می‌گویند مرحوم میرزای قومی (اعلی الله مقامه) حمّام بودند. فتحعلی شاه هم افتخار کرد که با مرجع زمان خود حمام برود. آن وقت حمام‌های خصوصی نبود، حمّام‌ عمومی بود. آن‌جا مرحوم میرزای قومی به فتحعلی شاه گفت: تو سلطنت داری، قشون داری، خزینه داری، رتق و فتق داری، الآن که حمّام آمدیم از این دارایی و امکانات و جاه و جلال خود، قشون خود، جواهرات و خزینه‌ی خود این‌جا چه چیزی داری؟ عرض کرد چیزی ندارم، فقط یک لنگ دارم. فرمود: موقع مردن هم همین است، تمام این‌ها می‌ماند و تو می‌روی! ولی من هر چیزی که بیرون دارم این‌جا هم دارم. من با دارایی خود به قبر منتقل می‌شوم. از علم و دانش، فقه و اصول و کلام، دعاها و عبادت‌ها در وجود خود نهفته کرده است، دارایی خود را در خانه نگذاشته است، هر جا برود با خود می‌برد.