مداحی که می‌کرد برای احتیاج مادی نبود. در ازای مداحی کردن مبلغ یا به قولی پاکت نمی‌گرفت.

از وضعیت مالی او آگاه بودم. حقوقی که از سپاه می‌گرفت کافی نبود. از آن پول، هم باید اجاره منزل را می‌داد و هم امورات خانواده را می‌گرداند.

البته من سیّد را می‌شناختم. می‌دانستم که از آن حقوق بخشی را نیز انفاق می‌کند. ولی با این حال از مداحی کردن هدیه و یا پولی نمی‌گرفت.

یک بار او را برای مداحی دعوت کردند. سیّد هم قبول کرد. آن روز با ماشین او را رساندم. در راه به شوخی گفتم: «راستی سیّد مداحی می‌کنی، پاکت هم می‌گیری؟»

گفت: «من برای چیز دیگری می‌خوانم. من هیچ چیز را با خانم حضرت زهرا (علیها سلام) عوض نمی‌کنم.»

سید اعتقاد قلبی داشت. می‌گفت: «من اگر برای مداحی پول بگیرم، دیگر نمی‌توانم در حضور مادرم حضرت زهرا (علیها سلام) بگویم که من خالصانه برای شما مداحی کردم؛ چون ایشان می‌توانند بگویند که اُجرت مداحی‌ات را گرفته‌ای.»

علمدار، جانباز سرافراز سیّد مصطفی علمدار، ص ۱۲۵٫