شب عملیّات، رو به رجب علی کردم و گفتم:

-‌ اگر برای پدرت و مادرت پیغام یا سفارشی داری، بگو.

گفت: «به پدر و مادرم سلام برسان و بگو این امانت را در راه خدا بدهید.»

و ادامه داد: «من آن‌قدر علاقه‌مند به شهادت هستم که اگر خدا مرا بپذیرد، با تمام وجود به سوی او می‌روم و دلم نمی‌خواهد جنازه‌ام را برگرداند. به گونه‌ای وجود مرا بپذیرد که جز پودر و خاکستر چیزی از او باقی نماند تا مردم برای تشییع جنازه من به زحمت نیفتند.»


منبع: کتاب «رسم خوبان ۱۵- رفاقت و مردم‌داری»؛ شهید رجب علی رجبی، ص ۸۳٫ / گامی به آسمان، ص ۴۸٫