ابن قولویه به سند خود از امام صادق (ع) چنین روایت کرده است:

روزی حسین بن علی (ع) در دامان پیامبر بود و آن حضرت به بازی با وی و خنداندن او مشغول بود. عایشه گفت: ای رسول خدا! چقدر از این بچّه خوشت می‌آید! پیامبر به او فرمود: وای بر تو! چگونه دوستش نداشته باشم و از او خوشم نیاید که میوه‌ی دلم و نور چشمم است، ولی امّتم او را خواهند کشت؟! هر کس پس از مرگش وی را زیارت کند، خداوند پاداش حجّی از حج‌های مرا به او می‌دهد. گفت: یا رسول الله! حجّی از حج‌های تو؟ فرمود: آری، دو حج از حج‌های من. گفت: یا رسول الله! دو حج از حج‌های تو؟ فرمود: آری، بلکه چهار حج. گوید: همچنان اجر آن را می‌افزود و چند برابر می‌کرد تا به ۹۰ حج از حج‌های رسول خدا با عمره‌هایش رسید.

 

 

 

قال ابن قولویه:

حَدَّثَنِی أَبِی، وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِیدِ، عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ، عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى وَ جَعْفَرِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ قَالا: حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ بْنُ أَبِی غُنْدَرٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: کَانَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (ع) ذَاتَ یَوْمٍ فِی حَجْرِ النَّبِیِّ (ص) یُلَاعِبُهُ وَ یُضَاحِکُهُ، فَقَالَتْ عَائِشَهُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا أَشَدَّ إِعْجَابَکَ بِهَذَا الصَّبِیِّ! فَقَالَ لَهَا: وَیْلَکِ، وَ کَیْفَ لَا أُحِبُّهُ وَ لَا أُعْجَبُ بِهِ، وَ هُوَ ثَمَرَهُ فُؤَادِی وَ قُرَّهُ عَیْنِی! أَمَا إِنَّ أُمَّتِی سَتَقْتُلُهُ، فَمَنْ زَارَهُ بَعْدَ وَفَاتِهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ حِجَّهً مِنْ حِجَجِی. قَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، حِجَّهً مِنْ حِجَجِکَ! قَالَ: نَعَمْ حِجَّتَیْنِ مِنْ حِجَجِی، قَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، حِجَّتَیْنِ مِنْ حِجَجِکَ! قَالَ: نَعَمْ، وَ أَرْبَعَهً، قَالَ: فَلَمْ تَزَلْ تَزَادُهُ وَ یَزِیدُ وَ یُضَعِّفُ حَتَّى بَلَغَ تِسْعِینَ حِجَّهً مِنْ حِجَجِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِأَعْمَارِهَا.[۱]


[۱]– کامل الزیارات: ۱۴۳ ح ۱۶۹، الامالی للطوسی: ۶۶۸ ح ۱۴۰۱/۸، اثبات الهداه ۲: ۱۳۵ ح ۵۵۸، المنتخب للطریحی: ۱۸۸، البحار ۱۰۱: ۳۵ ح ۴۲، العوالم ۱۷: ۱۳۹ ح ۱۰٫