در این متن می خوانید:
      1. سوال ۱ –  در روایت آمده است : لاجبر و لاتفویض ، بل امر بین امرین (۳۸) (اعمال بندگان ) نه از روی اجبار است و نه از روی واگذاری ، بلکه امری میان این دو امر است . جبر یعنی چه ؟ و تفویض به چه معنا است ؟ و امر بین امرین چیست ؟
      2. سوال ۲ –  خیام می گوید : می خوردن من ، حق ز ازل می دانست گر می نخورم ، علم خدا جهل بود آیا کلام او صحیح است و او در خوردن می مجبور و بدون اختیار بوده است ؟
      3. سوال ۳ – آیا می توان گفت : خیام در این بیت شعر نمی خواهد مساله جبر را ثابت کند ، بلکه در صدد آن است که بگوید : (بعضی از علوم ما مطابق با واقع نیست بلکه جهل مرکب است ، ولی علم خداوند سبحان جهل نیست و همواره مطابق با واقع است ) ؟
      4. سوال ۴ – فعلی که دارای مقدمات غیراختیاری فراوان است ، چگونه اختیاری می شود ، با اینکه در علم خداوند متعال مشخص شده است که این فعل باید بشود ؟
      5. سوال ۵ –  آیا خود اختیار ، تقدیر خداوند سبحان است ؟
      6. سوال ۶ –  آیا اراده ، اختیار است ؟
      7. سوال ۷ –  آیا امکان دارد که اختیار سوء برای انسان تقدیر شده باشد ، ولی او خیر را اختیار کند ؟

معنای لاجبر و لاتفویض ، بل امر بین امرین

سوال ۱ –  در روایت آمده است :
لاجبر و لاتفویض ، بل امر بین امرین (۳۸) (اعمال بندگان ) نه از روی اجبار است و نه از روی واگذاری ، بلکه امری میان این دو امر است .
جبر یعنی چه ؟ و تفویض به چه معنا است ؟ و امر بین امرین چیست ؟

جبر یعنی بنده در انجام فعل هیچ گونه اختیار نداشته و مجبور است ، و تفویض آن است که فعل به اراده بنده واقع می شود اراده خدا هیچ نقشی در آن ندارد ، و امر بین امرین ، یعنی هم خدا می خواهد و هم اراده بنده دخیل است .
توضیح بیشتر آنکه : جبری ها می گویند : افعال بندگان به اراده خدا واقع می شود و اراده بنده هیچ نقشی در آن ندارد و مانند آلت دست است و چه بخواهد یا نخواهد فعل واقع خواهد شد . و فخر رازی صاحب تفسیر از کسانی است که صریحا جبری است و مفوضه قائلند که افعال به اراده بنده تحقق پیدا می کند و اراده خداوند متعال هیچ نقشی در آن ندارد ، حتی اگر خداوند فعلی را اراده کند ولی بنده آن را اراده نکند واقع نمی شود ، و بالعکس اگر بنده اراده کند ولی خداوند اراده نکند ، واقع خواهد شد . و امر بین امرین آن است که خداوند متعال اراده کرده که بنده فعل را (عن اراده ) و با اراده خود بجا آورد .
چنانکه در آیه شریفه می فرماید : و ما تشاءون الا ان یشاء الله (انسان : ۳۰)
و جز آنچه خدا بخواهد ، نمی خواهید .

 

سوال ۲ –  خیام می گوید :
می خوردن من ، حق ز ازل می دانست
گر می نخورم ، علم خدا جهل بود
آیا کلام او صحیح است و او در خوردن می مجبور و بدون اختیار بوده است ؟

می خوردن او کاری است اختیاری ، علم خداوند به کار بنده به همان صورتی که باید واقع شود ، تعلق می گیرد و در عین حال بنده در انجام آن مختار است و کارش اختیاری است .
اما خیام می خواهد بگوید : علم خدا به فعل ، فعل را غیراختیاری می کند ، و این درست نیست ، بلکه فعل اختیاری است و نحوه تعلق علم خدا به فعل ، به همان نحو اختیاری بودن فعل است ، یعنی خداوند متعال عالم است که بنده فعل را از اختیار انجام خواهد داد ، و علم خداوند متعال علت فعل نخواهد بود تا اختیار از بنده سلب گردد .

 

سوال ۳ – آیا می توان گفت : خیام در این بیت شعر نمی خواهد مساله جبر را ثابت کند ، بلکه در صدد آن است که بگوید : (بعضی از علوم ما مطابق با واقع نیست بلکه جهل مرکب است ، ولی علم خداوند سبحان جهل نیست و همواره مطابق با واقع است ) ؟

ظاهرا از این بیت شعر خیام بر می آید که من در خوردن می مجبور هستم ، و علم خداوند متعال علت عصیان بود ، و بنده در افعال خود ، بی اختیار و مجبور است .

 

سوال ۴ – فعلی که دارای مقدمات غیراختیاری فراوان است ، چگونه اختیاری می شود ، با اینکه در علم خداوند متعال مشخص شده است که این فعل باید بشود ؟

ضرورت فعل ، غیر از جبر است . فعلی که در خارج ایجاد می شود ، اگر تمام اجزای علتش تحقق پیدا کنند ، واقع خواهد شد و ضروری است ، و از جمله مقدمات فعل اختیاری ، صفت اختیار فاعل است که اگر بخواهد می کند و اگر نخواهد نمی کند . و فعل نسبت به هر یک از اجزای علتش (که از آن جمله اختیار فاعل است ) ممکن است و نسبت امکان به آن داده می شود ، ولی نسبت به تمام علت و مجموع اجزای علت تامه اش ضروری و حتمی الوقوع خواهد بود .

سوال ۵ –  آیا خود اختیار ، تقدیر خداوند سبحان است ؟

خدا خواسته که انسان کارهایش را با اختیار (عن اختیار) انجام دهد ، پس اختیاری بودن فعل ، تقدیر خداوند متعال است .

سوال ۶ –  آیا اراده ، اختیار است ؟

خیر ، افعال انسان اختیاری است ، اختیار شرط فعل و از اجزای علت آن است ، و لازم نیست اراده نیز اختیاری باشد ، بلکه در انجام هر کار ، تحت تاءثیر یک سلسله احساسات و عوامل ، نخست علم و تصور مصلحت آن عمل بوجود می آید ، بعد شوق ، بعد اراده ، و بعد از این مقدمات اختیار خود به خود حاصل می شود .
حضرت استاد قدس سره به مناسبت دیگر می فرمودند : در اختیاریّت فعل همان پس که فعل انسان با اراده و اختیار صادر شود ، نه اینکه اختیار او هم اختیاری باشد؛ زیرا محل نزاع در مساله جبر ، (فعل انسان ) است که باید اختیاری بوده و جبری نباشد ، نه (اختیار در انجام فعل اختیاری ) .

سوال ۷ –  آیا امکان دارد که اختیار سوء برای انسان تقدیر شده باشد ، ولی او خیر را اختیار کند ؟

آیه شریفه می فرماید : فاستبقوا الخیرات (بقره : ۱۴۸ ، و مائده : ۴۸)
پس در کارهای نیک از یکدیگر پیشی بگیرید .
بنابراین ، اختیار با تقدیر منافات ندارد .

 

منبع: ۶۶۵ پرسش و پاسخ در محضر علامه طباطبایی قدس سره؛ نشر نهاوندی؛ مؤلف: محمدحسین رخ‌شاد