نُزُولُ الْحَمِیمِ وَ تَصْلِیَهُ الْجَحِیمِ وَ فَوْرَاتُ السَّعِیرِ وَ سَوْرَاتُ الزَّفِیرِ لَا فَتْرَهٌ مُرِیحَهٌ وَ لَا دَعَهٌ مُزِیحَهٌ وَ لَا قُوَّهٌ حَاجِزَهٌ وَ لَا مَوْتَهٌ نَاجِزَهٌ وَ لَا سِنَهٌ مُسَلِّیَهٌ بَیْنَ أَطْوَارِ الْمَوْتَاتِ وَ عَذَابِ السَّاعَاتِ إِنَّا بِاللَّهِ عَائِذُونَ عِبَادَ اللَّهِ أَیْنَ الَّذِینَ عُمِّرُوا فَنَعِمُوا وَ عُلِّمُوا فَفَهِمُوا وَ أُنْظِرُوا فَلَهَوْا وَ سُلِّمُوا فَنَسُوا أُمْهِلُوا طَوِیلًا وَ مُنِحُوا جَمِیلًا وَ حُذِّرُوا أَلِیماً وَ وُعِدُوا جَسِیماً احْذَرُوا الذُّنُوبَ الْمُوَرِّطَهَ وَ الْعُیُوبَ الْمُسْخِطَهَ أُولِی الْأَبْصَارِ وَ الْأَسْمَاعِ وَ الْعَافِیَهِ وَ الْمَتَاعِ هَلْ مِنْ مَنَاصٍ أَوْ خَلَاصٍ أَوْ مَعَاذٍ أَوْ مَلَاذٍ أَوْ فِرَارٍ أَوْ مَحَارٍ أَمْ لَا فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ أَمْ أَیْنَ تُصْرَفُونَ أَمْ بِمَا ذَا تَغْتَرُّونَ وَ إِنَّمَا حَظُّ أَحَدِکُمْ مِنَ الْأَرْضِ ذَاتِ الطُّوْلِ وَ الْعَرْضِ قِیدُ قَدِّهِ مُتَعَفِّراً عَلَى خَدِّهِ الْآنَ عِبَادَ اللَّهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِی فَیْنَهِ الْإِرْشَادِ وَ رَاحَهِ الْأَجْسَادِ وَ بَاحَهِ الِاحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِیَّهِ وَ أُنُفِ الْمَشِیَّهِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَهِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَهِ قَبْلَ الضَّنْکِ وَ الْمَضِیقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَهِ الْعَزِیزِ الْمُقْتَدِرِ».

[۱۱] شرح نهج البلاغه، ابن أبی الحدید، ج ‏۱۷، ص ۱۴۶؛ هدایه الأمه إلى أحکام الأئمه علیهم السلام، شیخ حرّ عاملی، ج ۶، ص ۲۰، نحوه.

«و قد روی عن النبی ص‏ إنَّ اللّهَ یُبغِضُ الصَّحیحَ الفارِغَ، لا فی شُغلِ الدنیا ولا فی شُغلِ الآخِرَهِ».

[۱۲] سید محمدحسن حسینی (۱۲۳۰-۱۳۱۲ق) (۱۱۹۴ـ۱۲۷۳ش) مشهور به میرزای شیرازی، میرزای بزرگ و میرزای مجدِّد، از مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم بود که فتوای تحریم تنباکو را صادر کرد. میرزای شیرازی پس از درگذشت شیخ مرتضی انصاری در سال ۱۲۴۳ش، به مرجعیت رسید و تا پایان عمر به مدت سی سال مرجع واحد شیعیان بود. او شاگرد خاص و مورد علاقه شیخ انصاری بود. شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، آخوند خراسانی، شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی و محمدتقی شیرازی مشهور به میرزای دوم از شاگردان وی بودند. میرزا رساله‌های فقهی و اصولی متعددی تألیف کرد و بر کتاب‌هایی فقهی و اصولی به‌ویژه تعلیقه‌های شیخ انصاری برای مقلدانش، حاشیه زده است. همچنین فتاوای گردآوری شده او و نیز تقرایرت درس‌های فقه و اصولش نیز چاپ شده است. میرزای شیرازی مؤسس حوزه علمیه و مکتب سامرا شناخته می‌شود. گفته شده او با هدف تقریب میان شیعه و سنی به سامرا مهاجرت کرد و در این شهر اقامت گزید. ساخت مدرسه، حسینیه، پل، بازار و حمام از خدمات عمومی و عام‌المنفعه وی در سامرا بود. او در ۸۲ سالگی در سامرا درگذشت و در حرم امام علی (علیه السلام) در نجف دفن شد. درباره او آثاری به زبان عربی و فارسی نوشته شده است. از جمله هدیه الرازی الی الامام المجدد الشیرازی اثر آقابزرگ تهرانی و حیاه الامام المجدد الشیرازی اثر محمدعلی اُردوبادی در شرح حال میرزا و شاگردانش نوشته شده است.

[۱۳] ملا فتح علی سلطان آبادی، شیخ عالم جلیل، و مفسر بی بدیل، عالم ربانی و ابوذر ثانی، مجمع تقوی و ورع وایقان و مخزن اخبار و تفسیر آیات قرآن، صاحب کرامات باهره حشره الله مع العتره الطاهره، شیخ شیخ محدث ما نورالله مرقده است و جلالت شان، رفعت مقامش زیاده از آن است که ذکر شود. (۱۲۴۰ – ۱۳۱۸هـ. ق.) آخوند مولی فتحعلی فرزند حسن سلطان آبادی در سال ۱۲۴۰هـ. ق. در سلطان آباد اراک به دنیا آمد. دروس مقدماتی را در ایران فراگرفت و برای تکمیل دانش به نجف مهاجرت کرد. نخست به محضر صاحب جواهر شتافت و بعد از وفات وی از حضور شیخ مرتضی انصاری و حاج ملاعلی رازی استفاده کرد. در ادامه با میرزای شیرازی آشنا شد و اندوخته‌های علمی اش را کامل کرد. هنگامی که میرزای شیرازی در سال ۱۲۸۸هـ. ق همراه با عده‌ای از شاگردان ممتازش از نجف اشرف به سامراء هجرت کرد ازجمله شاگردان همراه وی می‌توان سید اسماعیل حسینی شیرازی، سید اسماعیل صدر موسوی، سید محمد حسینی فشارکی، سید کاظم طباطبائی یزدی، سید حسن صدر موسوی عاملی، سید عبدالمجید حسینی گروسی، سید ابراهیم دامغانی، میرزا محمدتقی شیرازی، ملامحمد کاظم خراسانی، آقارضا همدانی، میرزا حسین نوری ، شهید شیخ فضل الله نوری، ملافتحعلی سلطان آبادی، میرزا حسین نائینی و… را نام برد. میرزای شیرازی دو درس می‌گفت و یارانش همراه او بودند. ملافتحعلی در سامرا اقامت گزید و خیلی مورد توجه استاد قرار گرفت تا جایی که به نیابت از وی اقامه جماعت می‌کرد و بارها استادش به او اقتداء می‌نمود. بعداز رحلت میرزای شیرازی، ملافتحعلی به کربلا آمد و تا آخر عمر در آنجا ماندگار شد. سید محمد سلطان آبادی: از علمای عارف و اساتید عرفان و اخلاق بود. خاطره‌ای که در اواخر این نوشتار خواهد آمد، شاهدی بر جلالت و عظمت اوست. آخوند از این استاد اخلاق و عرفان همواره ستایش می‌کرد و از اندوخته‌های ارزشمندی که نزد آن اسوه فضیلت فراگرفته بود، سخن می‌گفت.

آخوند ملافتحعلی سلطان آبادی بعد از عمری تلاش در راه احیای معارف قرآن و اهل بیت علیهم‌السّلام و پرورش و هدایت ده‌ها تن از شیفتگان فرهنگ اهل بیت علیهم‌السّلام در چهارم ربیع الاول سال ۱۳۱۸ چشم از این جهان فروبست. محدث قمی می‌نویسد: «چند سال قبل از وفات شیخ مرحوم (میرزا حسین نوری صاحب مستدرک الوسائل) آن جناب در کربلای معلا به رحمت ایزدی پیوست. جنازه شریفش را به نجف اشرف حمل کردند و در روز ورود من در خدمت استادم محدث نوری به استقبال آن پیکر شریف رفتیم و جنازه آن بزرگوار را با شکوه و جلال تمام تشییع کرده و در حجره‌ای در زاویه غربی صحن مقدس امیرمؤمنان علیه‌السّلام متصل به باب سلطانی بخاک سپردند.» «استادم محدث نوری صبح‌ها قبل از طلوع آفتاب به کنار مقبره ایشان آمده و برایش قرآن تلاوت می‌کرد.» آقا میرزا محمدعلی معین الشریعه نقل می‌کند: «در شبی که خبر وفات عالم جلیل و زاهد مرحوم حاج ملافتحعلی به اصفهان رسید، من تعداد زیادی صلوات بر محمد و آل او فرستادم و ثوابش را به روح آن مرحوم هدیه کردم. در عالم خواب مشاهده نمودم که به همراه ثقه الاسلام به زیارت قبر او رفته‌ایم. آقای آخوند فرمود: آنچه خواندی ثوابش به من رسید. بعدا اجازه برگشتن خواستیم به من اجازه داد و به مرحوم ثقه الاسلام فرمود: تو اینجا بایست و نرو! تعبیر این خواب نیز یکی دو ماه بعد ظاهر شد به این ترتیب که میرزا محمدعلی ثقه الاسلام اصفهانی بعداز یکی دو ماه از دنیا رفت و در همان حجره آخوند ملافتحعلی مدفون گردید.»

[۱۴] مجله حوزه یاد نامه میرزای شیرزای مرداد وشهریور۱۳۷۱، شماره ۵۰ و۵۱.

«بسم الله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال توتون و تنباکو بِأی نَحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان عجل الله تعالی فرجه است».

[۱۵] قصار ۲۱.

«وَ قَالَ ( علیه السلام ) : قُرِنَتِ الْهَیْبَهُ بِالْخَیْبَهِ وَ الْحَیَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَهُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ».

[۱۶] مفاتیح الجنان، فرازی از دعای شریف کمیل.

«…یَا إِلٰهِى وَ سَیِّدِى وَ مَوْلاىَ وَ مالِکَ رِقِّى، یَا مَنْ بِیَدِهِ نَاصِیَتِى، یَا عَلِیماً بِضُرِّى وَ مَسْکَنَتِى، یَا خَبِیراً بِفَقْرِى وَ فاقَتِى، یَا رَبِّ یَا رَبِّ یَا رَبِّ، أَسْأَلُکَ بِحَقِّکَ وَ قُدْسِکَ وَ أَعْظَمِ صِفاتِکَ وَ أَسْمائِکَ، أَنْ تَجْعَلَ أَوْقاتِى مِنَ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ بِذِکْرِکَ مَعْمُورَهً، وَ بِخِدْمَتِکَ مَوْصُولَهً؛ وَ أَعْمالِى عِنْدَکَ مَقْبُولَهً، حَتَّىٰ تَکُونَ أَعْمالِى وَ أَوْرادِى کُلُّها وِرْداً وَاحِداً، وَ حالِى فِى خِدْمَتِکَ سَرْمَداً . یَا سَیِّدِى یَا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلِى، یَا مَنْ إِلَیْهِ شَکَوْتُ أَحْوالِى، یَا رَبِّ یَا رَبِّ یَا رَبِّ، قَوِّ عَلىٰ خِدْمَتِکَ جَوارِحِى، وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِیمَهِ جَوانِحِى، وَ هَبْ لِىَ الْجِدَّ فِى خَشْیَتِکَ، وَ الدَّوامَ فِى الاتِّصالِ بِخِدْمَتِکَ، حَتّىٰ أَسْرَحَ إِلَیْکَ فِى مَیادِینِ السَّابِقِینَ؛ وَ أُسْرِعَ إِلَیْکَ فِى البَارِزِینَ، وَ أَشْتاقَ إِلىٰ قُرْبِکَ فِى الْمُشْتاقِینَ، وَ أَدْنُوَ مِنْکَ دُنُوَّ الْمُخْلِصِینَ، وَ أَخافَکَ مَخافَهَ الْمُوقِنِینَ، وَ أَجْتَمِعَ فِى جِوارِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ…».

[۱۷] سوره مبارکه نور، آیه ۳۷٫

«رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَ لَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَاهِ وَ إِیتَاءِ الزَّکَاهِ ۙ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ».

[۱۸] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۹۱٫

«الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَ قُعُودًا وَ عَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ».

[۱۹] سوره مبارکه یوسف، آیه ۵۳٫

«وَ مَا أُبَرِّئُ نَفْسِی ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی ۚ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ».

[۲۰] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۲۰٫

«وَ لَنْ تَرْضَىٰ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لَا نَصِیرٍ».

[۲۱] تنبیه الخواطر و نزهه النواظر (مجموعه ورّام)، جلد ۱، صفحه ۱۸۳.

[۲۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۰۱٫

«وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ».

[۲۳] سوره مبارکه هود، آیه ۱۱۵٫

«وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ».

[۲۴] سوره مبارکه فاتحه الکتاب.