- سوال ۱ – خداوند متعال در جایی درباره حضرت عیسی علیه السلام می فرماید : انی متوفیک و رافعک الی (آل عمران : ۵۵) من تو را بر گرفته و به سوی خویش بالا می برم و حال اینکه از آیه دیگر معلوم می شود که حضرت نمرده و کشته نشده و از بین نرفته است ، چنانکه می فرماید : و ما قتلوه یقینا ، بل رفعه الله الیه (نساء : ۱۵۷ و ۱۵۸)یقینا او را نکشتند ، بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد ؟
- سوال ۲ – خداوند متعال از زبان حضرت عیسی علیه السّلام در زمان کودکی و در حالی که در گهواره بود ، نقل می کند که فرمود : انی عبدالله . . . و برا بوالدتی (مریم ۳۰ ۳۲) براستی که من بنده خدا هستم . . . و خدا مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است . و این در حالی است که حضرت عیسی علیه السّلام در آن وقت ، عبودیت نداشت ، نیکوکاری به مادرش نیز بعدا تحقق پیدا کرد . این سخن حضرت عیسی علیه السّلام را چگونه می توان توجیه نمود درست است ؟
- سوال ۳ – خداوند متعال می فرماید : و لیس الذکر کالانثی . (آل عمران : ۳۶)و پسر چون دختر نیستآیا این سخن از کلام حضرت مریم علیهاالسلام است ،یا از کلام خداوند ؟
- سوال ۴ – چرا در آیه شریفه و اذ قالت الملائکه : یا مریم ، ان الله اصطفاک و طهرک ، و اصطفاک علی نساء العالمین (آل عمران : ۴۲)؛ و (یاد کن ) هنگامی را که فرشتگان گفتند : ای مریم ، خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است . ) لفظ (اصطفاء) دوبار تکرار شده است ؟
- سوال ۵ – آیا حضرت مریم علیهاالسلام از مردان هم برتر بوده است ؟
- سوال ۶ – آیا آیه اولئک الذین انعم الله علیهم . . . (مریم : ۵۸) : (اینان کسانی هستند که خداوند نعمت (ولایت ) را بر آنان ارزانی داشته است . . . ) که در ذیل گذشته آمده است ، شامل حضرت مریم علیهاالسلام نیز می شود ؟ و آیا حضرت مریم از حضرت زهرا علیهاالسلام نیز برتر بود ؟
سوال ۱ – خداوند متعال در جایی درباره حضرت عیسی علیه السلام می فرماید : انی متوفیک و رافعک الی (آل عمران : ۵۵)
من تو را بر گرفته و به سوی خویش بالا می برم و حال اینکه از آیه دیگر معلوم می شود که حضرت نمرده و کشته نشده و از بین نرفته است ، چنانکه می فرماید : و ما قتلوه یقینا ، بل رفعه الله الیه (نساء : ۱۵۷ و ۱۵۸)یقینا او را نکشتند ، بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد ؟
التوفی بمعنی الاخذ فی جمیع القرآن الکریم : (توفی ) در قرآن کریم در تمام موارد ، به معنای برگرفتن است . یعنی از میان قومت می گیریم و به مقام قرب می بریم ، پس توفی در قرآن در معنای میراندن و نابود کردن نیست ، بلکه به معنای اخذ و گرفتن آمده است ، چنانکه در توفی حق و دین و گرفتن بدهی از مدیون استعمال می شود . بنابراین گرفتار خداوند متعال که می فرماید : انی متوفیک و رافعک الی یعنی تو را از میان قومت بر می گیریم ، نه گرفتن به معنای قبض روح و اینکه تو را می میرانم ، بلکه به معنای نجات دادن .
پس مقصود از توفی ، میراندن و نابود کردن نیست .
در تمام آیات دیگر نیز که کلمه توفی در آنها استعمال شده ، به معنای نابود نیست .
مانند اینکه می فرماید : الله یتوفی الاءنفس حین موتها (زمر : ۴۲)
خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز می ستاند .
نیز می فرماید : و حتی اذا جاء اءحدکم الموت ، توفته رسلنا (انعام : ۶۱)
تا هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد ، فرستادگان (فرشته ) ما جانش بستانند .
همچنین می فرماید : قل : یتوفاکم ملک الموت الذی وکل بکم . (سجده : ۱۱)
بگو : فرشته مرگی که بر شما گمارده شده ، جانتان را می ستاند .
زیرا خداوند سبحان پیش از آیه اخیر می فرماید : قالوا : ااذا ظللنا فی الارض ، ائنا لفی خلق جدید ، بل هم بلقاء ربهم کافرون (السجده : ۱۰)
و گفتند : آیا وقتی در (دل ) زمین گم شدیم ، آیا باز ما خلقت جدیدی خواهیم داشت ؟ (نه ) بلکه آنها به لقای پروردگارشان کافرند .
در واقع آیه شریفه فوق در مقام بیان استدلال علیه کسانی است که منکر بعث و زنده شدن بعد از مردن بودند و آن را امر مستبعدی می دانستند و می گفتند : اگر ما مردیم و اجزاء و ذرات بدنمان متلاشی گردید و روی زمین پراکنده شد به گونه ای که از اجزای زمین تمیز داده نشد و گمنام گشتیم و خبری از ما نبود ، آیا ما بعد از مردن و نابودی و متلاشی شدن بدن هایمان ، دو مرتبه زنده خواهیم شد و مبعوث خواهیم گشت ؟ ! و خداوند در پاسخ آنها می فرماید : قل : بتوفاکم ملک الموت ملک الموت (کم ) شما را که همان جان و روح شما است ، جسدها و بدنهای شما توفی می کند و بر می گیرد ، و شما به مردن از بین نخواهید رفت و نابود نخواهید شد . و اگر توفی در این آیه به معنای نابود کردن و از بین بردن باشد ، آیه بی مورد بوده و جواب آنان نخواهد بود .
بنابراین ، پاسخ خداوند متعال این است که توفی شما نابودی شما نیست ، بلکه در قبضه ملک الموت هستید که (الذی وکل بکم ) و در عالم برزخ نیز در حیطه او خواهید بود ، پس (کم ) که حقیقت شما و جان شما است ، نزد ما محفوظ و از بین نخواهد رفت ، و این بدن های شما است که در حال تغییر است و از حالی به حال دیگر مبدل می شود ، چنانکه در دنیا نیز چنین بود که در پایان از بین می رود و نابود می گردد .
بر این پایه ، شخصیت انسان به بدن و جسم انسان نیست ، بلکه به نفس و جان اوست ، و آن نیز پایدار است و نابودی و فرسودگی ذرات بدن ضرری به بقاء و پایداری نفی نمی زند .
نکته دیگر اینکه : خداوند متعال در ادامه آیه اخیر در استدلال علیه کافران منکران معاد می فرماید : بل هم بلقاء ربهم کافرون یعنی لقای پروردگار باید صورت گیرد .
سوال ۲ – خداوند متعال از زبان حضرت عیسی علیه السّلام در زمان کودکی و در حالی که در گهواره بود ، نقل می کند که فرمود : انی عبدالله . . . و برا بوالدتی (مریم ۳۰ ۳۲)
براستی که من بنده خدا هستم . . . و خدا مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است .
و این در حالی است که حضرت عیسی علیه السّلام در آن وقت ، عبودیت نداشت ، نیکوکاری به مادرش نیز بعدا تحقق پیدا کرد . این سخن حضرت عیسی علیه السّلام را چگونه می توان توجیه نمود درست است ؟
حضرت عیسی علیه السّلام در آن هنگام با لفظ (انی ) تنها اشاره به خود در آن وقت به خصوص ننمود . بلکه این تعبیر از اول ولادت تا وقتی که خداوند او را رفع نمود ، بر او صدق می کند
سوال ۳ – خداوند متعال می فرماید : و لیس الذکر کالانثی . (آل عمران : ۳۶)و پسر چون دختر نیستآیا این سخن از کلام حضرت مریم علیهاالسلام است ،یا از کلام خداوند ؟
کلام خداوند است ، و الف و لام دو کلمه (الذکر) و (الانثی ) لام عهد است ، یعنی آن ذکوری که حضرت مریم علیهاالسلام می خواست ، غیر از اناثی است که به او دادیم
سوال ۴ – چرا در آیه شریفه و اذ قالت الملائکه : یا مریم ، ان الله اصطفاک و طهرک ، و اصطفاک علی نساء العالمین (آل عمران : ۴۲)؛ و (یاد کن ) هنگامی را که فرشتگان گفتند : ای مریم ، خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است . ) لفظ (اصطفاء) دوبار تکرار شده است ؟
تکرار اصطفای دومی برای برتری آن حضرت نسبت به زنان است ، ولی اصطفاء اولی مطلق است و شامل مرد و زن می گردد و از آن استفاده می شود که حضرت مریم علیهاالسلام از میان زنان و مردان برگزیده است .
سوال ۵ – آیا حضرت مریم علیهاالسلام از مردان هم برتر بوده است ؟
حضرت مریم علیهاالسلام بسیار عظمت دارد . قرآن کریم او را در عداد پیغمبران علیهم السلام آورده و می فرماید : و اذکر فی الکتاب مریم . . . (مریم : ۱۶)
و مریم را در کتاب یاد کن .
به همان صورت که درباره حضرت ابراهیم ، و حضرت موسی ، و حضرت اسماعیل ، و حضرت ادریس علیهم السلام می فرماید : و اذکر فی الکتاب ابراهیم ، انه کان صدیقا نبیا (مریم : ۴۱)
و در کتاب حضرت ابراهیم علیه السّلام را یاد کن ، زیرا او بسیار راستگو و پیامبر بود .
و می فرماید : و اذکر فی الکتاب موسی ، انه کان مخلصا و کان رسولا نبیا (مریم : ۵۱)
و حضرت موسی علیه السّلام را در کتاب یاد کن ، زیرا او مخلص (و به تمام وجود پاکیزه ) و فرستاده خدا و پیامبر بود . و اذکر فی الکتاب اسماعیل ، انه کان صادق الوعد ، و کان رسولا نبیا (مریم : ۵۲)
– و از حضرت اسماعیل علیه السّلام در کتاب یاد کن ، زیرا او درست وعده و فرستاده خدا و پیامبر بود .
و می فرماید : و اذکر فی الکتاب ادریس ، انه کان صدیقا نبیا (مریم : ۵۶)
و در کتاب از حضرت ادریس علیه السّلام یاد کن ، زیرا او بسیار راستگو و پیامبر بود .
سوال ۶ – آیا آیه اولئک الذین انعم الله علیهم . . . (مریم : ۵۸) : (اینان کسانی هستند که خداوند نعمت (ولایت ) را بر آنان ارزانی داشته است . . . ) که در ذیل گذشته آمده است ، شامل حضرت مریم علیهاالسلام نیز می شود ؟ و آیا حضرت مریم از حضرت زهرا علیهاالسلام نیز برتر بود ؟
ج – در روایات به نقل از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم آمده است : مریم سیده نساء عالمیها و اما ابنتی فاطمه ، فهی سیده نساء العالمین من الاولین و الآخرین . )(۷۱) مریم علیهاالسلام سرور زنان زمان خود بود . ولی دخترم فاطمه سرور زنان تمام عالمیان از اولین تا آخرین است .
منبع: ۶۶۵ پرسش و پاسخ در محضر علامه طباطبایی قدس سره؛ نشر نهاوندی؛ مؤلف: محمدحسین رخشاد
پاسخ دهید