از جهت آشنائی با این عوالم [توحیدی و معنوی] است که می‌بینی ائمّه‌ی اطهار (ص) در مناجاتشان چگونه به خداوند عرضه می‌دارند:

«خدایا اگر من طاقت عذاب و انتقام تو را داشتم، از تو درخواست عفو نمی‌کردم؛ بلکه از تو درخواست می‌کردم که صبر بر عذاب را به من عنایت فرمائی؛ از بس که از خودم خشمناکم که چگونه تو را معصیت کردم!»

و از این بابت است که امام سجّاد (ع) عرض می‌کند:

«خدایا اگر برای تو بگریم چندان که مژگان‌های چشمم بریزد، و زاری کنم چندان که نفسم بگیرد، و در خدمت تو بایستم که پاهای من آماس کند، و چندان رکوع نمایم مهره‌ی پشت من به درآید، و پیشانی بر خاک نهم تا چشم‌هایم از کاسه بیرون شود، و در همه‌ی عمر، خاک زمین بخورم و آب خاکستر آلود بنوشم، و پیوسته نام تو را بر زبان آرم تا زبانم فرو ماند، و از شرم و خجالت از تو، چشم سوی آسمان برندارم، (با این همه باز) سزاوار آن نیستم که یک گناه از گناهان من پاک شود!»

و برای همین است که امام صادق (ع) در «مصباح الشّریعه» می‌فرماید: «اگر در حسابرسی روز قیامت هیچ ترسی نبود جز ترس از عرضه شدن اعمال بنده بر خداوند متعال و پرده‌برداری از گناهان مخفی انسان، همانا جای داشت و سزاوار بود که انسان از سر کوه فرود نیاید، و روی به آبادی نیاورد، و هیچ چیزی نخورد و نیاشامد و نخوابد مگر در صورت اضطراری که نزدیک به تلف شدن باشد!»

منبع: کتاب به سوی دوست،  ص ۷۴