سوال: پسرم از سن هفت سالگی شروع به نماز خواندن کرده است. ولی گاهی اوقات در ادای نماز کاهلی دارد. بعد از مدتی متوجّه شدم که نماز را از روی اجبار می‌خواند؛ نه از روی میل خود. چه کنم که فرزندم، با میل و اشتیاق خود به سمت نماز برود؟

جواب:

نماز یک امر خیلی مهم و خط ارتباط بین انسان و خداوند است. خیلی از خانواده‌های متدیّن دوست دارند که فرزندان آن‌ها این خط ارتباطی را زودتر برقرار کنند. امّا باید بدانند که از چه شیوه‌ای استفاده کنند؟

 

اصل نماز باید به عنوان یک امر حتمی در محیط خانه برنامه‌ریزی شود؛ حرمت نماز هم به دست ما پدر و مادرها است. گاهی اوقات خود پدر و مادر درحالی که نمازشان را هنوز نخوانده‌اند، به بچّه می‌گویند برو نماز خود را بخوان. در این صورت، ممکن است فرزند پوزخندی بزند و ‌بگوید خودشان نماز نخواندند، به من می‌گویند نماز بخوان. پس باید حرمت نماز را نگه داشت.

راه کار های حرمت سازی برای نماز:

الف. انتظار کشیدن برای وقت نماز

از جمله راه کارهای حرمت سازی برای نماز، به انتظار نماز نشستن است. باید این آمادگی در محیط خانه ایجاد شود. مطمئن باشیم این فضا سازی، روی فرزندان ما تاثیر مثبت می‌گذارد و به نماز مشتاق تر می‌شوند.

ب. تعطیلی کارها هنگام نماز

والدین باید قراردادی با هم ببندند که موقع نماز همه‌ی کارها را تعطیل کنند. تلویزیون خاموش و کارهایی مثل چای‌خوردن، آشپزی و ظرف ‌شستن تعطیل شود؛ زیرا وقت نماز است. چند دقیقه قبل از اذان بر سر سجّاده بنشینند و خود را برای نماز آماده کنند تا فرزندان این رفتار ها را بیاموزند.  

ج. نماز جزء برنامه های زندگی

باید ما نماز را جزئی از برنامه‌ی زندگی خود بدانیم و به آن اهمّیت دهیم. همانطور که در زندگی برای برخی از کارها برنامه ریزی کرده و آن را در دستور کار زندگی خود قرار داده ایم، به همین طریق نماز را هم از اولویت های برنامه‌ی زندگی خود قرار دهیم.

د. احساس نیاز به نماز

یک اصل در تربیت وجود دارد که می‌گوید: تکرار، تبدیل به عادت و عادت، تبدیل به ویژگی‌ رفتاری انسان می‌شود. وقتی ما مرتّب نماز می‌خوانیم، تبدیل به یک عادت می‌شود. مثلاً فردی که در سر ‌سفره عادت به آب‌خوردن دارد، در یک مهمانی که می‌بیند آب نیست، مدام فکر می‌کند که چیزی در آن‌جا کم است و ممکن است نیازی هم نداشته باشد؛ ولی چون آب ‌خوردن در سر‌سفره را تکرار‌کرده، به یک عادت رفتاری در او تبدیل شده است. برخی از افراد همین‌گونه‌ هستند؛ یعنی می‌گویند: اگر من نمازم را نخوانم، اصلاً نمی‌توانم هیچ کاری انجام دهم. برای او عادتی ایجاد شده است که این عادت خوب است، ولی با احساس نیاز همراه نیست.

توجیه نامفهوم!

گاهی پدر و مادرها در توجیه این که چرا باید نماز بخوانیم، آن را به غذا خوردن تشبیه کرده و می‌گویند: همانطور که برای نیرو گرفتن، باید غذا بخوری و غذای جسم نهار و صبحانه و شام است، غذای روح تو نیز نماز است. این مطلب خیلی برای بچّه نامفهوم و غیر قابل درک است.

نماز، کارخانه شست و شو!

برای توجیه این مطلب مثلاً می‌توان گفت: اگر دروغ بگویید به نظر شما در وجودتان اثر می‌گذارد یا نه؟ و یا اگر به پدر و مادر خود بی‌احترامی کنید، آیا در شما اثر منفی می‌گذارد یا نه؟ می‌گویند بله! در ادامه می‌گوییم: انسان‌ها قبل از سن تکلیف ممکن است اشتباهاتی را انجام دهند که در روح و روان آن‌ها اثر منفی بگذارد. ما این اثر منفی را باید با چیزی از بین ببریم که مهمترین راه نماز است؛ چون خاصیّت نماز شست‌وشو است. یعنی وقتی فردی اشتباهی را مرتکب می‌شود، نماز او را پاک می‌کند و کارخانه‌ی پاک ‌کردن انسان‌ها است؛ لذا ما باید نماز بخوانیم.

اگر اسلام می‌گوید که پسر بچّه‌ها از نُه سالگی یا ده سالگی نماز بخوانند، به دلیل این‌ است که وقتی آن‌ها اشتباه می‌کنند، خداوند نمی‌خواهد این اشتباه روی هم انباشته شود و روح آن‌ها را آلوده کند، لذا وسیله‌ای را استثنائاً در این سن و سال برای بچّه‌ها قرار داده است که به وسیله‌ی این عمل پاک شوند.

صبر، چاشنی تربیت

ما باید نظم در خواندن نماز را در برنامه خود داشته باشیم؛ امّا والدین نباید فکر کنند که چهار روز این کار را انجام دادند، نتیجه می‌گیرند؛ بلکه ممکن است یک سال زحمت داشته باشد تا نتیجه بگیرند و به موقع نماز خواندن برای فرزندان تبدیل به یک رویّه شود.