ما از حِکَم و مصالح اراده  ى تکوینیّه  ى خدا اطّلاع نداریم. به حسب ظاهر جریان مشروطه دسیسه  اى بود از انگلیس که ایران را از حلقوم روسیّه بیرون آورد و مستعمره  ى خود گرداند، و در این امر موفّق هم شد. هم در ایران و هم در دولت عثمانى( ترکیه  ى فعلى.)؛ ولى در بادکوبه، ایروان و تفلیس که از شهرهاى مهمّ منطقه  ى قفقاز بودند و در مجموع هجده شهر از شهرهاى ایران که در زمان فتح على شاه از ایران جدا شدند،

چنین نبود. احتمال مى  دهیم اگر ایران هم در دست روسیه باقى مانده بود مثل همان شهرها، بلشویکى(کمونیستى.) مى شد.

بنابراین، یک چیز را در جریان مشروطه نمى توان نادیده گرفت و آن این که: اگر مشروطه به پا نمى شد، ایران بر همان وضع سابق حکومت در دست قاجار مى  ماند و بر اساس معاهده  ى آن  ها با روسیّه تقریبا در حلقوم روسیه قرار مى  گرفت و اکنون دولت و ملّت ایران، کمونیست بودند؛ زیرا روس در اعماق ایران نفوذ و حکومت داشت و دولت ایران در آن زمان تابع آن  ها بود.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد