اربلی از ابن عبّاس روایت کرده که:

فاطمه (ع) در آخرین لحظات پیامبر اکرم (ص) به ایشان عرض کرد: ای پدر! من پس از تو، نمی‌توانم ساعتی در این دنیا زندگی کنم و بدون تو، صبر نمایم در کجا با هم دیدار خواهیم کرد؟ پیامبر اکرم (ص) فرمود: تو، نخستین کسی از خاندانم هستی که به من، ملحق می‌شود و محل ملاقات ما بر روی پل جهنم است.

فاطمه گفت: پدر جان! مگر خداوند، آتش را بر جسم و جان تو، حرام نساخته است، حضرت فرمود: آری ولی من آن‌جا ایستاده‌ام تا امّت از آن، بگذرند.

پرسید: اگر تو را در آن‌جا ندیدم؟ فرمود: مرا در پل هفتم از پل‌های دوزخ، خواهی دید. جائی که ستمکار از ستمدیده، درخواست بخشش می‌کند.

پرسید: اگر شما را در آن‌جا ندیدم؟ فرمود: مرا در مقام شفاعت،‌خواهی یافت. من در آن‌ا از امّتم، شفاعت خواهم کرد.

پرسید: اگر آن‌جا نیافتم؟ فرمود: در کنار میزان،‌می‌بینی در آن‌جا از خدا می‌خواهم تا امّت مرا از آتش دوزخ، رهایی بخشد.

پرسید: اگر آن‌جا نیز نیافتم؟ فرمود: مرا در کنار حوض کوثر می‌یابی آن حوضی که عرض آن به اندازه‌ی میان ایله سرزمینی در حجاز و صنعا سرزمینی در یمن، می‌باشد و بر روی آن، هزار بنده سفید پوش و سیاه چشم با هزار جام زرین که مانند مرواریدهای به رشته درآمده است،‌ایستاده‌اند هر کس از آن حوض، جامی بیاشامد، هرگز تشنه نخواهد شد.

آن حضرت هم‌چنان با فاطمه (ع) سخن می‌گفت تا این‌که روح از بدنش، پرواز کرد دورد خدا بر او و خاندانش بود.

روی الاربلی:

وَ قَرِیبٌ مِنْهُ مَا رَوَى ابْنُ عَبَّاسٍ قَالَ عن ابن عبّاس أنّه قال: قَالَتْ فَاطِمَهُ (ع) لِلنَّبِیِّ (ص) وَ هُوَ فِی سَکَرَاتِ الْمَوْتِ: یَا أَبَهْ أَنَا لَا أَصْبِرُ عَنْکَ سَاعَهً مِنَ الدُّنْیَا فَأَیْنَ الْمِیعَادُ غَداً؟ قَالَ: أَمَا إِنَّکِ أَوَّلُ أَهْلِی لُحُوقاً بِی، وَ الْمِیعَادُ عَلَى جِسْرِ جَهَنَّمَ، قَالَتْ: یَا أَبَهْ أَ لَیْسَ قَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ جِسْمَکَ وَ لَحْمَکَ عَلَى النَّارِ؟ قَالَ: بَلَى وَ لَکِنِّی قَائِمٌ حَتَّى تَجُوزَ أُمَّتِی، قَالَتْ: فَإِنْ لَمْ أَرَکَ هُنَاکَ؟ قَالَ: تَرَیِنِّی عِنْدَ الْقَنْطَرَهِ السَّابِعَهِ مِنْ قَنَاطِرِ جَهَنَّمَ، أَسْتَوْهِبُ الظَّالِمَ مِنَ الْمَظْلُومِ، قَالَتْ: فَإِنْ لَمْ أَرَکَ هُنَاکَ؟ قَالَ: تَرَیِنِّی فِی مَقَامِ الشَّفَاعَهِ وَ أَنَا أَشْفَعُ لِأُمَّتِی، قَالَتْ: فَإِنْ لَمْ أَرَکَ هُنَاکَ؟ قَالَ: تَرَیِنِّی عِنْدَ الْمِیزَانِ، وَ أَنَا أَسْأَلُ اللَّهَ لِأُمَّتِی الْخَلَاصَ مِنَ النَّارِ؛ قَالَتْ: فَإِنْ لَمْ أَرَکَ هُنَاکَ؟ قَالَ: تَرَیِنِّی عِنْدَ الْحَوْضِ حَوْضِی عَرْضُهُ مَا بَیْنَ أَیْلَهَ إِلَى صَنْعَاءَ، عَلَى حَوْضِی أَلْفُ غُلَامٍ بِأَلْفِ کَأْسٍ کَاللُّؤْلُؤِ الْمَنْظُومِ، وَ کَالْبَیْضِ الْمَکْنُونِ مَنْ تَنَاوَلَ مِنْهُ شُرْبَهً فَشَرِبَهَا لَمْ یَظْمَأْ بَعْدَهَا أَبَداً، فَلَمْ یَزَلْ یَقُولُ لَهَا حَتَّى خَرَجَتِ الرُّوحُ مِنْ جَسَدِهِ (ص).[۱]

 


[۱]ـ کشف الغمه ۱: ۴۹۷، عنه البحار ۲۲: ۵۳۵ ح ۳۷ و مضی فی هذا المعنی احادیث فی شهاده رسول الله (ص).